%31تخفیف

كتاب شناسي دستور زبان فارسي دوره معاصر (كتاب، مقاله، همايش)

تعداد687صفحهword

كارشناسي ارشد «M.A.»

گرايش: زبان و ادبيات فارسي

 

 

كتاب شناسي دستور زبان فارسي دوره معاصر

(كتاب، مقاله، همايش)

1300 تا 1383

چكيده پايان‌نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش هاي اجرا و نتايج به دست آمده):

در عصري كه بدان عصر انفجار اطلاعات گفته مي‌شود و روزانه هزاران داده به صورت منابع ديداري و شنيداري، چاپي و غيرچاپي، در سراسر جهان توليد مي‌شود و به انبوه چندميليوني اطلاعات موجود مي‌پيوندد؛ وجود كتاب شناسي‌ها، با توجه به نقش بنيادين تحقيق، براي دسترسي هرچه زودتر منابع و جلوگيري از تكرار چندباره پژوهش‌هاي انجام شده، براي محققان و علاقمندان، ضروري به نظر مي‌رسد. كتاب شناسي حاضر كه پايان‌نامه مقطع كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي است؛ با همين هدف گردآوري شده است. اين كتاب شناسي كه نوعي كتاب شناسي موضوعي و توصيفي به شمار مي‌رود و برپايه آيين نگارش علمي نوشته شده است؛ كتاب‌ها، مقاله‌ها و پايان‌نامه‌هايي را كه در فاصله سالهاي 1300 تا 1383 دربارة دستور زبان فارسي و گويش‌هاي ايراني نوشته شده است، معرفي مي‌كند. همچنين مواردي چون پرسش و پاسخ‌ها، نكته‌ها، گزارش‌، و مصاحبه و معرفي كتاب نيز آورده شده است. منابعي كه توسط گردآورنده به طور مستقيم ديده نشده است. اين اثر، با نمايه‌هايي چون نمايه عنوان و نمايه اشخاص پايان مي‌يابد.

1ـ تعريف “دستور” در زبان فارسي:

واژه دستور در زبان فارسي قدمتي طولاني دارد. اما معاني اوليه آن غير از آن چيزي است كه امروزه به عنوان يك علم از آن نام برده مي‌شود. قبل از آوردن كهن‌ترين معاني آن بايد يادآور شويم كه اين واژه در فرهنگ نفيسي، اسم عربيِ مأخوذ از فارسي، در فرهنگ آنندراج، فارسي و در مدارالأفاضل، عربي معرفي شده است. «”دستور” [به فتح دال] صاحب دست و مسند و آنكه در تمشيت امور بر او اعتماد كند و به معني اجازت و رخصت نيز آمده و به اين معنا “دستوري” نيز گويند.»[1]؛ «وزير و منشي باشد … و چوب گندة درازي را نيز گويند كه به عرض بر بالاي كشتي اندازند و ميزان كشتي را بدان نگاه دارند.ـ و چوبي كه در پس دراندازند تا در گشوده نگردد.»[2]؛ «كتابي كه در او مايحتاج چيزها نوشته شده باشد و نسخه جامع كل حساب كه نسخه‌هاي ديگر از آن بردارند. جمع: دساتير…ـ دستورات: صد يكي كه به زمين‌دار در وقت جمع اراضي داده مي‌شود.»[3]؛ «دستور به ضم، وزير ـ فارسيان آن را به فتح استعمال كنند به معني مذكور و به جاي اعتماد و چوب فروترين جهاز كه به بادبان بندند.»[4]؛ «… طرز و روش بود ـ مقتداي امت زرتشت باشد از مقوله موبد.»[5]؛ «… و اين لغت را عرب تصرف كرده اول آنرا كه مفتوح است، مضموم ساخته، استعمال نمايند چرا كه وزن فعلول به فتح الف در عربي نيامده.»[6]

  1. 1. محمدقاسم بن حاجي محمد سروري [سروري كاشاني]، مجمع الفرس، به كوشش محمد دبيرسياقي (تهران: علي‌اكبر علمي، 1340)، ج2، ص 519.

  2. 2. محمدحسين بن خلف برهان [برهان تبريزي]، برهان قاطع، به اهتمام محمد معين (تهران: ابن سينا، 1342)، ج2،ص862.

  3. 3. علي‌اكبر نفيسي [ناظم الاطباء]، فرهنگ نفيسي (تهران: كتابفروشي خيام، 1355)، ج 2، ص 1506.

  4. 4. الله داد فيضي سرهندي، مدار الافاضل، به اهتمام محمد باقر (لاهور: دانشگاه پنجاب، 1335)، ص 234.

  5. 5. جمال‌الدين حسين بن فخرالدين حسين اينجو شيرازي، فرهنگ جهانگيري، ويراسته رحيم عفيفي، سلسله انتشارات دانشگاه مشهد، شماره 27 (مشهد: دانشگاه مشهد، 1351)، ج1، ص 1301.

  6. 6. محمد پادشاه [شاذ]، فرهنگ آنندراج (تهران: كتابفروشي خيام، 1336)، ج 3، ص 1879.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “كتاب شناسي دستور زبان فارسي دوره معاصر (كتاب، مقاله، همايش)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo