%47تخفیف
رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان در دبیران دوره راهنمایی
تعداد 125 صفحات این فایل word
چکیده
هدف:هدف این پژوهش رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان در دبیران دوره راهنمایی می باشد.
روش:روش این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران مرد و زن(تعداد 240 نفر)است که در دوره اول متوسطه مشغول خدمت هستند. نمونهی آماری این پژوهش تعداد 148 معلم زن و مرد است که با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای انتخاب و توسط پرسشنامههای هوش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و سلامت روان بررسی شدند.دادهها با استفاده از شیوههای آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد)و شیوههای آماراستنباطی(ماتریس همبستگی پیرسون و t مستقل) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین نمره کل سلامت و باور های غیر منطقی (تمایل به ارزش، واکنش نسبت به ناکامی، و کمال گرایی) رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد که بین هوش هیجانی و سلامت روان رابطه معنی داری وجود ندارد و نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین معلمان زن و مرد در باور های غیر منطقی انتظار بالا از خود، واکنش نسبت به ناکامی، بی مسئولیتی هیجانی، نگرانی زیاد توام با اضطراب و درماندگی نسبت به تغییر(ناامیدی) تفاوت معنی داری وجود دارد و مقایسه میانگین ها حاکی از بالاتر بودن میزان این باور های غیر منطقی در معلمان زن بود. همچنین مشخص شد که بین معلمان زن و مرد در میزان نمره کل هوش هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد و بین دو گروه معلمان زن و مرد در نمره سلامت روان تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برخورداری از سلامت روان در معلمان مورد بررسی با نوع باور های غیر منطقی و هوش هیجانی در آنان رابطه دارد. از این رو کمک به معلمان برای تغییر در باور های غیر منطقی خود، و پرورش هوش هیجانی در آنان که هدایت گران نسل آینده ما می باشند می تواند سلامت روان را در آن ها پیش بینی و در نهایت بر سلامت دانش آموزان نیز اثربخش باشد.
کلیدواژهها: باور های غیر منطقی، هوش هیجانی، سلامت روان، معلمان
دسته: علوم انسانی
برچسب: سلامت روان, کلیدواژهها: باور های غیر منطقی, معلمان, هوش هیجانی