%34تخفیف

چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان های هزاره سوم وارائه الگوی مطلوب

تعداد 352 صفحه در فایل word

مدیریت

چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان های هزاره سوم وارائه الگوی مطلوب

چکیده

ویژگی سازمان های امروزی پویایی و پیچیدگی، ابهام و سنت گریزی است که دایما از محیط اطراف خود تأثیر می پذیرند، و این تغییرات را به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر پذیرفته اند. پیش بینی تغییرات با دقت نسبتاَ معقول با اشکال مواجه خواهدبود. با درک این مهم که تغییر جزء لاینفک و ذات سازمان های هزاره سوم شده است، قدرت سازگاری و انطباق با تحولات اخیر در عرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی افزایش می یابد. به منظور غلبه بر شرایط نامطمئن، پیچیده و پویا تنها راهی که پیش روی مدیران قرار دارد، تواناسازی سازمان و کارکنان از طریق دانش و مهارتی است که به سرعت کهنه و منسوخ می شود. ما در این مطالعه نشان داده ایم که موانع پیش روی توانمند سازی منابع انسانی شرکت قطارهای مسافری رجاء کدامند و چه تاثیری بر تامین خدمات در ایستگاه های دارند.

در این پژوهش بر اساس مدل نظری تحقیق متغیر وابسته، توانمندسازی منابع انسانی و متغیر های مستقل  شامل: سوئ برداشت از مفهوم توانمندسازی، عدم وضوح اهداف و استراتژی های توانمندسازی،   شیوه های نامناسب تعیین نیازهای آموزشی، ساختار سلسله مراتبی سازمان ، و ناكارآمدي نظام های سازمانی می باشد. با توجه به موضوع و ماهیت تحقیق، پژوهش حاضر درحیطه پژوهش های پیمایشی(یک وهله ای) و تجربی مقدماتی محسوب می شود، که از نظر ماهیت کاربردی است.

جامعه آماری در این پژوهش کلیه کار کنان شرکت قطارهای مسافری رجاء فعال در زمینه تامین خدمات ایستگاه های مسافری راه آهن می باشند، که پس از انتخاب نمونه ای از جامعه، به منظورگرد آوری عقاید و نظرات آنان، در ابتدا نسبت به  مصاحبه اکتشافی و سپس تدوین پرسشنامه ای اقدام شد. روایی و پایایی بخش های این پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار SPSS تعیین و تایید گردید. سپس فرضیه های تحقیق، که تبیین کننده تاثیر متغیرهای مستقل بر توانمندسازی منابع انسانی است مورد آزمون قرار گرفت.نهایتا با توجه به نتایج آزمون فرضیه ها و عدم وجود شواهدی دال بر رد آنها، همچنین بر اساس تحلیل یافته های تحقیق راهکارهای مناسب پیشنهاد گردید.

واژه های کلیدی: توانمندسازي، هدف توانمندسازی، راهبردهای توانمندسازی، آموزش توانمندسازی، نظام سازمانی.

مقدمه

تغییر و تحولات عصر حاضر، شیوه های گذشته مدیریت منابع انسانی را به چالش می کشاند. الگوها و  مدل هایی که در زمان های نه چندان دور، نتایج مثبت برای سازمان به همراه داشته اند، امروزه جای خود را به ابعاد جدیدی از نگرش به منابع انسانی از جمله توانمندسازی کارکنان داده اند. این ابعاد و رویکردهای نوین منجر به استفاده  بهینه تری از منابع انسانی در سازمان می گردد. توانمندسازی یکی از این رویکردها است، که در چند دهه اخیر منجر به تحولات مثبت و فراوان در اجرای فعالیت های کاری کارکنان شده است.

سازمان ها در این دوران، خود را تحت تأثیر فشارهای محیط بیرون (رقابت فزاینده جهانی، تغییرات سریع، تقاضای جدید برای کیفیت خدمات، منابع محدود و . . .) و محیط درون (عملکرد کارکنان، رضایت شغلی، کارآیی، اثربخشی، منابع و سرمایه های سازمانی و . . .) می بیند. در این شرایط ماهیت و نگرش به نیروی انسانی تغییر کرده و از آن به عنوان شرکای سازمان و گرداندگان اصلی فرایند کار یاد می شود. به طوری که اهمیت آنها به وضوح در موفقیت یا شکست سازمان ها دیده می شود.

بحث سازمان های امروزی، برخورداری از کارکنانی است که علاوه بر انجام فعالیت های کاری خویش، بتوانند در محدوده فعالیت هایشان تصمیم بگیرند، نوآوری و خلاقیت داشته باشند، بر کار خویش نظارت کنند و مسوولیت فعالیت هایشان را بپذیرند. برای دستیابی به این ویژگی ها، سازمان ها باید مهمترین منبع و ابزار رقابتی خود یعنی نیروی انسانی خویش را توانمند سازند.

توانمندسازی کارکنان در سازمان دارای اثراتی مثبت بر نگرش و نحوه رفتار کارکنان می باشد. نتایج مطالعات توانمندسازی به وضوح اثرات مثبت آن را بر فرآیندهای کاری از جمله تغییر در نگرش کارکنان که منجر به افزایش رضایت شغلی، کاهش استرس، تقلیل ابهام و مواردی از این دست می گردد. همچنین قدرت تصمیم گیری، استقلال در کار و آزادی در تصمیم گیری را به دنبال دارد. اما از اثرات رفتاری آن   می توان به افزایش اعتماد به نفس کارکنان، افزایش قدرت انطباق، تسریع در پاسخگویی به مشتریان و . . . نام برد. کارکنان در سازمان توانمند از خلاقیت، نوآوری، رضایت مندی، تعهد، آزادی عمل، آرامش بیشتر و  . . . برخوردارند.

یکی از رویکردهای نوین و جوان ادبیات و توسعه منابع انسانی بحث توانمندسازی کارکنان        است. با این حال به علت تنوع پژوهش ها و گستردگی مطالعات انجام شده، ارایه چهارچوبی مناسب و در خور استفاده در هر سیستمی، نیازمند بررسی، شناسایی و ارایه مدل بومی و متناسب آن محیط سازمانی است. به ویژه اینکه، رویکردهای مختلفی در این موضوع مطرح شده است. توانمند ساختن نیروی انسانی سازمان یکی از شیوه های نوین انگیزش در راستای بالندگی منابع انسانی و غلبه بر ضعف کار گروهی و ایجاد خود کنترلی در کارکنان است. صاحب نظران مدیریت تحول و بهسازی سازمان از جمله کاتر، کوئین، ژاف، بلانچارد، بکهارد، کارلوس، راندولف، اندروس و به ویژه کینلا توانمندسازی کارکنان را به عنوان عامل تأثیرگذار بر عملکرد و بهسازی سرمایه های انسانی معرفی نموده اند.

آنچه در سال های اخیر در مطالعات رویکردهای توانمندسازی کمتر به آن توجه شده است، شناسایی موانع تأثیرگذار بر شیوه های نوین توانمندسازی کارکنان می باشد. با توجه به تنوع رویکردهای توانمندسازی، در این پژوهش  مدل کینلا در توانمندسازی به عنوان مبنای مطالعه مد نظر قرار گرفته است.

از سوی دیگر اهمیت صنعت ریلی، به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی توسعه هر کشور، نیاز به مطالعه برای توسعه و بهبود فرآیندهای کاری و سازمانی آن را به امری لازم مبدل نموده است. یکی از این فرآیندهای مهم در کشور ما که دارای اهمیت قابل ملاحظه ای است، کارکنان شاغل در زمینه تأمین خدمات ایستگاهی و در واقع منابع انسانی شرکت قطارهای مسافری رجاء می باشد.

اهمیت این مساله و تأثیر غیر قابل انکار آن بر عملکرد این سازمان باعث گردیده تا شناسایی موانع توانمندسازی مبنا و پایه پژوهش حاضر قرار گیرد. در باب توانمندسازی کارکنان زیاد صحبت شده است، اما آنچه در چهارچوب این تحقیق مد نظر قرار گرفته  موانع توانمندسازی منابع انسانی سازمان است، که در طی یک فرآیند نظام یافته توانمندسازی می توان لحاظ نظر قرار داد.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان های هزاره سوم وارائه الگوی مطلوب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo