%34تخفیف

مقایسه اثر بخشي روش چند حسي با روش ادراکي – حرکتي در کاهش اختلالات دیکته نویسي دانش آموزان ابتدایي شهرستان بهارستان

تعداد158صفحه در فایل word

مقایسه اثر بخشي روش چند حسي با روش ادراکي – حرکتي در کاهش اختلالات دیکته نویسي دانش آموزان ابتدایي شهرستان بهارستان

هدف پژوهش حاضر مقایسهاثربخشيروشچندحسيباروشادراکي – حرکتيدرکاهشاختلالاتدیکتهنویسيدانشآموزانابتدایيشهرستانبهارستاناستانتهران بود.جامعهآماریتحقیقحاضردربرگیرندهتمامیدانشآموزانابتداییشهرستانبهارستاناستانتهرانبودکهدرسالتحصیلی 92 – 91 بهمراکزمشاورهودرماناختلالاتیادگیریاینشهرستانارجاعدادهشدهوتشخیصاختلال دیکته نویسیدریافتکرده بودند. 54 نفر از جامعه مورد مطالعه به شیوه تصادفی در سه گروه 18 نفره ( 2 گروه آزمایشی و 1 گروه کنترل ) گمارده شدند. سپس روش ادراکی – حرکتی بر روی گروه آزمایشی اول و روش چندحسی بر روی گروه آزمایش دوم به مدت 8 هفته و هر هفته یک جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی اجرا گردید و بر روی گروه کنترل هیچگونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون ماتریس های پیشرونده ریون ( فرم رنگی )، آزمون املای محققق ساخته و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. آزمودنی های تحقیق به لحاظ متغیرهای مورد بررسی در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یکراهه، تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون بونفرونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که مداخله آزمایشی چندحسی و ادراکی –حرکتی در هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل در کاهش غلط های املایی تاثیر داشته است. همچنین میزان اثربخشی روش ادراکی –حرکتی در مرحله پس آزمون بیشتر از روش چند حسی است ولی در مرحله پیگیری، تفاوت معناداری مشاهده نشد. ضمنا بین جنسیت و اثر بخشی روش ها ی درمانی نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد.

کلیدواژه ها: روش چندحسی، روش ادراکی – حرکتی، اختلال دیکته نویسی، دانش آموزان ابتدایی

بسيارندكودكانيكهظاهريطبيعيدارند، رشدجسميوقدشانحاكيازبهنجاربودنآناناست،هوشكموبيشعاديدارند،بهخوبيحرفميزنندومانندسايركودكانبازيميكنند،مثلسايرينارتباطبرقرارميكنندو… ليكنزمانيكهبهمدرسهميروندوميخواهندخواندنونوشتنوحسابيادبگيرنددچارمشكلاتجديميشوند. اينكودكانبتدريجدرمييابندكهسايركودكانازنظروضعدرسيبهترازآنهاهستندواحساسحقارتراتجربهميكنند. وكمكمبيزاريازدرسومدرسهدرآنهابوجودميآيد،والدينآنهااغلبازدلايلناتوانييادگيريآنهابيخبرهستند،مشكلرابيشترميكنندوبافشارهاييكهبهكودكواردميكنند،دشواريراچندبرابرميكنند (احدیوکاکاوند، 1390). بديهياستكهاينكودكاندرمراجعهبههرمتخصصيمشكليتازهدرخودمييابند. هرمتخصص،مشكلآنهاراازدريچهچشمخودنگريستهوتنهابعديازابعادپيچيدهآنرازيرذرهبينتخصصخويشقرارميدهد. لازمبهذكراستكهدراينميانامراساسی،توجهبهايننكتهاستكهبهجايتشخيصهايانفرادي،ازشيوهنظامچندرشتهايسودجستكهدرآنمعمولامجموعهايازتجربياتوتخصصهاتوامانمورداستفادهقرارميگيرد. بدينترتيبراهيبرايتحليل،تشخيصودرماناساسيمسائليادگيريگشودهخواهدشد. واژه یاختلالیادگیریدراواخردههی 1950واوایلدههی 1960برایتوصیفتفاوتبینهوشومهارتهایتحصیلیکهبهوسیلهیآزمونهایاستاندارداندازهگیریمیشوندمورداستفادهقرارگرفت(احدی وکاکاوند، 1390). اختلالیادگیریدردههی 1960بهعنوانجدیدترینحوزهیفرعیدرقلمروکودکاناستثناییواردشد. در سال 1963ساموئل کرکمتخصصبهداشتروانوپیشگامآموزشوپرورشاستثناییبرایاولینباراصطلاحاختلالاتیادگیریرابهکاربرد. موضوع اختلالات یادگیری تقریبا از اواخر دهه 1360 وارد حوزه علوم تربیتی ایران شده و ظاهرا از دهه 70، آموزش و پرورش هم به آن توجه کرده است ( اصلانی، 1391 ). به طور کلی یکاختلالیاد‌گیری،اختلالیعصبزیستشناختیاستکهازیکمشکلجد‌ید‌رخواند‌ن،حسابکرد‌نویاکلمه‌بند‌ینوشتنبهوجود‌می‌آید‌کهانتظارنمی‌رود‌بهیکفرد‌عاد‌ینسبتد‌اد‌هشود‌. یکاختلالیاد‌گیرینهیکاختلالیاد‌گیریاستو نهبهوسیلهییکاختلالهیجانیایجاد‌می‌شود‌. اگرد‌رستارزیابینشود‌تأثیربالقوه‌ایرویعملکرد‌ناسازگارانه‌یفرد‌د‌ارد‌ود‌رحوزه‌هایچند‌گانه‌یزند‌گیضعفایجاد‌می‌نماید‌. اصطلاح نارسايي در يادگيري[1] بوسيله روان شناسان و متخصصين علم تعليم و تربيت مورد استفاده قرار مي گيرد در حاليكه متخصصان پزشكي، اختلال يادگيري[2]را ترجیح مي دهند. مثلا بر طبق تعريف انجمن روانپزشكي آمريكا[3] (2007) اختلال زماني روي مي دهد كه پيشرفت درسي فرد بر اساس آزمونهاي استاندارد فردي در خواندن، حساب كردن و نوشتن يا بيان بطور چشمگيري پايين تر از سطح مورد انتظار سني، درسي و يا هوشي باشد. اگرچه تلاش فراوان براي يافتن يك تعريف جامع در زمينه اختلالات يادگيري انجام گرفته است، اما هنوز تعريف كاملي كه مورد قبول همگان باشد وجود ندارد چرا كه تعاريف بسته به اين كه نارسايي در چه حوزه هایي تعريف مي شود نيز تا اندازه اي فرق مي كنند (اميدوار، 1384). وقتیفرد‌یمظنونبهاختلالیاد‌گیریمی‌شود‌،یکارزشیابیعصب-روان‌شناختیتوانایی‌هاضروریاستتامنبعمشکلرابهعلاوهد‌رحوزه‌هایتواناییعصب-روان‌شناختیتعیینکند‌ کهمی‌تواند‌بهعنوانپایه‌ایبرایفنونجبرانیواختیاراتد‌رمانیباشد. در زمینه اختلالات یادگیری دیدگاه های متنوعی و به تبع آن درمان های گوناگونی پا به عرصه رقابت در جهت درمان نهاده اند. لذا پژوهشهای که چنین درمان هایی را به محک آزمایش بگذارند، نقش اساسی در روند تکامل این جریان خواهند داشت. امید است که چنین فعالیت های پژوهشی بتوانند در رسیدن به اهداف مورد نظر خصوصا کمک به مبتلایان به این اختلالات، راهگشای مشکلات آن ها باشد.

1-2- بیان مسئله

  1. 1. Learning disabilitie

Learning disorder2.

4.DSM

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo