فروش‌ویژه!
,

ژئوشيمي سازندهاي آهکي – دولوميتي جنوب غرب استان کرمانشاه  و بررسي نقش دولوميتي شدن در توسعه کارست  

قیمت اصلی: 36,000 تومان بود.قیمت فعلی: 25,000 تومان.

تعداد 160 صفحه در فایل word

کارشناسی ارشد در رشته زمين شناسی  گرایش رسوب شناسی و سنگ شناسی رسوبی                         

 

 

 

 

ژئوشيمي سازندهاي آهکي – دولوميتي جنوب غرب استان کرمانشاه  و بررسي نقش دولوميتي شدن در توسعه کارست

 

 

 

 

چكيده:

در اين پژوهش سازند­هاي آسماري و شهبازان در منطقه جنوب­غربي استان کرمانشاه به لحاظ تأثير فرايند دولوميتي­شدن و نقش آن در توسعه تخلخل و نفوذپذيری و کارستي شدن اين سازند­ها بررسي شده­اند. به اين منظور سه برش سطحي از سازندهاي مزبور به منظور مطالعات پتروگرافي، فرايند­هاي دياژنزي و ژئوشيميايي پس از انجام مطالعات صحرايي انتخاب شدند. آناليز­های ژئوشيميايي صورت گرفته در اين مطالعه بر روی نمونه­ها شامل XRD، XRF، ICP-OES و EPMA می­باشد. سازند آسماري در منطقه مورد مطالعه شامل واحد­هاي آهکي متوسط تا ضخيم­لايه خاکستري تا تيره­رنگ همراه با ميان­لايه­هاي آهک مارني و شيل به سن اليگوسن – ميوسن است. مطالعات پتروگرافي و ميکروفاسيس سازند آسماري نشان­دهنده تشکيل اين سازند در يک محيط رمپ کربناته مي­باشد. مطالعات انجام شده حاکي از عدم تأثير فرايند دولوميتي­شدن در سازند آسماري مي­باشد. سازند شهبازان در منطقه مورد مطالعه شامل واحد­هاي دولوميتي ضخيم­لايه تا توده­اي کرم تا سفيدرنگ همراه با ميان­لايه­هاي آهک مارني به سن ائوسن مياني است. مطالعات پتروگرافي و ميکروفاسيس­هاي شناسايي شده در سازند شهبازان نشان دهنده تشکيل اين سازند در محيط جزر و مدي تا لاگون است. بر اساس مطالعات پتروگرافي پنچ گروه دولوميت بر اساس بافت و اندازه در سازند شهبازان  شامل دولوميکرايت­­ (16-4 میکرون)، دولوميکرواسپارايت­ (62-16 میکرون)، دولواسپارايت­ (250-70 میکرون)، دولواسپارايت­ (500-60 میکرون) و سيمان­های دولوميتی حاشيه­ی حفرات ( 150-40 ميکرون) شناسايي شدند. فرايندهاي دياژنزي در سازند آسماري نشان­دهنده گذر واحد­­هاي آهکي اين سازند از محيط دياژنز دريايي و تدفيني به محيط دياژنزي جوي مي­باشد.  بررسي­ها نشان­دهنده­ي تأثير فرايند­هاي دياژنزي دريايي تا جوي در مراحل اوليه قبل از فرايند دولوميتي­شدن فراگير در سازند شهبازان مي­باشد که باعث انحلال اجزای آراگونيتي و ايجاد تخلخل­هاي قالبي شده است. در مرحله بعد، فرايند دولوميتي شدن در سازند شهبازان در طي بالا آمدن و يا افت سطح نسبي آب درياها در منطقه اختلاط آب­هاي جوي با ­آب­هاي فرياتيک دريايي صورت گرفته است. به نظر مي­رسد کاهش حجم صورت گرفته در طي فرايند دولوميتي­شدن و تبديل کلسيت به دولوميت باعث افزايش تخلخل­ و نفوذپذيری شده است. البته فرايند تبلور مجدد و افزايش اندازه­ي بلورها در طی مراحل دياژنز تأخيري موجب تغيير شکل هندسي حفرات، از هم گسيختگي شبکه ارتباطي گلوگاهي حفرات و در نهايت کاهش نفوذپذيري شده است. در مرحله بعد هجوم آب­هاي جوي از طريق سيستم­هاي درز و شکاف باعث پرشدن اغلب تخلخل­هاي موجود توسط سيمان­هاي کلسيتي شده است و  راه را براي توسعه تخلخل و فرايند­هاي کارستي شدن در سازند شهبازان بسته است. توجه به اين نکته ضروري است که نمونه­برداري­هاي انجام شده سطحي مي­باشد و انتظار نوسانات تخلخل و نفوذپذيري با تغييرات اشباعي سيالات دياژنزی به ازای افزايش عمق می­رود. از اين رو حفر گمانه برای دسترسی به نمونه­های دور از تاثير فرايندهای سطحی پيشنهاد می­گردد. اشکال کارست و فرايند­هاي کارستي شدن در آهک­هاي سازند آسماري توسعه بيشتري نسبت به واحد­هاي دولوميتي سازند شهبازان نشان مي­دهند که نمایان­گر انحلال­پذيري بالاتر آهک نسبت به دولوميت مي­­باشد. مطالعات ژئوشيميايي دولوميت­ها­ي سازند شهبازان نشانه­ی استکيومتري پايين (کلسيم­دار) و درجه نظم بلوري ضعيف دولوميکرايت­ها و دولوميکرواسپارايت­ها (69/57 درصد مولی CaCO3-درجه نظم بلوری= 68/0) نسبت به دولواسپارايت­ها (98/52 درصد مولی CaCO3-درجه نظم بلوری= 95/0)مي­باشد که گمان می­رود در مراحل اوليه دياژنز (دريايي) در پهنه­ي جزر و مدي و در آب و هواي مرطوب شکل گرفته­اند. اما دولواسپارايت­ها با توجه به استکيومتري و درجه نظم بلوري بالاتر در مراحل دياژنز تأخيري و از تبلور مجدد دولوميکرايت­ها و دولوميکرواسپارايت­ها به وجود آمده­اند. مقادير پايين استرانسيم در دولوميت­هاي سازند شهبازان نشان دهنده­ي تشکيل آن­ها در منطقه­ي اختلاط آب­هاي فرياتيک جوي و فرياتيک دريايي مي­باشد. مقادير سديم در دولوميکرواسپارايت­ها و دولواسپارايت­ها کاهش جزئي را نسبت به دولوميکروايت­ها نشان مي­دهد که اين کاهش منعکس کننده فرايند­هاي دياژنزي تأخيري و تبلور مجدد ناشي از تأثير سيالات منطقه­ي اختلاط مي­باشد. تمرکز بالاي آهن و مقادير خيلي کم منگنز در دولوميت­هاي مورد مطالعه نشانه­ي گذر سيالات از حالت اکسيداسيون به احياء مي­باشد. کلسيت پرکننده حفرات از نوع کلسيت کم منيزيم و داراي مقادير کمتر از 4 مول درصد MgCO3 مي­باشند. اين سيمان­ها داراي مقادير بالاي آهن و مقادير پايين استرانسيم و سديم مي­باشند.

واژه­هاي کليدي: ژئوشيمی، سازند آسماری، سازند شهبازان، دولوميت، دولوميتی شدن، کارست

فصل اول: کلیات

1-1- مقدمه 2

1-2- تاريخچه­ی مطالعات قبلي 2

1-2-1- سازند آسماري 2

1-2-2- سازند شهبازان 4

1-3- موقعيت جغرافيايي و راه­های ارتباطی منطقه مورد مطالعه 5

1-3-1- برش سطحي اسلام آباد غرب (A) 6

1-3-2- برش سطحي پاتاق (B) 6

1-3-3- برش سطحي قورچ باشي (C) 6

1-4- آب و هواي منطقه مورد مطالعه 6

1-5- اهداف 7

1-6- روش­ها 7

1-6-1- مطالعات صحرايي 8

1-6-2- مطالعات پتروگرافي 8

1-6-3- مطالعات ژئوشيميايي 9

1-6-4- نرم افزارهاي مورد استفاده 10

فصل دوم: زمين­شناسی منطقه

2-1- مقدمه 12

٢-٢- حوضه زاگرس 12

2-2-1- زاگرس رورانده يا زاگرس مرتفع 13

2-2-2- زاگرس چين خورده 14

2-3- موقعيت تکتونيکي و زمين­ساختي منطقه مورد مطالعه 15

2-4- تکامل ساختاري-رسوبي منطقه مورد مطالعه 15

2-5- توصيف برش­هاي مورد مطالعه 19

2-5-1- برش سطحي اسلام­آباد غرب (ايستگاه A) 19

2-5-2- برش سطحي پاتاق (ايستگاه B) 20

2-5-3- برش سطحي قورچ باشي (ايستگاه C) 23

فصل سوم: ميکروفاسيس و پتروگرافي

3-1- مقدمه 28

3-2- توصيف و تفسير ميکروفاسيس­ها 29

3-2-1- ميکروفاسيس­هاي درياي باز (گروه A) 29

3-2-2- ميکروفاسيس­هاي سد (گروه B) 33

3-2-3- ميکروفاسيس­هاي لاگون (گروه C) 35

3-2-4- ميکروفاسيس­هاي اينترتايدال (گروه D) 37

3-2-5- ميکروفاسيس­هاي سوپراتايدال (گروه E) 39

3-3- مدل رسوبگذاري 41

3-4- پتروگرافي دولوميت­ها 44

3-4-1- شناسايي دولوميت در مقاطع نازک 44

3-4-2- طبقه­بندي بافتي دولوميت­ها 45

3-4-3- انواع بافت در دولوميت­ها 46

3-4-4- طبقه‌بندي بافتي دولوميت‌ها در منطقه مورد مطالعه 48

فصل چهارم: دياژنز

4-1- مقدمه 55

4-2- دياژنز دريايي 56

4-2-1- دياژنز  در محدوده­ي فرياتيک دريايي 56

4-2-2- دياژنز در منطقه جوي (وادوز) دريايي 58

4-2-3- دياژنز در رسوبات کربناته رمپ مياني 59

4-2-4- دياژنز در رسوبات کربناته رمپ بيروني 61

4-3- دياژنز جوي 62

4-3-1- سازند آسماري 62

4-3-2- سازند شهبازان 65

4-4- دولوميتي شدن 66

4-4-1- نوع اول دولوميتي شدن 67

4-4-2- نوع دوم دولوميتي شدن 68

4-5- دياژنز جوي تحت کنترل آب 70

4-6- دولوميت­زدايي 71

4-6-1- انواع  دولوميت­زدايي در سازند شهبازان 71

4-7- کارست 73

4-7-1- انحلال­پذيري، کارستي­شدن و تخلخل سنگ­هاي کربناته 74

4-7-2- خصوصيات شبکه­ي کارستي 76

4-7-3- تأثير فرايند دولوميتي­شدن بر تخلخل و نفوذپذيري و فرايندهاي کارستي شدن 77

4-7-4- اشکال کارستي 80

4-8- دياژنز در محيط­هاي تدفيني 83

4-8-1- تراکم مکانيکي يا فيزيکي 84

4-8-2- تراکم شيميايي يا انحلال فشاري 84

4-8-3- سيمان­هاي تدفيني 85

فصل پنجم: ژئوشیمی

5-1- مقدمه 88

5-2- پراش پرتو ايکس (XRD) 89

5-2-2- دولوميت­هاي سازند شهبازان 90

5-3- مطالعات ژئوشيميايي عنصري دولوميت­هاي سازند شهبازان 95

5-3-1- عناصر اصلي (کلسيم و منيزيم) 96

5-3-2- عناصر فرعي 97

5-3-3- مقادير عناصر اصلي و فرعي در سيمان­هاي کلسيتي جوي 104

5-4- مدل دولوميتي­شدن 105

5-5- فرايند دولوميتي­شدن وتغييرات حجمي 108

فصل ششم: نتيجه­گيري و پيشنهادها

6-1- نتيجه­گيري 110

6-2- پيشنهادها 114

منابع 115

پيوست 127

 

شکل 1-1- نقشه راه­هاي دسترسي به برش­هاي سطحي مورد مطالعه 7

شکل 2-1- تقسيم­بندي زون­هاي ساختماني ايران از اشتوکلين و روتنر (اقتباس از علوي نائيني، 1972) 12

شکل 2-2- موقعيت برش­هاي مورد مطالعه؛ A) محدوده­ي مورد مطالعه واقع در غرب حوضه­ي لرستان در زاگرس چين خورده (تهيه شده توسط شرکت ملي نفت ايران، NIOC)، B) نمايش موقعيت برش­هاي مورد مطالعه و تاقديس­هاي منطقه بر روي تصوير ماهواره­اي که نشان دهنده برجستگي­هاي توپوگرافي مي­باشد، (بر گرفته از نرم افزار Earth Explorer 6.1) 16

شکل 2-3- نمايش موقعيت چينه­نگاري و گسترش جانبي سازندهاي آسماري و شهبازان در واحدهاي سنگي سنوزوئيک جنوب غربي ايران (مطيعي، 2001) 18

شکل 2-4- نقشه زمين­شناسي منطقه مورد مطالعه (اقتباس از اژدري و شاه­وردي، 1383) به همراه موقعيت برش­هاي مورد بررسي 19

شکل 2-5- الف) دولوميت­هاي متوسط تا ضخيم لايه و سفيد تا کرم رنگ سازند شهبازان، ب)  غارهاي ايجاد شده در آهک­هاي تيره تا خاکستري رنگ سازند آسماري به واسطه­ي سيستم­هاي  درز و شکاف 20

شکل 2-6- ستون چينه­شناسي سازندهاي آسماري و شهبازان در برش سطحي اسلام­آباد غرب 21

شکل 2-7- الف) واحدهاي 1 تا 5 سازند آسماري در يال تاقديس نوا در برش سطحي پاتاق و سازند پابده در زير آن، ب) ساختارهاي سطحي انحلالي (کارن) از نوع اثرات پاشنه کفش مانند حاصل از انحلال سنگ­هاي آهکي، ج) گرهک­هاي آهن­دار مشاهده شده در واحد 2، د) آهک­هاي متوسط تا ضخيم لايه به همراه ميان­لايه­هاي نازک مارني و شيلي (واحد 3). 22

شکل 2-8- ستون چينه­شناسي سازند آسماري در برش سطحي پاتاق (براي علايم به شکل 2-6 مراجعه شود). 24

شکل 2-9- الف) برش سطحي قورچ باشي،  ب) عوارض کارست­هاي سطحي حاصل از انحلال سنگ­هاي آهکي را نشان مي­دهد، ج)  سيماي برجسته و صخره­ساز دولوميت­هاي منطقه مورد مطالعه، د) درون­لايه­هاي سنگ آهک آرژيليتي 25

شکل 2-10- ستون چينه­شناسي سازندهاي آسماري و شهبازان (غير قابل تفکيک) در برش سطحي قورچ­باشي (براي علايم به شکل 2-6 مراجعه شود). 26

شکل 3-1- الف) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس A1: گلوبيژرينا وکستون، (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق)، ب) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس A2: بايوکلاست وکستون با جهت­يابي ترجيحي بايوکلاست­هاي کشيده، (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق). 31

شکل 3-2- الف) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس A3: نوموليتس پکستون، (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق)، ب) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس A4: اکينودرم پکستون، (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق). نوموليت Nu=، اسپيروکلايپوسSp=. 33

شکل 3-3- الف) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس B1: ميوژيپسينا گرينستون همراه با خرده­هاي جلبک­هاي قرمز، (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق)، ب) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس B2: ميليوليد گرينستون، (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق). ميوژيپسيناMio=، آستروتريليناAs=، کوراليناسه­آCo=، ميليوليدMi=، کوئينکولوکوليناQu=، تريلوکوليناTr=. 34

شکل 3-4- الف) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس C1: کورال رودستون، (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق)، ب) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس C2: تکستولاريا ميليوليد گرينستون، (PPL، سازند آسماري، برش قورچ باشي)، ج) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس C3: ميليوليد پکستون.، (XPL، سازند آسماري، برش اسلام­آباد غرب). کوئينکولوکوليناQu=، تکستولارياTx=. 37

شکل 3-5- الف) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس D1: ليتوکلاست گرينستون، (XPL، سازند آسماري، برش پاتاق)، ب) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس D2: بايوکلاست پکستون دولوميتي شده همراه با آشفتگي زيستي از نوع بارو (Bu=Burrow)، (PPL، سازند آسماري، برش قورچ باشي)، ج) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس D3: پلوئيد وکستون دولوميتي شده، (XPL، سازند آسماري، برش اسلامآباد غرب)، د) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس D4: اينتراکلاست وکستون دولوميتي شده، (XPL، سازند آسماري، برش اسلام آباد غرب). کوارتزQtz=، خرده سنگ آتشفشانيRFv=، خرده سنگ رسوبيRFs=. 40

شکل 3-6- الف) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس E1: مادستون دولوميتي شده همراه با آثار جلبکي و تخلخل چشم پرنده­اي، (XPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب)، ب) تصوير ميکروسکوپي ميکروفاسيس E2: دولومادستون همراه با درصد ناچيزي از پلوئيدها، (PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب). 41

شکل 3-7- بازسازي محيط رسوبي سازند شهبازان در دو برش اسلام­آباد غرب و قورچ باشي در زمان ائوسن 43

شکل 3-8- بازسازي محيط رسوبي سازند آسماري در برش پاتاق در زمان اليگو- ميوسن (اقتباس از هوتينگر، 1997؛ پومر، b2001 و راسر و نيبليسک، 2003). 44

شکل 3-9- تلفيق طبقه­بندي­هاي ارائه شده توسط فريدمن (1965)، گرگ و سيبلي (1984) ، سيبلي و گرگ (1987) و مازولو (1992) ، (رايت، 2001 به نقل از ماچل، 2004). 48

شکل 3-10- الف) تصوير دولوميکرايت­هاي سازند شهبازان با بافت غيرمسطح بي­شکل (PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب)، ب) دولوميکرايت­هاي تصوير (الف) در XPL. 49

شکل 3-11- الف) تصوير دولوميت­هاي ريز بلور يا دولوميکرواسپارايت­هاي سازند شهبازان با بافت مسطح شکل­دار (لوزي شکل) که در زمينه از سيمان کلسيت اسپارايتي جوي (C)  شناور مي­باشند (نمونه رنگ­آميزي شده، PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب)، ب) دولوميت­هاي ريز بلور تصوير (الف) در XPL  ج) مراکز مه­آلود بلورهاي دولوميت ريز بلور به علت حضور ادخال­هاي گل آهکي و يا دولوميتي با حاشيه­هاي شفاف (PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب). 50

شکل 3-12- الف) دولوميت­هاي متوسط بلور در سازند شهبازان با بافت مسطح نيمه شکل­دار که در زمينه­اي از کلسيت اسپاري شناور مي­باشند. اين نوع دولوميت­ها خاموشي مستقيم نشان مي­دهند. (نمونه رنگ­آميزي شده، PPL، سازند شهبازان، برش قورچ­باشي)، ب) دولوميت­هاي متوسط بلور تصوير (الف) در XPL. 51

شکل 3-13- الف) دولوميت­هاي متوسط تا درشت بلور سازند شهبازان با بافت غيرمسطح بي­شکل تا نيمه شکل­دار، اين نوع بلورهاي دولوميت خاموشي موجي نشان مي­دهند (نمونه رنگ­آميزي شده، PPL، سازند شهبازان، برش قورچ­باشي)، ب) تصوير (الف) در XPL، ج) دولوميت­هاي پرکننده حفرات با بافت مسطح که حاشيه تخلخل­هاي قالبي ناشي از انحلال فسيل­ها را پوشانده است (نمونه رنگ­آميزي شده ، PPL، سازند شهبازان، برش قورچ باشي). 53

شکل 4-1- الف) تصوير ميکروسکوپي سيمان کلسيتي فيبري هم ضخامت که اطراف بايوکلاست­ها را فراگرفته است (PPL)، ب) تخلخل پناهگاهي ايجاد شده در زير پوسته دوکفه­اي که در ادامه توسط سيمان کلسيت بلوکي پر شده است (PPL)، ج) تخلخل درون دانه­اي حفظ شده درون فسيل آستروتريلينا از خانواده ميليوليد(XPL)، د) تشکيل پوشش­هاي ميکرايتي اطراف قطعات اسکلتي (اکينودرم و فرامينيفرهاي کف­زي) (PPL)(تمام نمونه­ها از سازند آسماري، برش پاتاق). اکينودرمEch=. 57

شکل 4-2- الف) فرايند ميکرايتي شدن شديد سبب محو شدن ساختمان داخلي اغلب فسيل­ها و قطعات اسکلتي شده است (PPL، سازند آسماري، برش اسلام­آباد غرب)، ب) تراکم فيزيکي سبب تغيير شکل ساختمان داخلي فسيل ميليوليد شده است (XPL، سازند آسماري، برش قورچ باشي). 57

شکل 4-3- الف) تصوير ميکروسکوپي سنگ­هاي دريا کنار که در اثر سيماني شدن قطعات کوارتز، خرده­سنگ­هاي آهکي و آتشفشاني توسط کلسيت شکل گرفته­اند (XPL)، ب) تصوير ميکروسکوپي سيمان ثقلي اطراف فسيل کوئينکولوکولينا از خانواده ميليوليد که ضخامت آن در بخش زيرين (پيکان مشکي) نسبت به بخش بالايي آن (پيکان سفيد) بيشتر است. (PPL، هر دو نمونه از سازند آسماري، برش پاتاق). کوارتزQtz=، خرده­سنگ آتشفشانيRfv=، خرده­سنگ رسوبيRfs=، سيمانC=. 58

شکل 4-4- الف) لايه­بندي کاذب در بخش­هاي مياني سازند آسماري حاکي از تشکيل اين رسوبات در بخش­هاي عميق­تر حوضه و احتمالاً ناشي از فشار انحلالي مي­باشد، ب) گرهک­هاي آهن در سنگ آهک­هاي سازند آسماري (علامت پيکان)، ج) لاميناسيون و سطوح فرسايشي در برش­هاي ميکروسکوپي حاکي از وجود جريان­هاي توربيديتي (PPL)، د) دانه­بندي تدريجي در سنگ آهک­هاي سازند آسماري (PPL، تمام نمونه­ها از سازند آسماري، برش پاتاق). 60

شکل 4-5- الف) تشکيل کلسيت ميکروسپار طي نوشکلي گل­هاي آهکي ((PPL، ب) برش نازک از وکستون حاوي قالب صدف دوکفه­اي­ها که در طي دياژنز دريايي انحلال يافته و سپس به وسیله­ي سيمان کلسيتي هم بعد پر شده است ((PPL، ج) آشفتگي و درهم ريختي لايه­هاي رسوبي ناشي از فعاليت موجودات کف­زي (PPL)، د) وجود فسفات به صورت مناطق قهوه­اي رنگ (نقاط تيره رنگ در تصوير بالا، علامت پيکان) در سنگ آهک­هاي سازند آسماري (PPL)، (تمام نمونه­ها از سازند آسماري، برش پاتاق). 61

شکل 4-6- الف) تمرکز مواد غير قابل حل در امتداد استيلوليت­ها (PPL)، ب) تأثير آب­هاي اکسيژن دار باعث انحلال فرامينيفرهاي پلاژيک شده است (XPL، هر دو نمونه از سازند آسماري، برش پاتاق). 62

شکل 4-7- الف) نوشکلي سوزن­هاي آراگونيتي حاشيه دانه­ها به سيمان­هاي هم­بعد (PPL)، ب) حفظ پوشش ميکرايتي اطراف قطعه­ي آراگونيتي انحلال يافته و فضاي درون آن توسط سيمان کلسيتي پر شده است (PPL، هر دو نمونه از سازند آسماري، برش پاتاق). 63

شکل 4-8- الف) جلبک قرمز کوراليناسه با ساختمان داخلي حفظ شده (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق)، ب) سيمان­هاي کلسيت درشت بلور شفاف و دروزي بين دانه­ها (PPL، سازند آسماري، برش پاتاق)، ج) تخلخل­هاي بين دانه­اي و حفره­اي ايجاد شده در منطقه فرياتيک در اثر انحلال سيمان­هاي بين دانه­اي (XPL، سازند آسماري، برش اسلام­آباد غرب)، د) غارهاي شکل گرفته در آهک­هاي سازند آسماري (برش اسلام­آباد غرب). 64

شکل 4-9- الف) تخلخل قالبي به جا مانده از انحلال پوسته­ي دوکفه­اي­ها (B) و گاستروپودها  (G) که در ادامه توسط سيمان­هاي کلسيتي جوي (C) پر شده است (PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب)، ب) فرامينيفرهاي کف­زي با ساختار دروني حفظ شده (علامت­هاي پيکان) که در طي فرايندهاي دياژنز جوي و دولوميتي شدن هنوز ساختار دروني خود را تا حدودي حفظ کرده­اند (PPL، سازند شهبازان، برش قورچ­باشي). 66

شکل 4-10- الف) در اين تصوير ابتدا سيمان­هاي دولوميتي در طي فرايند دولوميتي شدن اطراف تخلخل­هاي قالبي را احاطه کرده­اند و در ادامه تخلخل­هاي به جا مانده توسط سيمان­هاي کلسيتي جوي(C)  پر شده­اند (PPL)، ب) جانشيني تقليدي همراه با حفظ شکل و ساختار دروني دانه کربناته طي فرايند دولوميتي شدن (فسيل فرامينيفر کف­زي، PPL، هر دو نمونه از سازند شهبازان، برش قورچ باشي). 68

شکل 4-11- الف) جانشيني تقليدي به علت فراوانی هسته­هاي دولوميت در دانه کربناته باعث حفظ شکل خارجي در طي فرايند دولوميتي شده است (XPL)، ب) در اين تصوير اينکلوژن­هاي درون بلورهاي دولوميت منعکس کننده شکل خارجي و ساختار دروني دانه کربناته اوليه (به احتمال زياد فرامينيفر کف­زي) مي­باشند (PPL)، ج) در اين تصوير بلورهاي پرکننده حفرات توسط بلورهاي دولوميت جانشين شده­اند، (XPL). د) دولوميتي شدن غير تقليدي و تخلخل بين بلوري پرشده با سيمان کلسيتي (PPL، تمام نمونه­ها از سازند شهبازان، برش قورچ­باشي). 69

شکل 4-12- الف) تخلخل­هاي بين بلوري پر شده توسط سيمان کلسيتي جوي (C)  (PPL)، ب) تخلخل حفره­اي پر شده توسط سيمان کلسيتي جوي (PPL)، ج) تخلخل شکستگي پر شده توسط سيمان کلسيتي جوي (PPL)، د) تخلخل کانالي پر شده توسط سيمان کلسيتي جوي (PPL، تمام نمونه­ها از سازند شهبازان، برش قورچ­باشي). 70

شکل 4-13- الف) سيستم­هاي درز و شکاف مشاهده شده در سازند شهبازان (برش اسلام­آباد غرب)، ب) سيستم­هاي درزه در رخنمون سطحي آهک­هاي سازند آسماري (برش اسلام­آباد غرب) 71

شکل 4-14- نوع اول دولوميت زدايي: الف) در اين حالت مراکز رمبوئدرهاي  دولوميت  حل شده و در مرحله بعد با يک تک بلور کلسيت  (بخش قرمز) پر شده است (PPL، سازند شهبازان، برش قورچ باشي)، ب) نوع اول دولوميت زدايي در بزرگ نمايي x50 (PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب)، ج)  بعضي مواقع مراکز رمبوئدرهاي دولوميت حل شده و به صورت توخالي باقي مانده است (علامت پيکان)، (PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب)، د) تصوير (ج) در XPL. (نمونه­ها با محلول آليزارين قرمز رنگ­آميزي شده­اند). 72

شکل 4-15- نوع دوم دولوميت زدايي: الف) بلورهاي پوئي­کيلوتوپيک کلسيت که در برگيرنده بلورهاي خيلي ريز دولوميت مي­باشد، اندازه بلورهاي دولوميت به طور متوسط در حدود 10 ميکرون مي­باشد (نقاط روشن)، کلسيت به صورت بلورهاي درشت و با حاشيه­هاي در هم قفل شده مي­باشد و خاموشي موجي نشان مي­دهند (XPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب)، ب) خوردگي حاشيه رمبوئدرهاي دولوميت (علامت پيکان) توسط سيال که در ادامه توسط سيمان کلسيتي جانشين شده است، تصوير (ب) نمايي از تصوير (الف) در بزرگ نمايي 20x (PPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب). 73

شکل 4-16- شکل و تکامل حفرات در دولوميت (واردلاو، 1976) 79

شکل 4-17- ساختارهاي سطحي انحلالي (کارن) در سازند آسماري، الف) ناودانک، ب) شيارها، ج) اثرات پاشنه کفش مانند، د) حوضچه يا کفه)، ه) حفرات انحلالی، و) فيتوکارست. ساختارهاي سطحي انحلالي (کارن) در سازند شهبازان،ز و ح) اثرات پاشنه کفش مانند (برش اسلام­آباد غرب، سازند شهبازان) 81

شکل 4-18- عوارض کارست­هاي زيرزميني در سازند آسماري، الف و ب) غارها و حفره­هاي انحلالي بزرگ (با قطر يک تا چهار متر) در واحدهاي کربناته سازند آسماري، ج) لوله­هاي انحلالي در امتداد سطوح لايه­بندي و نشان دهنده مسير حرکت آب­هاي زيرزميني (برش پاتاق)، د) ايجاد جريان کانالي در طول درزه­ها (تمام تصاوير از برش پاتاق). 83

شکل 4-19- الف) قطعات خردشده فسيل ديتروپا در اثر تراکم مکانيکي (PPL)، ب) ترک­هاي ايجاد شده در فسيل کوئينکولوکولينا که سيمان کلسيت دروزي موزائيکي را نيز قطع کرده است (PPL، هر دو نمونه از سازند آسماري، برش پاتاق). 84

شکل 4-20- الف) سيمان تيغه­اي – منشوري کلسيتي رشد کرده بر روي صدف دوکفه­اي با انتهاي مثلثي­شکل (PPL)، ب) سيمان کلسيت دروزي پرکننده تخلخل بين دانه­اي (XPL)، ج) سيمان رشد اضافي هم­محور بر روي يک قطعه فسيل خاردار (PPL)، د) رگچه انحلالي با تجمع مواد آلي (PPL، هر چهار نمونه از سازند آسماري برش پاتاق). 86

شکل 5-1- نمودارهاي XRD مربوط به انواع دولوميت­هاي مورد مطالعه الف) دولوميکرايت (KAB-8)، ب) دولوميکرواسپارايت (KAB-9)،  ج) دولواسپارايت (KKQ-14)، د) دولواسپارايت (KKQ-30). 90

شکل 5-2- استکيومتري دولوميت­هاي منطقه مورد مطالعه با توجه به موقعيت و ضخامت شبکه­اي پيک (104) 93

شکل 5-3- تغييرات استکيومتري در دولوميت­هاي سازند شهبازان. افزايش استکيومتري و درجه نظم بلوري در دولواسپارايت­ها به احتمال زياد ناشي از تبلور مجدد و دگرساني دولوميکرايت و دولوميکرواسپارايت­ها مي­باشد. 94

شکل 5-4- الف) درصد دولوميت تخميني به طور چشمي در تصوير ميکروسکوپي حدود 95-90 درصد مي­باشد. در اين تصوير تخلخل­هاي قالبي توسط سيمان کلسيتي پر شده­اند (XPL، سازند شهبازان، برش اسلام­آباد غرب، KAB-29)، ب) درصد دولوميت تخميني به طور چشمي در اين تصوير ميکروسکوپي حدود 85-80 درصد مي­باشد و در آن تخلخل­هاي بين­بلوري توسط سيمان کلسيتي پر شده است (PPL، سازند شهبازان، برش قورچ­باشي، KKQ-14). نمونه­ها با آليزارين قرمز رنگ­آميزي شده­اند. 95

شکل 5-5- روند تغييرات مقادير Ca2+ در برابر Mg2+. مقادير بالاي Mg2+ در دولوميکرواسپارايت­ها و دولواسپارايت­ها نسبت به دولوميکرايت­ها به احتمال زياد ناشي از دگرساني و تبلور مجدد صورت گرفته مي­باشد. 98

شکل 5-6- روند تغييرات Mg2+ در مقابل نسبت مولي Mg2+/Ca2+ در دولوميت­هاي سازند شهبازان. نتايج نشان دهنده استکيومتري و نسبت Mg2+/Ca2+ بالاتر دولوميکرواسپارايت­ها و دولواسپارايت­ها نسبت به دولوميکرايت­ها مي­باشند. 98

شکل 5-7- روند تغييرات مقادير Sr در برابر Mg در نمونه­هاي دولوميتي سازند شهبازان حاکي از تمرکز پايين استرانسيم در اين نمونه­ها مي­باشد. 100

شکل 5-8- روند تغييرات ميزان Na در مقابل Mg در دولوميت­هاي سازند شهبازان. ميزان Na در دولوميکرواسپارايت­ها و دولواسپارايت­ها نسبت به دولوميکرايت­ها کمتر مي­باشد که به احتمال زياد به دليل استکيومتري بالاتر آن­ها نسبت به دولوميکرايت­ها مي­باشد. 102

شکل 5-9- ترسيم مقادير Mn در برابر Fe به دست آمده از نتايج ICP-OES در نمونه­هاي دولوميتي سازند شهبازان يک روند منفي را نشان مي­دهد. اين روند احتمالاً در نتيجه گذر از شرايط اکسيدان- احيايي سيالات ايجاد مي­شود. 103

شکل 5-10- منحني­هاي حلاليت در منطقه اختلاط . الف) حلاليت کلسيت به صورت تابعي از فشار بخشي CO2، ب) منحني­هاي حلاليت کلسيت و دولوميت در مخلوط آب دريا  با آب جوي، ظاهراً دولوميتي­شدن در منطقه­اي که تحت اشباع از کلسيت و فوق اشباع از دولوميت است، رخ مي­دهد {مدل دولوميتي­شدن دورگ، K=10-17، (بديع­الزماني، 1973)}. 107

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ژئوشيمي سازندهاي آهکي – دولوميتي جنوب غرب استان کرمانشاه  و بررسي نقش دولوميتي شدن در توسعه کارست  ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo
پیمایش به بالا