%37تخفیف

تأثیر آموزش ضمن خدمت بررفتارشهروندی سازمانی وفرهنگ سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین

تعداد 133صفحه در فایلword

چکیده

در پژوهش حاضر تلاش شد تأثیر آموزش ضمن خدمت بررفتارشهروندی سازمانی  وفرهنگ سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین بررسی شود. پژوهش از نظر هدف کاربردی  و با روش علّی انجام شد . جامعه مورد مطالعه در این پ‍ژوهش را کارکنان دانشگاه آزاد خمین بر می­گرفت که تعداد کارکنان 117 بود . برای جمع­آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد که به همه کارکنان پرسش نامه پخش شد  که تعداد 100 پرسشنامه جمع اوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پایایی و روایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ و نظر اساتید و محققان رشته مدیریت مورد تایید قرار گرفت . برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون t (آزمون میانگین یک جامعه) استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد که آموزش ضمن خدمت تاثیر مثبتی بر آداب اجتماعی و نوع دوستی ، وجدان کاری ، محافظت از منابع سازمان ، نزاکت ، ویژگی های قالب ، مدیریت کارکنان ، انسجام سازمانی ، تاکیدهای استراتژیک و معیارهای موفقیت در دانشگاه آزاد اسلامی خمین داشت.

واژگان کلیدی:فرهنگ سازمانی، آموزش ضمن خدمت،رفتار سازمانی

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

 

جهان کنونی جهانی است پر از تغییر شتابان ، دگرگونی های بسیاری در ارکان جامعه صورت گرفته و پیشرفتهای سریع علوم و تکنولوژی انسانی را با وضعیتی روبرو ساخته که کمتر شباهتی با گذشته دارد یکی از علومی که تحولات بسیار داشته ،علم مدیریت است که پا به عرصه نوینی از حیات خود گذاشته ودر پاسخ به چالشهای محیطی روشهای تازه را جستجو میکند.

از جمله تحولات اساسی که در علم مدیریت ایجاد شده است تحول در نگرش سازمان میباشدتا چند دهه گذشته سازمانها ابزار هایی برای ایجادهماهنگی بین افراد و کنترل افراددر راستای دستیابی به اهداف سازمان بودند، ولی امروزه سازمان ها را با نگرش وسیع تردر نظر میگیرند وبه مفاهیمی چون فرهنگ ارتباطات سازمانی و رفتار سازمانی توجه ویژه ای دارند فرهنگ سازماني موضوعي است كه به تازگي در دانش مديريت و در قلمرو رفتار سازماني راه يافته است. به دنبال نظريات و تحقيقات جديد در مديريت، فرهنگ سازماني داراي اهميت روزافزوني شده و يكي از مباحث اصلي و كانوني مديريت را تشكيل داده است. جمعيت‌شناسان، جامعه‌شناسان و اخيراً روان‌شناسان و حتي اقتصاددانان توجه خاصي به اين مبحث نو و مهم در مديريت مبذول داشته و در شناسايي نقش و اهميت آن نظريه‌ها و تحقيقات زيادي را به انجام رسانیده اند، و در حل مسائل و مشكلات مديريت به كار گرفته‌اند. با بررسي كه توسط گروهي از انديشمندان علم مديريت به عمل آمده فرهنگ سازماني به‌عنوان يكي از مؤثرترين عوامل پيشرفت در سازمانها شناخته شده است.

فرهنگ، در گسترده­­ترین معنی به فرآورده­های پیچیده و پیشرفته بشری مانند هنر، فلسفه، دانش و تكنولوژی اشاره دارد و در علوم اجتماعی به نظامی از معانی مشترك كه به‌گونه­ای آشكار و جمعی، توسط یك گروه معین در یك زمان مشخص پذیرفته شده و بر پایه این نظام، معانی، كنش و رفتار گروه انجام می‌گیرد، اطلاق می­شودسازمان نیز عبارت است از جمعی از افراد كه برای تحقق اهداف معیّن باهم همكاری می­كنند( طوسی، 1372، ص3).

فرهنگ الگویی از مفروضات مشترک است که گروه را فرا می گیرد، به طوری که مشکلات انطباق پذیری خارجی و هماهنگی داخلی گروه را حل می کند، و به سبب عملکرد وتأثیر مثبتش معتبر دانسته می شود واز این جهت به مثابه روش صحیح ادراک، تفکر واحساس در خصوص آن مشکلات گروه، به اعضای جدید آموزش و یاد داده می شود(شاین[1]،1383،ص 3).

جوامع به عنوان مجموعه های انسانی دارای فرهنگ هایی می باشندکه راهنمای عمل گروهی آن ها می باشد یکی از این مجموعه های انسانی ، سازمان محل اجتماع مردمی که با هم طبقه می باشد که به طور خلاصه این چنین تعریف می شود:

یک سازماندهی هماهنگ و مصوب کار می کنند تا هد ف های سازمانی را تحقق بخشند (افجه،1380، ص  16).

سازمان ها ترتیبات اجتماعی برای کنترل عملیات رسیدن به هدف های جمعی و محل خلق مدیریت های آگاهانه و ترتیبات لازم برای تحقق بخشیدن هدف ها به وسیله ابزار های جمعی می باشند. لذا می توان فرهنگ سازمانی که به عنوان رفتار های غالب در سازمان شناخته می شود را به این گونه تعریف کرد مجموعه ای از ارزش کلیدی باورهای راهنما، وتفاوت هایی می داند که در اعضای یک سازمان مشترک است(عسگریان،1388،ص102).

فرهنگ سازمانی عبارت است از باورهاي مشترك در یک سازمان. هرچه باورهاي مشترك عمیق تر و بیشتر باشند، فرهنگ قوي تر است و هرچه باورها متفاوت ووجه اشتراك آنها کمتر باشد فرهنگ سازمان ضعیف ترخواهد بود(فیزی،1372. ،ص 8)

مرور نوشته هاي صاحب نظران مديريت مبين اين واقعيت است كه فرهنگ سازماني، رفتار كاركنان را در سازمان شكل مي دهد . باتوجه به اين كه فرهنگ سازماني، تأثيري به سزا بر رفتار مديران و كاركنان در تمام سطوح سازمان دارد، آنها با قدرت مي توانند توانايي يك شركت را در تغيير جهت گیری استراتژيك آن، تحت تأثير قرار دهند.با توجه به اينكه سازمان مديريت يك سازمان انسان محور است، فرهنگ سازماني نقش به سزايي در ميزان موفقيت اين سازمان خواهد داشت . براي تقويت و ارتقاي فرهنگ سازماني موجود ابتدا مي بايست فرهنگ حاكم را مورد بررسي و شناخت قرار داد تا ازاين طريق نقاط قابل بهبود فرهنگي شناسايي شده و زمينه ارتقاي فرهنگي فراهم آيد .

[1] Shine

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo