%34تخفیف

تعیین میزان همخوانی برنامه¬درسی قصدشده، اجراشده و آموخته¬شده درس علوم¬تجربی پایه دوم

تعداد148صفحه در فایل word

تعیین میزان همخوانی برنامه¬درسی قصدشده، اجراشده و آموخته¬شده درس علوم¬تجربی پایه دوم

مقدمه

اصطلاح برنامه درسی[1] از نظر لغت­شناسی، ریشه در واژه لاتین currere دارد که به معنای میدان مسابقه یا میدانی برای دویدن می باشد. گروهی از صاحب نظران، برنامه درسی را عبارت از تجربه های یادگیری[2] آموخته شده توسط دانش آموزان قلمداد می کنند و تصمیم گیری برای دانش آموزان توسط دیگران را به طور کلی مردود شمرده یا دست کم برای آن اهمیت ثانوی قائل اند)آیزنر،1994).

رشته برنامه­درسی در وهله اول با رشته­های سه گانه آموزشی (طراحی آموزشی[3]، برنامه­ریزی آموزشی[4] و فلسفه تعلیم و تربیت[5]) ارتباط دارد. قلمرو برنامه درسی معطوف به کیفیت­ها، هدف­های کیفی تربیتی و آموزشی  در نظام­های آموزشی در سطوح مختلف از خرد تا کلان است برنامه­های درسی به عبارت دیگر، ترجمان هدف­های آموزشی و تربیتی نظام آموزشی و مهم ترین ابزار پژوهش این هدف ماست(مهر­محمدی،1383).

بیان مسئله

“برنامه­درسی شامل فرصت­های یادگیری و کلیه تجاربی است که با نظارت و مسئولیت­های نظام آموزشی و به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در دانش­ها، مهارت­ها و نگرش­های فراگیران طراحی و اجرا می- شود و عملکرد و بازده آن مورد ارزشیابی قرار می­گیرد”(احمدی،1376).

فرایند برنامه­ریزی درسی که منجر به تولید یک برنامه درسی می شود ،  شامل سه مرحله اساسی الگو پردازی برنامه درسی، اجرای برنامه درسی و ارزشیابی از برنامه درسی است.

در فرایند طراحی ، تولید و اجرای برنامه­های درسی معمولا از سه نوع برنامه درسی قصد شده[6]، اجرا شده[7] و آموخته­شده[8] سخن به میان می­آید. برنامه قصد شده به آرمان­ها، هدف­ها، محتوا، روش­های یاددهی – یادگیری و وسایل پیش­بینی شده در برنامه­درسی توجه دارد که در یک نظام آموزشی از جانب برنامه­ریزان  درسی پیشنهاد و تجویز می­شود(ملکی،1384).

منظور از برنامه درسی اجرا­شده، مجموعه اقدامات و فعالیت­های یاددهی – یادگیری است که بر اساس برنامه­درسی قصد­شده و آنچه معلمان از آن برداشت کرده­اند در محیط واقعی کلاس­های درس به اجرا در می­آید. منظور از برنامه­درسی آموخته شده یادگیری­ها و به عبارت دیگر تغییر رفتارهایی است که از طریق به اجرا در آمدن برنامه درسی در مجموعه­ی دانش­ها ، مهارت­ها و نگرش­های دانش­آموزان به وجود می­آید. در این مرحله از دانش­آموزان انتظار می­رود که بتوانند به بخش قابل توجهی از هدف­های برنامه قصدشده دست یابند(احمدی،1380).

وجود فاصله و ناهماهنگی بسیار میان سه برنامه مذکور ضعف در هر برنامه­درسی به شمار می­آید. آنچه مسلم است نوع رویکرد گروه برنامه­ریزی درسی نسبت به فرایند طراحی ، تولید و اجرای برنامه و به ویژه توجه به ارزشیابی تکوینی و پایانی در مراحل گوناگون طراحی، تدوین و اجرای برنامه می­تواند نقش اساسی در ایجاد تعادل، هماهنگی و همخوانی برنامه درسی داشته باشد(هرلن،ونی،1991).

پرسش اساسی در این پژوهش آن است که تا چه اندازه میان سه برنامه­درسی قصد­شده، اجراشده وآموخته شده علوم تجربی پایه دوم راهنمایی درچهارعنصر اصلی برنامه؛ یعنی، هدف، محتوا، روش­های یاددهی-  یادگیری و ارزشیابی از آموخته­های دانش­آموزان هماهنگی و همخوانی وجود دارد و در این میان مشکلات و عدم تعادل در سه برنامه یاد شده کدامند؟

با توجه به بررسی­های انجام شده درتحقیقات داخلی و خارج ازکشور می­توان بیان داشت که همخوانی سه عنصر برنامه درسی  قصد­شده، اجرا­شده وآموخته شده­شده می­تواند در یادگیری دانش­آموزان موثر باشد. لذا محقق بر آن شد با توجه به اهمیت موضوع به بررسی و ارزیابی برنامه­درسی  قصد­شده، اجراشده وآموخته شده در درس علوم تجربی پایه دوم راهنمایی در منطقه جویم لارستان فارس بپردازد.

اهمیت و ضرورت

با توجه به ویژگی­های عصر کنونی که انسان با انفجار اطلاعات و توسعه فناوری مواجه است، نظام آموزش و پرورش مي بايست برنامه­های آموزشی و درسی علوم را به نحوی سازماندهی کند که همه توانایی­های شناختی و شخصیتی دانش­آموزان رشد کرده و با بهره­گیری از مزایای علوم و فناوری، توانمندی­های لازم را برای رویارویی با تحولات جدید کسب نمایند(هارلن به نقل از سعیدی،1382).

بررسی تطبیقی نظام­های آموزشی در کشورهای موفق در آزمون تیمز نشان می­دهد که بیشتر کشورهای موفق دارای برنامه درسی ملی بوده و بر پایه آن سعی می­کنند تا آموزش علوم را به بهترین نحو ممکن انجام دهند و بررسی آماری نشان می­دهد که دانش­آموزان این کشورها از رشد تحصیلی بسیار بالایی برخوردار هستند. تهیه ي استانداردهای برنامه­درسی به ویژه در کشورهایی که دارای سند ملی هستند، بیشتر به چشم می­خورد. کشورهایی مثل ایالت متحده آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، نیوزیلند و … از جمله کشورهایی هستند که دارای برنامه­درسی ملی بوده و به سمت استاندارد کردن مؤلفه­های نظام آموزشی خود حرکت می­کنند. در صورتی که ایران دارای رتبه بسیار پایین­تراز میانگین می­باشد و در برنامه­ ريزي درسی خود، برنامه ي مذكور را ندارد(هارلن به نقل از بندریان،1385).

نتایج حاصل از آزمون­های پیشرفت تحصیلی که در سال­های متمادی در نظام آموزشی، صورت گرفته است نشان می­دهد که یکی از کمترین میانگین­ها در درس علوم­تجربی می­باشد. معلمان و دانش­آموزان نتایج رضایت بخشی را دریافت نمی­کنند و بازخورد حاصل از نظر روحی و روانی آ­ن­ها را ارضا نمی­کند(جدول مقایسه میانگین دروس آزمون پیشرفت تحصیلی استان فارس(1388). همه این شواهد دال برانجام تحقیقاتی در این زمینه است تا وضعیت این سه برنامه مشخص شود. در صورتی که نتایج دقیقی از این پژوهش استخراج شود، می­توان عناصری از برنامه­درسی راکه همخواني لازم ندارند، شناسایی کرد. با شناسایی آنها امکان تصمیم­گیری و اتخاذ راهکار برای جلوگیری از برنامه­قصدشده به برنامه پوچ، افزایش می­یابد. یکی از عناصر مد نظر این پژوهش معلم است، وی به عنوان مهم­ترین عامل اجرای برنامه­درسی بایستی آموزش­های لازم و کافی را بگذراند(شعبانی،1378).

در فرآیند طراحی، تولید و اجرای برنامه­های درسی معمولا از سه نوع برنامه قصد­شده، اجراشده و کسب­شده سخن به میان می­آید، از آنجایی که برنامه­های درسی قصد شده ممکن است تحت تاثیر عوامل گوناگون، طبق پیش بینی­های انجام شده به اجرا در نیاید و در نهایت هدف­های آموزشی به اجرا در نیامده و به نحو مطلوب در فراگیران محقق نشود. برخی از این عوامل عبارتند از: فرهنگ و نگرش معلمان و مدیران، عادات مربوط به نحوه تدریس آن­ها، امکانات و تجهیزات مدارس، نگرش دانش­آموزان و اولیای آنها نسبت به آن برنامه و نظام حاکم بر فرآیند ارزشیابی تحصیلی مدارس، بر این اساس برای شناسایی نقاط قوت و ضعف یک برنامه­درسی ضروری است که با روش نظامند و همزمان در مرحله اجرای سراسری، سه برنامه قصدشده ،اجراشده و کسب­شده ارزشیابی شوند تا اطلاعاتی مناسب در اختیار برنامه­ریزان درسی، مدیران و معلمان قرار گیرد تا بتوانند به اصلاح و بهبود برنامه در زمینه­های گوناگون بپردازند و تصمیم­گیری کنند. لذا در این پژوهش، برنامه درسی علوم­تجربی پایه دوم راهنمایی در منطقه جویم مورد بررسی قرار گرفته است تا ضمن شناسایی نقاط ضعف این برنامه، اطلاعات مناسب در اختیار مسئولان آموزشی قرار گیرد تا به اصلاح برنامه­درسی علوم­تجربی پایه دوم راهنمایی مبادرت شود(شعبانی،1378).

 

[1]– curriculum

[2]– experience

[3]-instructional design.

[4]– Educational planing

[5]– Educationa philosphy

[6] – Intended curriculum

[7] –  Implemented curriculum

[8] – Attained curriculum

مقدمه

اصطلاح برنامه درسی[1] از نظر لغت­شناسی، ریشه در واژه لاتین currere دارد که به معنای میدان مسابقه یا میدانی برای دویدن می باشد. گروهی از صاحب نظران، برنامه درسی را عبارت از تجربه های یادگیری[2] آموخته شده توسط دانش آموزان قلمداد می کنند و تصمیم گیری برای دانش آموزان توسط دیگران را به طور کلی مردود شمرده یا دست کم برای آن اهمیت ثانوی قائل اند)آیزنر،1994).

رشته برنامه­درسی در وهله اول با رشته­های سه گانه آموزشی (طراحی آموزشی[3]، برنامه­ریزی آموزشی[4] و فلسفه تعلیم و تربیت[5]) ارتباط دارد. قلمرو برنامه درسی معطوف به کیفیت­ها، هدف­های کیفی تربیتی و آموزشی  در نظام­های آموزشی در سطوح مختلف از خرد تا کلان است برنامه­های درسی به عبارت دیگر، ترجمان هدف­های آموزشی و تربیتی نظام آموزشی و مهم ترین ابزار پژوهش این هدف ماست(مهر­محمدی،1383).

بیان مسئله

“برنامه­درسی شامل فرصت­های یادگیری و کلیه تجاربی است که با نظارت و مسئولیت­های نظام آموزشی و به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در دانش­ها، مهارت­ها و نگرش­های فراگیران طراحی و اجرا می- شود و عملکرد و بازده آن مورد ارزشیابی قرار می­گیرد”(احمدی،1376).

فرایند برنامه­ریزی درسی که منجر به تولید یک برنامه درسی می شود ،  شامل سه مرحله اساسی الگو پردازی برنامه درسی، اجرای برنامه درسی و ارزشیابی از برنامه درسی است.

در فرایند طراحی ، تولید و اجرای برنامه­های درسی معمولا از سه نوع برنامه درسی قصد شده[6]، اجرا شده[7] و آموخته­شده[8] سخن به میان می­آید. برنامه قصد شده به آرمان­ها، هدف­ها، محتوا، روش­های یاددهی – یادگیری و وسایل پیش­بینی شده در برنامه­درسی توجه دارد که در یک نظام آموزشی از جانب برنامه­ریزان  درسی پیشنهاد و تجویز می­شود(ملکی،1384).

منظور از برنامه درسی اجرا­شده، مجموعه اقدامات و فعالیت­های یاددهی – یادگیری است که بر اساس برنامه­درسی قصد­شده و آنچه معلمان از آن برداشت کرده­اند در محیط واقعی کلاس­های درس به اجرا در می­آید. منظور از برنامه­درسی آموخته شده یادگیری­ها و به عبارت دیگر تغییر رفتارهایی است که از طریق به اجرا در آمدن برنامه درسی در مجموعه­ی دانش­ها ، مهارت­ها و نگرش­های دانش­آموزان به وجود می­آید. در این مرحله از دانش­آموزان انتظار می­رود که بتوانند به بخش قابل توجهی از هدف­های برنامه قصدشده دست یابند(احمدی،1380).

وجود فاصله و ناهماهنگی بسیار میان سه برنامه مذکور ضعف در هر برنامه­درسی به شمار می­آید. آنچه مسلم است نوع رویکرد گروه برنامه­ریزی درسی نسبت به فرایند طراحی ، تولید و اجرای برنامه و به ویژه توجه به ارزشیابی تکوینی و پایانی در مراحل گوناگون طراحی، تدوین و اجرای برنامه می­تواند نقش اساسی در ایجاد تعادل، هماهنگی و همخوانی برنامه درسی داشته باشد(هرلن،ونی،1991).

پرسش اساسی در این پژوهش آن است که تا چه اندازه میان سه برنامه­درسی قصد­شده، اجراشده وآموخته شده علوم تجربی پایه دوم راهنمایی درچهارعنصر اصلی برنامه؛ یعنی، هدف، محتوا، روش­های یاددهی-  یادگیری و ارزشیابی از آموخته­های دانش­آموزان هماهنگی و همخوانی وجود دارد و در این میان مشکلات و عدم تعادل در سه برنامه یاد شده کدامند؟

با توجه به بررسی­های انجام شده درتحقیقات داخلی و خارج ازکشور می­توان بیان داشت که همخوانی سه عنصر برنامه درسی  قصد­شده، اجرا­شده وآموخته شده­شده می­تواند در یادگیری دانش­آموزان موثر باشد. لذا محقق بر آن شد با توجه به اهمیت موضوع به بررسی و ارزیابی برنامه­درسی  قصد­شده، اجراشده وآموخته شده در درس علوم تجربی پایه دوم راهنمایی در منطقه جویم لارستان فارس بپردازد.

اهمیت و ضرورت

با توجه به ویژگی­های عصر کنونی که انسان با انفجار اطلاعات و توسعه فناوری مواجه است، نظام آموزش و پرورش مي بايست برنامه­های آموزشی و درسی علوم را به نحوی سازماندهی کند که همه توانایی­های شناختی و شخصیتی دانش­آموزان رشد کرده و با بهره­گیری از مزایای علوم و فناوری، توانمندی­های لازم را برای رویارویی با تحولات جدید کسب نمایند(هارلن به نقل از سعیدی،1382).

بررسی تطبیقی نظام­های آموزشی در کشورهای موفق در آزمون تیمز نشان می­دهد که بیشتر کشورهای موفق دارای برنامه درسی ملی بوده و بر پایه آن سعی می­کنند تا آموزش علوم را به بهترین نحو ممکن انجام دهند و بررسی آماری نشان می­دهد که دانش­آموزان این کشورها از رشد تحصیلی بسیار بالایی برخوردار هستند. تهیه ي استانداردهای برنامه­درسی به ویژه در کشورهایی که دارای سند ملی هستند، بیشتر به چشم می­خورد. کشورهایی مثل ایالت متحده آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، نیوزیلند و … از جمله کشورهایی هستند که دارای برنامه­درسی ملی بوده و به سمت استاندارد کردن مؤلفه­های نظام آموزشی خود حرکت می­کنند. در صورتی که ایران دارای رتبه بسیار پایین­تراز میانگین می­باشد و در برنامه­ ريزي درسی خود، برنامه ي مذكور را ندارد(هارلن به نقل از بندریان،1385).

نتایج حاصل از آزمون­های پیشرفت تحصیلی که در سال­های متمادی در نظام آموزشی، صورت گرفته است نشان می­دهد که یکی از کمترین میانگین­ها در درس علوم­تجربی می­باشد. معلمان و دانش­آموزان نتایج رضایت بخشی را دریافت نمی­کنند و بازخورد حاصل از نظر روحی و روانی آ­ن­ها را ارضا نمی­کند(جدول مقایسه میانگین دروس آزمون پیشرفت تحصیلی استان فارس(1388). همه این شواهد دال برانجام تحقیقاتی در این زمینه است تا وضعیت این سه برنامه مشخص شود. در صورتی که نتایج دقیقی از این پژوهش استخراج شود، می­توان عناصری از برنامه­درسی راکه همخواني لازم ندارند، شناسایی کرد. با شناسایی آنها امکان تصمیم­گیری و اتخاذ راهکار برای جلوگیری از برنامه­قصدشده به برنامه پوچ، افزایش می­یابد. یکی از عناصر مد نظر این پژوهش معلم است، وی به عنوان مهم­ترین عامل اجرای برنامه­درسی بایستی آموزش­های لازم و کافی را بگذراند(شعبانی،1378).

در فرآیند طراحی، تولید و اجرای برنامه­های درسی معمولا از سه نوع برنامه قصد­شده، اجراشده و کسب­شده سخن به میان می­آید، از آنجایی که برنامه­های درسی قصد شده ممکن است تحت تاثیر عوامل گوناگون، طبق پیش بینی­های انجام شده به اجرا در نیاید و در نهایت هدف­های آموزشی به اجرا در نیامده و به نحو مطلوب در فراگیران محقق نشود. برخی از این عوامل عبارتند از: فرهنگ و نگرش معلمان و مدیران، عادات مربوط به نحوه تدریس آن­ها، امکانات و تجهیزات مدارس، نگرش دانش­آموزان و اولیای آنها نسبت به آن برنامه و نظام حاکم بر فرآیند ارزشیابی تحصیلی مدارس، بر این اساس برای شناسایی نقاط قوت و ضعف یک برنامه­درسی ضروری است که با روش نظامند و همزمان در مرحله اجرای سراسری، سه برنامه قصدشده ،اجراشده و کسب­شده ارزشیابی شوند تا اطلاعاتی مناسب در اختیار برنامه­ریزان درسی، مدیران و معلمان قرار گیرد تا بتوانند به اصلاح و بهبود برنامه در زمینه­های گوناگون بپردازند و تصمیم­گیری کنند. لذا در این پژوهش، برنامه درسی علوم­تجربی پایه دوم راهنمایی در منطقه جویم مورد بررسی قرار گرفته است تا ضمن شناسایی نقاط ضعف این برنامه، اطلاعات مناسب در اختیار مسئولان آموزشی قرار گیرد تا به اصلاح برنامه­درسی علوم­تجربی پایه دوم راهنمایی مبادرت شود(شعبانی،1378).

 

[1]– curriculum

[2]– experience

[3]-instructional design.

[4]– Educational planing

[5]– Educationa philosphy

[6] – Intended curriculum

[7] –  Implemented curriculum

[8] – Attained curriculum

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo