%34تخفیف

دانلود پروژه:شناخت اثر هنری مبتنی برمبانی هنر شرق با تاکید بر مفهوم طبیعت و انتزاع

تعداد310 صفحه در فایل word

شناخت اثر هنری مبتنی برمبانی هنر شرق با تاکید بر مفهوم طبیعت و انتزاع

بیان مسئله

هنر مجرد یا انتزاعی به هنری اطلاق می‌شود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرم‌های تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره می‌گیرد. این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیواستفاده می‌شود، ولی عموماً به آن گونه از آفرینش‌های هنر مدرن اطلاق می‌گردد که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیه‌سازی آن، به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی، روی می‌گردانند. در ابتدای قرن بیستم این واژه بیشتر برای مکاتب هنری چون کوبیسمو فوتوریسمبکارمی‌رفت. در نقاشی‌های این گونه سبک‌ها هدف عموماً ضبط و روایت حقیقت اشیاء بود نه لزوما شکل ظاهری آنها.به گفته ی مورخان هنر مدرن، کاندینسکینخستین نقاشی است که حدود سال ۱۹۱۰م. نخستین نقاشی کاملاً غیربازنما را عرضه کرده است، و از آن پس، هنر انتزاعی مدرن در بسیاری از جنبش‌ها و مکاتب هنری مختلف پرورانده شده است. بررسی آثار تولید شده در کشورهایی همچون ایران و چین از حیث محتوا و زیباشناسی می تواند دریچه ای باشد برای شناخت آثار هنرمندان کشورهای دیگر؛ چرا که کشورهای نامبرده از سابقه هنری بسیار بالایی در سطح جهان برخوردارند.هدف از تحقیق در این باب گشایش درهایی است به سوی هنر انتزاعی، چرا که از دیرباز تا کنون این هنر به گونه ای تکامل یافته که می توان حضورش را در آثار هنری دیگر در سبک های مختلف بررسی کرد. هدف در این پایان نامه بررسی هنرهای ایران و چین به صورت جداگانه و در نهایت مقایسه شان با یکدیگر است که این مقایسه حول محور هنر انتزاع گردش خواهد داشت.بررسی تکامل محتوا در کنار فرم ها که در نتیجه ترکیب بندی خاص خود را می طلبد از مطالب مهم این پایان نامه خواهد بود.

همچنین با بررسی جزییات موجود در آثار شامل: انواع عناصر موجود در هنرهای تجسمی، انواع ارتباط میان این عناصر اعم از تناسبات، تعادل و فضاهایی که ایجاد آن ها تنها از طریق چیدمان و ترکیب عناصر خلق می شود دریافتی از هنر شرق و نگرشی کوتاه در باب هنر غرب پرداخته خواهد شد.

در این میان مسئله ی اصلی چگونگی ارتباط هنرمند با فضای واقعی و تبدیل آن به دنیایی غیر واقعی است، چرا که از نکات مهم در هنر انتزاع می توان به فراواقعی بودن آثار اشاره کرد. برای رسیدن به این هدف هنرمند شرق می کوشد تا با ذهن خود، ارتباطی ناگسستنی میان خود و طبیعت بسازد، وی در این میان انسان را نظاره می کند، اما وسعت طبیعت برایش بیش از چیزی است که وجود دارد. هنرمند با درک بر روی تفاوت دیدن و نگاه کردن طبیعت را درون خود پرورش می دهد و بدون دانش و آگاهی بر جزئیات، با روحش به نگارگری می پردازد.
چه در نگارگری های به جا مانده از ایران و چه در نگارگری های به یادگار مانده از چین، با کمی تامل به راحتی می توانیم با تفکیک و تحلیل ادوار مختلف هنری، به نگرش هنرمند نسبت به انتزاع، طبیعت و ارتباط میان این دو از دیدگاه وی مطلع شویم. طبیعت در هنر شرق ارتباط عمیق تری با روح هنرمند داشته و نگارگر شرق هیچ گاه خود را درگیر نزدیک شدن به واقعیت نکرده، بلکه آزادانه روح خود را در خدمت رنگ ها و فرم ها قرار داده. نماد ها و نشانه ها از ابتدای تاریخ با ما همراه بوده اند، گاهی بیش از آنکه واقعیت خودنمایی کند، نمادها به چشمان و اندیشه ی مخاطب نزدیک می شوند، همانگونه که هنرمند شرق در اغلب نگاره های خود نشانه ها و نمادها را سرلوحه ی کار خود قرار داد و توانست از این طریق با مخاطبان خود با فرهنگ های مختلف ارتباط برقرار کند و اکنون بعد از گذر سال ها همچنان سخن از آن نگاره ها در میان است.نقاشان چین، با انتخاب منظره به عنوان مضمون اصلی خویش، در واقع می خواستند فقط صریحترین وجه ممکن همان باور بسیار کهن چینی به وحدت انسان و طبیعت را بیان کنند. در واقع نقاشی اصیل چینی، کمتر به چهره‌نگاری رهبران دینی و وقایع نگاری مذهبی می‌پردازد، بلکه با نگاه خاص متاثر از آیین خود، به دنیا می‌نگرد و نگاه خود به هستی را به تصویر می‌کشاند. به عبارت دیگر معنی نقاش بودن، تبدیل شدن به ابزاری است که طبیعت با استفاده از آن خود را بر انسان می‌نمایاند. کار نقاشی، بیان پیوستگی‌اش به موج زندگی و هماهنگیش با تمام آن چیزهایی است که در رشد و تغییرند، و به زبان دیگر، بیان خصلتی شخصی است که در اثر نظاره طبیعت پالایش یافته است.

در واقع نقاشان چینی به فضای آزاد نمی‌رفتند تا در مقابل چشم‌انداز، طرح اولیه آن را تهیه کنند. شیوه‌ی آموزش آنان نیز همراه با شیوه‌ی عجیبی از مراقبه و تمرکز بود. آنان ابتدا در نقاشی کردن درختهای صنوبر، صخره‌ها و ابرها نه با مطالعه‌ی طبیعت بلکه با بررسی آثار استادان مشهور گذشته به مهارت می‌رسیدند. هنگامی که این مهارتها را کامل فرامی‌‌گرفتند به سفر در طبیعت می‌پرداختند و درباره‌ی زیبایی طبیعت تامل می‌کردند.سپس وقتی به خانه باز می‌گشتند سعی می‌کردند با در کنار هم قرار دادن تصاویر ذهنی خود آن حالات را دوباره زنده کنند. لازم بود که آنان در استفاده از قلم و جوهر چنان ماهر باشند که بتوانند قبل از اینکه الهام آنها تازگی خود را از دست بدهد، تصاویر ذهنی را روی کاغذ آورند.

از این رو نگارگر ایرانی، بیشتر از نگارگر چینی، به نجیب زادگان و شاهزاده ها اهمیت می داد و اغلب وقایع و اتفاقات را در کنار اندیشه ی خود به تصویر می کشید.

بیان مسئله

هنر مجرد یا انتزاعی به هنری اطلاق می‌شود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرم‌های تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره می‌گیرد. این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیواستفاده می‌شود، ولی عموماً به آن گونه از آفرینش‌های هنر مدرن اطلاق می‌گردد که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیه‌سازی آن، به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی، روی می‌گردانند. در ابتدای قرن بیستم این واژه بیشتر برای مکاتب هنری چون کوبیسمو فوتوریسمبکارمی‌رفت. در نقاشی‌های این گونه سبک‌ها هدف عموماً ضبط و روایت حقیقت اشیاء بود نه لزوما شکل ظاهری آنها.به گفته ی مورخان هنر مدرن، کاندینسکینخستین نقاشی است که حدود سال ۱۹۱۰م. نخستین نقاشی کاملاً غیربازنما را عرضه کرده است، و از آن پس، هنر انتزاعی مدرن در بسیاری از جنبش‌ها و مکاتب هنری مختلف پرورانده شده است. بررسی آثار تولید شده در کشورهایی همچون ایران و چین از حیث محتوا و زیباشناسی می تواند دریچه ای باشد برای شناخت آثار هنرمندان کشورهای دیگر؛ چرا که کشورهای نامبرده از سابقه هنری بسیار بالایی در سطح جهان برخوردارند.هدف از تحقیق در این باب گشایش درهایی است به سوی هنر انتزاعی، چرا که از دیرباز تا کنون این هنر به گونه ای تکامل یافته که می توان حضورش را در آثار هنری دیگر در سبک های مختلف بررسی کرد. هدف در این پایان نامه بررسی هنرهای ایران و چین به صورت جداگانه و در نهایت مقایسه شان با یکدیگر است که این مقایسه حول محور هنر انتزاع گردش خواهد داشت.بررسی تکامل محتوا در کنار فرم ها که در نتیجه ترکیب بندی خاص خود را می طلبد از مطالب مهم این پایان نامه خواهد بود.

همچنین با بررسی جزییات موجود در آثار شامل: انواع عناصر موجود در هنرهای تجسمی، انواع ارتباط میان این عناصر اعم از تناسبات، تعادل و فضاهایی که ایجاد آن ها تنها از طریق چیدمان و ترکیب عناصر خلق می شود دریافتی از هنر شرق و نگرشی کوتاه در باب هنر غرب پرداخته خواهد شد.

در این میان مسئله ی اصلی چگونگی ارتباط هنرمند با فضای واقعی و تبدیل آن به دنیایی غیر واقعی است، چرا که از نکات مهم در هنر انتزاع می توان به فراواقعی بودن آثار اشاره کرد. برای رسیدن به این هدف هنرمند شرق می کوشد تا با ذهن خود، ارتباطی ناگسستنی میان خود و طبیعت بسازد، وی در این میان انسان را نظاره می کند، اما وسعت طبیعت برایش بیش از چیزی است که وجود دارد. هنرمند با درک بر روی تفاوت دیدن و نگاه کردن طبیعت را درون خود پرورش می دهد و بدون دانش و آگاهی بر جزئیات، با روحش به نگارگری می پردازد.
چه در نگارگری های به جا مانده از ایران و چه در نگارگری های به یادگار مانده از چین، با کمی تامل به راحتی می توانیم با تفکیک و تحلیل ادوار مختلف هنری، به نگرش هنرمند نسبت به انتزاع، طبیعت و ارتباط میان این دو از دیدگاه وی مطلع شویم. طبیعت در هنر شرق ارتباط عمیق تری با روح هنرمند داشته و نگارگر شرق هیچ گاه خود را درگیر نزدیک شدن به واقعیت نکرده، بلکه آزادانه روح خود را در خدمت رنگ ها و فرم ها قرار داده. نماد ها و نشانه ها از ابتدای تاریخ با ما همراه بوده اند، گاهی بیش از آنکه واقعیت خودنمایی کند، نمادها به چشمان و اندیشه ی مخاطب نزدیک می شوند، همانگونه که هنرمند شرق در اغلب نگاره های خود نشانه ها و نمادها را سرلوحه ی کار خود قرار داد و توانست از این طریق با مخاطبان خود با فرهنگ های مختلف ارتباط برقرار کند و اکنون بعد از گذر سال ها همچنان سخن از آن نگاره ها در میان است.نقاشان چین، با انتخاب منظره به عنوان مضمون اصلی خویش، در واقع می خواستند فقط صریحترین وجه ممکن همان باور بسیار کهن چینی به وحدت انسان و طبیعت را بیان کنند. در واقع نقاشی اصیل چینی، کمتر به چهره‌نگاری رهبران دینی و وقایع نگاری مذهبی می‌پردازد، بلکه با نگاه خاص متاثر از آیین خود، به دنیا می‌نگرد و نگاه خود به هستی را به تصویر می‌کشاند. به عبارت دیگر معنی نقاش بودن، تبدیل شدن به ابزاری است که طبیعت با استفاده از آن خود را بر انسان می‌نمایاند. کار نقاشی، بیان پیوستگی‌اش به موج زندگی و هماهنگیش با تمام آن چیزهایی است که در رشد و تغییرند، و به زبان دیگر، بیان خصلتی شخصی است که در اثر نظاره طبیعت پالایش یافته است.

در واقع نقاشان چینی به فضای آزاد نمی‌رفتند تا در مقابل چشم‌انداز، طرح اولیه آن را تهیه کنند. شیوه‌ی آموزش آنان نیز همراه با شیوه‌ی عجیبی از مراقبه و تمرکز بود. آنان ابتدا در نقاشی کردن درختهای صنوبر، صخره‌ها و ابرها نه با مطالعه‌ی طبیعت بلکه با بررسی آثار استادان مشهور گذشته به مهارت می‌رسیدند. هنگامی که این مهارتها را کامل فرامی‌‌گرفتند به سفر در طبیعت می‌پرداختند و درباره‌ی زیبایی طبیعت تامل می‌کردند.سپس وقتی به خانه باز می‌گشتند سعی می‌کردند با در کنار هم قرار دادن تصاویر ذهنی خود آن حالات را دوباره زنده کنند. لازم بود که آنان در استفاده از قلم و جوهر چنان ماهر باشند که بتوانند قبل از اینکه الهام آنها تازگی خود را از دست بدهد، تصاویر ذهنی را روی کاغذ آورند.

از این رو نگارگر ایرانی، بیشتر از نگارگر چینی، به نجیب زادگان و شاهزاده ها اهمیت می داد و اغلب وقایع و اتفاقات را در کنار اندیشه ی خود به تصویر می کشید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانلود پروژه:شناخت اثر هنری مبتنی برمبانی هنر شرق با تاکید بر مفهوم طبیعت و انتزاع”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo