دانلود :طراحي و ارزشيابي مدل آموزشي به منظور پيشگيري از رفتارهاي مخاطره آميز منجر به آسيب در موتورسواران  

تعداد 240صفحه در فایل word

دكتري تخصصي(Ph.D) در رشته آموزش بهداشت

طراحي و ارزشيابي مدل آموزشي به منظور پيشگيري از رفتارهاي مخاطره آميز

منجر به آسيب در موتورسواران

چكيده

آسيب‌هاي ترافيکي از چالش‌هاي عمده سلامت‌عمومي است كه نيازمند تلاش‌هاي همه جانبه است. بدون‌ترديد موتورسواران ازگروه‌هاي اولويت‌دار براي پيشگيري‌از اينگونه آسيب‌ها هستند.  اين مطالعه با تلفيقي از تحقيق كيفي و كمي به منظور طراحي و ارزشيابي مدل‌آموزشي جهت پيشگيري از رفتارهاي مخاطره آميز موتورسوارانانجام شد.

در مرحله اول، تحقيق به روش کيفي از نوع گراندد تئوري با 61 مشاركت‌كننده  که به روش مبتنی‌بر‌هدف انتخاب‌شدند، انجام‌گردید. داده ها از طرق مصاحبه گروهي با 32نفر و مصاحبه عميق فردي با 29موتورسور با سابقه رفتار مخاطره‌آمیز در شهر تهران گردآوري‌شد. در مرحله دوم، تحقيق کمي به دو روش مقطعي و نيمه تجربي به ترتيب در 202 و 120موتورسوار انجام شد. تحليل داده‌ها با آزمون‌هاي آماري رگرسيون، t و آناليزواريانس انجام شد.

از تحلیل داده‌هلی تحقيق كيفي 472كد سطح‌اول، 43كد سطح‌دوم، و 8كد سطح سوم حاصل‌گردید.  نتیجه ادامه آنالیز در مرحله مفهوم سازی 8 مفهوم اصلي بود شامل ناهماهنگي‌شناختي، ستيز، ارزش‌گذاري‌مثبت، برتري‌درك‌شده، ويژگي‌هاي مستعد‌كننده‌فردي، شرايط القايي اجتماعي و محيطي، عادي شدن و بالاخره تلاش براي تأمين نياز و هيجان كه اصلي‌ترين  مفهوم در فرايند شكل‌گيري رفتارهاي مخاطره‌آميز موتورسواران بود. بدين‌معني‌كه عوامل هيجاني به همراه ارزش‌هاي‌درك شده، موتورسوار را به سمت رفتارهاي مخاطره‌آميز سوق مي‌دهد. بر اساس تبيين اين مفاهيم و ارتباط آنها، تئوري زمينه‌اي 5 مرحله‌اي رفتارهاي مخاطره‌آميز موتورسواران استخراج  و بر اساس اين نظریه زمینه‌ای، اولين مدل انگيزشي تغيير رفتارهاي مخاطره‌آميز موتورسواران طراحي‌شد. نتایج تحلیل‌رگرسيون در مرحله بررسی مقطعی بيانگر مدل‌هاي آماري بود كه حاكي از توان پيش‌بيني (R²±2SE) سازه‌هاي مدل از رفتارهاي مخاطره‌آميز موتورسواران ( 09/0±395/0 و 44/1 ±64/.) و قصد تغییر رفتار (67/1 ±45/0) در آنها بود. تحلیل آماری داده‌ها در مطالعه مداخله‌ای نيز حاكي از آن بودكه رفتارهاي مخاطره‌آميز با میانگین11/13 در گروهي كه از مدل استفاده‌شد بطور معني‌داري بيش از گروه‌هاي كنترل با میانگین05/16 و 9/17 كاهش‌يافت(P<.001).

اين‌مطالعه نشان‌دادكه نظریه و مدل برآمده‌از زمینه اجتماعی که موتورسوران درآن زیست می‌کنند، توان پيش‌بيني قصد و رفتار آنها را دارد. بكارگيري اين مدل در آموزش موتورسواران نيز بر كاهش بروز رفتارهاي مخاطره‌آميز مؤثر  خواهد بود. رویکرد طبیعت‌گرایانه کیفی می‌تواند محققان را در درک واقعی‌و عمیق‌تر پدیده‌های اجتماعی درحال وقوع کمک‌کرده و تلفیق رویکرد کمی، این شناخت و درک را عینی‌و عملیاتی‌تر ‌كند.

کلمات کليدي:

موتورسواران، رفتارهاي مخاطره‌آميز، گروندد تئوری،  آسيب‌هاي ترافيكي، مدل انگيزشي تغيير رفتار مخاطره‌آميز موتورسواران