%34تخفیف

بررسی همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و استراتژی های کسب و کار سازمان

تعداد191صفحه در فایل word

همسويي استراتژي فناوري اطلاعات با استراتژي کسب و کار به عنوان مهم‌ترين بحث پيش روي مديران فناوري اطلاعات و کسب و کار مطرح مي‌باشد.هدف کلي اين پژوهش، بررسي همسويي استراتژيک فناوري اطلاعات در بانک ملي استان سمنان مي‌باشد.روش تحقيق اين پژوهش توصيفي – کاربردي است و براي گردآوري اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه‌اي و  مطالعات ميداني استفاده شده است. در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد تعیین همسویی پاپ استفاده و اعتبار پرسشنامه از طريق آزمون آلفاي کرونباخ تائيد شد. جامعه آماري پژوهش شامل 400نفر پرسنل بانک ملي استان که با روش نمونه‌گيري طبقاتي با تخصيص متناسب ،تعداد نمونه‌ها از طريق‌ فرمول كوكران196نفر تعیین و بصورت تصادفي به آنها مراجعه ‌گرديده است نتايج نشان مي‌دهد که با احتمال 95 درصد اطمينان، زيرساختهاي سازمان، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف شده است. لیکن نتايج نشان مي‌دهد که استراتژي فناوري اطلاعات در بانک به درستي تعريف نشده است .استراتژي‌هاي سازمان با زير ساخت‌هاي سازمان  تناسب دارند و ميزان اين تناسب متوسط رو به پايين مي‌باشد.همچنين زيرساخت هاي فناوري اطلاعات با استراتژي هاي فناوري اطلاعات تناسب دارد ولي اين تناسب در سطح بسيار پاييني مي‌باشد و بالاخره  استراتژي هاي سازمان با استراتژي‌هاي فناوري اطلاعات يکپارچه هستند.

واژه های کلیدی : استراتژي و زیر ساخت سازمان، استراتژي و زیر ساخت فناوري اطلاعات، همسويي استراتژيک

فهرست مطالب

فصل اول : کلیات تحقیق

1-1) مقدمه 2

1-2)عنوان تحقیق 3

1-3 ) بیان مسأله 3

1-4) ضرورت و اهمیت تحقیق 5

1-5) اهداف تحقیق 7

1-6) سوالات تحقیق 8

1-7) فرضیه های تحقیق 8

1-8) قلمرو تحقیق 9

1-9) تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 9

1-10)  ساختار فصل های پروژه 13

فصل دوم : ادبیات تحقیق

2-1) مقدمه 15

2-2) رشد و تکامل سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان ها  15

    2 – 2- 1 ) سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات 17

    2 – 2- 2) دوره سیستم های اطلاعات استراتژیک 18

    2 – 2- 3 ) استفاده استراتژیک از فناوری اطلاعات 19

2-2-3-1) عوامل موفقیت در سیستم های اطلاعات استراتژیک 19

2-2-3-2) نتایج مدیریتی 21

    2 – 2- 4 ) استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی به چه معناست؟ 26

    2 – 2- 5) چرا به استراتژی فناوری اطلاعات وسیستم های اطلاعاتی نیاز است؟ 28

2-3) همسویی 29

    2 – 3- 1) تعریف همسویی 29

    2 – 3- 2) فواید همسویی 30

    2 – 3- 3) نظریات مخالف همسویی 33

    2 – 3- 4) مشکلات دستیابی به همسویی 34

    2 – 3- 5) چگونه می توان به همسویی دست یافت؟ 35

    2 – 3- 6) بعد از دستیابی به همسویی 38

2-4)  مدل های همسویی 40

    2 – 4- 1) مدلی مفهومی برای همسویی استراتژیک 41

    2 – 4- 2) استراتژی همسویی فناوری اطلاعات 42

    2 – 4- 3) مدل همسوییC4 43

    2 – 4- 4) مدل کلارک 45

    2 – 4- 5) مدل همسویی بیتام   47

2-4-5-1) مراحل رفع عدم همسویی 48

2-4-5-2) روش همسویی بیتام 49

    2 – 4- 6) مدل سنجش بلوغ همسویی استراتژیک 49

    2 – 4- 7) مدل همسویی استراتژیک 51

2-4-7-1) استراتژی کسب و کار 52

2-4-7-2) ساختار سازمانی 52

2-4-7-3) استراتژی فناوری اطلاعات 53

2-4-7-4) زیر ساخت های فناوری اطلاعات 54

2-4-7-5) ارتباطات 55

2-4-7-6) دیدگاه های مدل همسویی استراتژیک 55

    2-4-7-6- 1)دیدگاه اجرای استراتژی 60

2-4-7-7) مفاهیم مدیریتی 61

    2 – 4- 8) مقایسه مدل های همسویی 62

2-5)  چارچوب نظری تحقیق 64

2-6) مروری بر مطالعات گذشته 65

    2 – 6- 1) مطالعات داخلی 66

    2 – 6- 2) مطالعات خارجی 67

2-7) جمع بندی 69

فصل سوم : روش تحقیق

3-1) مقدمه 71

3-2) روش انجام تحقیق 71

3-3) جامعه آماری 72

3-4) نمونه آماری 72

    3 – 4- 1) روش نمونه گیری 73

3-5) روش و ابزار جمع آوری اطلاعات 74

 3-6) مقیاس های اندازه گیری 75

3-7) روایی و پایایی ابزار اندازه گیری 76

    3 – 7- 1) پایایی 76

    3 – 7- 2) روایی 77

3-8) روش تجزیه و تحلیل داده ها 81

3-9) جمع بندی 82

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها

4-1) مقدمه 84

4-2) آمار توصیفی 85

    4 – 2- 1)پست سازمانی پاسخگویان 85

    4 – 2- 2)وضعیت تحصیلی پاسخگویان 86

    4 – 2- 3)رشته تحصیلی پاسخگویان 87

    4 – 2- 4)وضیعت سابقه کار پاسخگویان 88

    4 – 2- 5)میزان آشنایی با فناوری پاسخگویان 89

4-3) آمار استنباطی 89

    4 – 3- 1) آزمون نرمال بودن متغیر های پژوهش 89

    4 – 3- 2) آزمون فرضیات 90

4-3-2-1) همبستگی بین متغیرهای پژوهش 90

4-3-2-2) بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش 96

4-3-2-3) معادلات ساختاری 99

4-4) جمع بندی 118

فصل پنجم : نتیجهگیری و پیشنهادات

5-1) مقدمه 120

5-2) یافته های پژوهش 120

    5 – 2- 1)ویژگی های جمعیت شناختی 120

    5 – 2- 2) نتایج فرضیات تحقیق 121

 5-3) بحث و نتیجه گیری 124

5-4) ارائه پیشنهادات کاربردی 129

5-5) محدودیت های تحقیق 132

5-6) پیشنهادات برای تحقیقات آتی 133

5-7) جمع بندی 134

منابع

    1 )منابع فارسی 136

    2 )منابع لاتین 138

پیوست

    1) پرسشنامه تحقیق 143

    2)خروجی های رایانه ای تحقیق 148

فهرست جدول ها

جدول ‏2‑1) دیدگاه های همسویی استراتژیک 57

جدول ‏2‑2) مقایسه مدل های همسویی 62

جدول ‏3‑1) نحوه محاسبه حجم نمونه از طريق کوکران 73

جدول ‏3‑2)  تعداد گويه‌هاي مربوط به هر متغير در پرسشنامه 75

جدول ‏3‑3) پايايي بخش هاي متفاوت پرسشنامه پيش آزمون بر اساس روش آلفاي كرونباخ 77

جدول ‏3‑4) ضريب همبستگي محاسبه شده رتبه‌اي اسپيرمن دو نفر كارشناس خبره 79

جدول ‏4‑1) وضعيت پست سازماني پاسخ دهندگان 85

جدول ‏4‑2) وضعيت تحصيلي پاسخ دهندگان 86

جدول ‏4‑3) رشته تحصيلي  پاسخ دهندگان 87

جدول ‏4‑4) وضعيت سابقه کار  پاسخ دهندگان 88

جدول ‏4‑5) وضعيت ميزان آشنايي با فن آوري پاسخ دهندگان 89

جدول ‏4‑6) نتايج آزمون کلموگروف اسميرنوف 90

جدول ‏4‑7) توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت فناوري اطلاعات وزير ساخت هاي سازمان 91

جدول ‏4‑8) توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت هاي فناوري اطلاعات و استراتژي فناوري اطلاعات 93

جدول ‏4‑9) توصيف شاخصهاي آماري  استراتژيهاي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان 94

جدول ‏4‑10) توصيف شاخصهاي آماري استراتژي هاي سازمان و زير ساخت هاي سازمان 95

جدول ‏4‑11) خلاصه امار هاي توصيفي 4 متغير 97

جدول ‏4‑12) آزمون فرضيه برابري ميانگين يک جامعه 97

جدول ‏4‑13) شاخص‌هاي توصيفي آماري متغيرهاي پرسشنامه 102

جدول ‏4‑14) ضريب همبستگي بين عوامل 103

 جدول ‏4‑15) نام و شرح متغیرهای استفاده شده در مدل 106

جدول ‏4‑16) آماره KMO و نتايج آزمون كرويت – بارتلت 107

جدول ‏4‑17) نتايج کليت مدل مورد آزمون 107

جدول ‏4‑18) نتايج بررسي روايي مدل و شاخص هاي برازش 108

جدول ‏4‑19) نتايج برازش مدل اصلاح شده 111

جدول ‏4‑20) تاييد / عدم تائيد رابطه بين متغيرها و برآوردهاي استاندارد حداکثر درستنمايي براي مدل 112

جدول ‏4‑21) وزن رگرسيوني استاندارد شده بين متغيرها براي مدل نظري تحقيق 115

جدول ‏4‑22) خلاصه نتایج همبستگی بین متغیرها 117

جدول ‏4‑23) خلاصه تعریف درست/ نادرست متغیرها 118

جدول ‏5‑1) بررس راهکار هاي تاثير ناحيه زيرساخت فناوري اطلاعات بر استراتژي فناوري اطلاعات 130

 فهرست اشکال

شکل ‏2‑1) رابطه ی بین کسب وکار ، سیستم های پردازش داده ،ی اطلاعات مدیریت و استراتژیک 22

شکل ‏2‑2) رابطه ی بین کسب و کار ، استراتژی سیستم های اطلاعاتی و استراتژی فناوری اطلاعات 25

شکل ‏2‑3)  اثر بخشی فاکتورهای همسویی بر کارایی فناوری اطلاعات 32

شکل ‏2‑4) مدل مفهومی همسویی استراتژیک 41

شکل ‏2‑5) مفهوم استراتژی همسویی فناوری اطلاعات 42

شکل ‏2‑6) مدل همسویی C4 45

شکل ‏2‑7) پنج نیروی موثر بر اهداف استراتژیک سازمان 46

شکل ‏2‑8) مدل همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار 47

شکل ‏2‑9) پنج سطح مدل بلوغ همسویی استراتژیک 50

شکل ‏2‑10) مدل همسویی استراتژیک 51

شکل ‏2‑11) دیدگاه اجرای استراتژی 61

شکل ‏2‑12) مدل مفهومی تحقیق   64

شکل ‏4‑1) : نمايش مراحل اساسي تحليل  100

شکل ‏5‑1) ديدگاه نهايي همسويي براي بانک ملي زير ساخت و استراتژي فناوري اطلاعات 126

فهرست نمودارها

نمودار ‏4‑1) وضعيت پست سازماني پاسخ دهندگان 85

 نمودار ‏4‑2) وضعيت تحصيلي پاسخ دهندگان 86

 نمودار ‏4‑3) رشته تحصيلي  پاسخ دهندگان 87

 نمودار ‏4‑4) وضعيت سابقه کار  پاسخ دهندگان 88

 نمودار ‏4‑5) وضعيت ميزان آشنايي با فن آوري پاسخ دهندگان 89

 نمودار  ‏4‑6) توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت فناوري اطلاعات 91

 نمودار ‏4‑7) توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت هاي سازمان 92

 نمودار ‏4‑8) :مدل نظري تحقيق به روش معادلات ساختاري 105

 نمودار ‏4‑9) تخمين ضرايب استاندارد معادلات ساختاري 105

 نمودار ‏4‑10) مدل نهايي اصلاح شده 110

 نمودار ‏4‑11) وزن شاخص ها در مدل نهايي 114

 نمودار ‏4‑12) وزن شاخص ها  استاندارد در مدل نهايي 116

علائم و اختصارات

Massachusetts Institute off Technology MIT

Business IT Alignment Methodology BITAM

Kaiser-Meyer-Olkin Measure of  Sampling Adequacy KMO

Confirmatory Factor Analysis CFA

Structural Equation Model SEM

General Leaner Model GLM

 Analysis of Moment Structures AMOS

Maximum Likelihood ML

فصل اول

کلیات تحقیق

1-1-          مقدمه

در یک سازمان چنانچه مدیران اجرایی نیازهای اطلاعاتی خود را ندانند  مدیران بازرگانی از توانایی های فناوری اطلاعات خود بی خبر باشند، پرسنل درگیر با فناوری اطلاعات سازمان هیچ گونه شناخت و دیدی از کسب و کار سازمان نداشته باشند، کل سازمان و بخش های اطلاعاتی آن سازمان به طور کاملا مجزا از یک دیگر فعالیت نمایند و نیاز های یکدیگر را نشناسند و… ، باعث خواهد شد تا بازدهی سرمایه گذاری سازمان در فناوری اطلاعات و همچنین کسب و کار مربوطه بسیار پایین و کم باشد، چرا که اساسا سیستم های اطلاعاتی ایجاد شده و فناوری به کار گرفته شده نمی تواند گامی در جهت رفع نیازها و مشکلات سازمان بردارد و خود باعث ایجاد هزینه های سربار می شود(علی پور پیجانی، 1389 ه ش،37). میزان همسویی بین این دو مقوله (کسب و کار و فناوری اطلاعات) را در دو بعد استراتژیک و ساختاری، میتوان بررسی و ارزیابی نمود(براون، شارون،1994،69). این ارزیابی به این معنی است که می توان با بررسی میزان همسویی استراتژی فناوری اطلاعات سازمان با کسب و کار آن سازمان و همچنین همسویی ساختاری این دو موضوع به بررسی میزان همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان پی برد.

در کشور ما در سال های اولیه دهه 1380( ه ش)، دولت، با تعریف و راه اندازی طرح تکفا، تلاشی جهت حضوری برجسته و رسمی درصحنه فناوری اطلاعات کشور به انجام رساند، این حمایت باعث بکارگیری و به نوعی پیشرفت فناوری در سازمان ها و دستگاه های دولتی شد.

با وجود نیاز به اجرای چنین بررسی هایی در سازمان ها و مخصوصا در سازمان های دولتی، تا کنون تحقیقات اندکی در مورد همسویی در دستگاه ها اجرا شده است. در بررسی دلایل این کمبود، می توان به عامل مهم جوانی صنعت فناوری اطلاعات در کشور اشاره کرد.

در این فصل پژوهشگر به طور خلاصه و با توجه به موضوع پژوهش، به بیان مسأله اصلی پژوهش و اهمیت و ضرورت پژوهش و همچنین به تعریف متغیرها، فرضیات و اهداف
می پردازد.

1-2- عنوان تحقيق

بررسی همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات واستراتژی های کسب و کار  سازمان (مورد مطالعه : بانک ملی استان سمنان)

1-3-  بیان مسأله

در دهه ی اخیر بحث همسویی فناوری اطالاعات و اهداف سازمانی بیشترین دغدغه بوده است ، که توسط مدیران کسب و کار وسیستم های اطالاعاتی گزارش شده است.طبق نظر چان[1](2007) “همسویی استراتژیک سیستم های اطالاعاتی، یکی از ده چالشی می باشد که مدیران فناوری اطلاعات با آن مواجه هستند” بنابراین، همسویی یک مفهوم مبهمی است که درک و اندازه گیری آن مشکل میباشد.همسویی، بررسی همسانی استراتژی ها و ساختارهای سازمانی و استراتژی ها و ساختارهای فناوری اطلاعات با تمرکز بر روی مسائلی چون تناسب یا عدم تناسب جایگاه فناوری اطلاعات در سازمان، چگونگی و روابط موجود برای گزارش دهی در ساختار واحد فناوری اطلاعات، تمرکز یا عدم تمرکز خدمات فناوری اطلاعات و درک متقابل فناوری اطلاعات از کسب و کار و بالعکس است.بررسی میزان همسویی سیستم های اطلاعاتی و تکنولوژی اطلاعات با کسب و کار سازمان در جهت شناسایی نقاط ضعف و قوت سازمان و  ارائه ی راه حل ها و پیشنهادهای مناسب در فرایند همسویی جهت افزایش کارایی سرمایه گزاری سازمان در بخش فناوری اطلاعات انجام میشود. اغلب سازمان ها تشخیص داده اند که مسئله اصلی آن ها داشتن استراتژی کسب و کار مناسب یا معماری سیستم های اطلاعاتی سطح بالا نیست، بلکه این دو باید به  گونه ای با یکدیگر تلفیق و تعریف شوند که اطمینان لازم را جهت حضور رقابتی در بازار امروزی فراهم

کند ، باوجود اینکه سازمان ها به اهمیت همسویی استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات پی برده اند، به نظر آن ها تحت کنترل درآوردن قابلیت های فناوری اطلاعات در جهت کسب منافع بلند مدت سخت یا غیر ممکن میباشد.اگرچه فناوری اطلاعات قدرت بکارگیری در همه ی صنایع و بازارها را دارد.(لوفتمن و بریر [2]،1999،13)

مقاومت سازمانی و ارائه اطلاعات ناصحیح و حتی ساختگی، عدم احساس نیاز به لزوم انجام پژوهش ها و تحقیقات در حوزه ی فناوری اطلاعات توسط سازمان، داشتن ماموریت صرفا بصورت گفتاری و نوشتاری، انجام کارهای خارج از حوزه ی وظایف استاندارد و اهداف سازمان باعث ایجاد ابهاماتی برای تهیه اطلاعات صحیح و قابل اطمینان برای واحد فناوری اطلاعات میشود که درنتیجه واحد فناوری اطلاعات نمی تواند   به درستی پشتیبان کسب و کار و استراتژی های آن باشد.

مراکز علمی نیز به موضوع همسویی توجه لازم را داشته اند. کینگ[3](1978)، دیوید و السون[4](1985)، هندرسون و نکاترامن(1992)، ریچ و بنبست[5](2000) و… در تحقیقاتشان ابزارهای لازم جهت دستیابی به همسویی و تاثیر آن بر خروجی سازمان را بررسی کرده اند، در این تحقیق، محقق در پی آن است تا ضمن مطالعه ی کتابخانه ای وسیع و جامع همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار را مورد بررسی قرار دهد.  در این پژوهش متغیرهایی تحت عنوان «استراتژهای سازمان[6]، استراتژی های فناوری اطلاعات[7]، زیر ساختهای سازمان[8]، و زیر ساخت های فناوری اطلاعات[9] » در قالب یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. که این مدل بر گرفته از مدل همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار هندرسون و نکاترامن (1993) با تغییرات پیشنهادی استاد راهنما می باشد،که دلیل اصلی این تغییرات کاهش تعداد متغیر های پژوهش وکاهش دشواری و مشکلات انجام آن می باشد. مسئله اصلی پژوهش این است که آیا همسویی استراتژیک بین فناوری اطلاعات و سازمان وجود دارد یا نه؟

1-4-ضرورت و اهمیت تحقیق

همسویی استراتژی فناوری اطلاعات با استراتژی کسب و کار به عنوان مهم ترین بحث پیش روی مدیران فناوری اطلاعات و کسب و کار نه تنها در امریکا بلکه در اروپا و بخش های دیگر جهان مطرح میباشد. اگر بازگشت سرمایه گذاری فناوری اطلاعات تابعی از همسویی استراتژیک باشد ، آنگاه هر اقدامی جهت افزایش ارزش تجاری فناوری اطلاعات در چارچوب میزان همسویی فناوری اطلاعات با استراتژی سازمان مورد ملاحظه قرار می گیرد.

(استراسمن[10]1997،62) این نکته را در این بحث مورد توجه قرار داده است که اگر”نتیجه ی دستاوردهای همه ی پروژه های نرم افزاری بطور مشخص با برنامه ها و الزامات بودجه ای سازمان مرتبط شوند، سرمایه گذاری نرم افزاری می تواند به عنوان یک عامل در راستای تغییرسازمانی مطرح شده و از هزینه های مجزا و جزیره ای اجتناب شود.”

براساس این بحث سازمان هایی که براهداف فناوری اطلاعات تمرکز بیشتری دارند، همسویی استراتژیک بالاتری را در سازمان خود تشخیص داده اند.

(کی بورا،[11]2000،45) مطرح کرد که سنجش دقیق همسویی استراتژیک به جهت پیچیدگی ها و عوامل متعدد تاثیر گذار سازمان، دست نیافتنی است که این تبادلات سازمانی بسیار پیچیده میباشد، زیرا هم استراتژی و هم سایر سطوح عملیاتی در مجموعه سازمان بر روی آن ها تاثیر گذار میباشد.

باتوجه به این نکات، تعیین عوامل مختلف که سازمان ها باید در نظر بگیرند، خود یک موضوعی است که محققین، وقت قابل توجهی را پیرامون آن صرف کرده اند و ما برآنیم که همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار را شناسایی و ارزیابی کنیم.

بسیاری ازجنبه های همسویی کسب وکار و فناوری اطلاعات بررسی شده است. (چان و همکاران،1997،37) میزان انطباق استراتژی های فناوری اطلاعات با استراتژی های کسب وکار را اندازه گیری کرده اند، برخی از محققین بر اهمیت همسویی ساختاری تاکید داشته و پیشنهاد دارند که ساختارهای فناوری اطلاعات با ساختارهای کسب و کار سازمان همسو باشد (برودبنت ویل،1994،19).

در حال حاضر سازمان های ایرانی اقدام به سرمایه گذاری در بخش فناوری اطلاعات نموده اند. چنانچه بتوان با بکار گیری مدلی سرمایه گذاری های فوق را به گونه ای هدایت کرد که بیشترین بازدهی سرمایه و کارایی را به حاصل آورد ، کمک بسیاری به سازمان ها در جهت پیشبرد و پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی خواهد شد. علاوه براین کسب و تجربه ی روشی برای استفاده عملی از مدل های بررسی همسویی و اشنایی با مشکلات موجود در تحقیق و پژوهش در سازمان های دولتی، گامی موثر در  استفاده ی بهینه و مفید از منابع موجود و قابل حصول در سازمان ها میباشد.

طبق نظر (کلمن و پاپ[12]، 2006،96)، اگرچه مفهوم اصلی همسویی استراتژیک بیش از دو دهه قبل مطرح شده، اما تحقیق در این حوزه همچنان برای مدیران اجرایی شرکت ها و سازمان ها  جهت دستیابی به همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب وکار ارزشمند میباشد.

شناسایی و مطالعه ی همسویی استراتژیک، فرایند های کلیدی و عوامل سازمانی مرتبط با آن می تواند برای حوزه ی دانشگاهی و صنعت کشور مفید باشد.

در این پژوهش سعی شده است تا با ارائه یک مدل مفهومی مبتنی مدل همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار هندرسون و نکاترامن (1993)، با تغییرات پیشنهادی استاد راهنما (حذف برخی از رابطه های غیر ضروری) همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و سازمان مورد بررسی قرار گیرد.

1-5- اهداف تحقيق

  • بررسی وضعیت استراتژی های کسب و کار سازمان

  • بررسی وضعیت زیر ساخت های سازمان

  • بررسی استراتژی های فناوری اطلاعات سازمان

  • بررسی وضعیت زیر ساخت های فناوری اطلاعات

  • بررسی تناسب میان استراتژی های کسب و کار با زیر ساخت های سازمان

  • بررسی تناسب میان استراتژی های فناوری اطلاعات با زیر ساخت های فناوری اطلاعات

  • بررسی یکپارچگی کارکردی میان استراتژی های کسب و کار با استراتژی های فناوری اطلاعات

  • بررسی یکپارچگی کارکردی میان زیر ساخت های سازمان با زیر ساخت های فناوری اطلاعات

1-6- سوالات تحقيق

  • آیا استراتژی های کسب و کار در سازمان به درستی تعریف شده است؟

  • آیا زیرساخت های سازمانی در سازمان به درستی تعریف شده است؟

  • آیا استراتژی های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده است؟

  • آیا زیر ساخت های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده است؟

  • آیا بین استراتژی های کسب و کار و زیر ساخت های سازمان تناسب وجود دارد؟

  • آیا بین استراتژی های فناوری اطلاعات و زیر ساخت های فناوری اطلاعات تناسب وجود دارد؟

  • آیا استراتژی های کسب و کار با استراتژی های فناوری اطلاعات یکپارچه هستند؟

  • آیا زیر ساخت های سازمان با زیر ساخت های فناوری اطلاعات یکپارچه هستند؟

1-7- فرضیه های تحقیق

  • استراتژی های کسب و کار در سازمان به درستی تعریف شده.

  • زیرساخت های سازمانی در سازمان به درستی تعریف شده.

  • استراتژی های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده.

  • زیر ساخت های فناوری اطلاعات در سازمان به درستی تعریف شده.

  • بین استراتژی های کسب و کار و زیر ساخت های سازمان تناسب وجود دارد.

  • بین استراتژی های فناوری اطلاعات و زیر ساخت های فناوری اطلاعات تناسب وجود دارد.

  • استراتژی های کسب و کار با استراتژی های فناوری اطلاعات یکپارچه هستند.

  • زیر ساخت های سازمان با زیر ساخت های فناوری اطلاعات یکپارچه هستند.

1-8- قلمرو تحقیق

    1 -8-1- قلمرو زمانی       

از نظر زمانی داده ها و اطلاعات این پژوهش از پاییز  سال  1392 تا شهریورماه سال 1393 جمع آوری شده است.

   1-8-2- قلمرو مکانی   

 با توجه به موضوع تحقیق، قلمرو مکانی تحقیق شامل تمامی شعب بانک ملی در استان  سمنان می باشد.

   1-8-3- قلمرو موضوعی تحقیق

 از نظر قلمرو موضوعی این تحقیق به بررسی همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و استراتژی های کسب و کار سازمان می­پردازد.

1-9- تعريف مفهومی و عملياتي متغیر ها

  1-9-1-استراتژی سازمان

        1 -9-1-1-تعریف مفهومی

استراتژی وسیله ، مسیر و روش نیل به اهداف می باشد.(گلوک وجاچ،1375)

        1-9-1-2-تعریف عملیاتی

منظور از استراتژی سازمان در این تحقیق بررسی سه مولفه دامنه کسب و کار(به نوع کسب و کاری که سازمان به آن مشغول است ،محصول و یا خدماتی که ارائه می دهد) مزیت رقابتی( شامل موضوعات و محل هایی می شود که شرکت در آن ها از لحاظ شاخص های قدرت آن موضوع یا محل، برتری دارد) و راهبری کسب و کار (که بر مالکیت تمرکز دارد، این مولفه به خصوص در ایجاد همکاری تجاری و مشارکت با یکدیگر موسسات تجاری، مقررات دولتی و اثرات آن ها و همچنین استراتژی های منابع خارجی متمرکز است)، می باشد. وسازمان با دارا بودن این  استراتژیها در مسیر دستیابی به اهداف موفق تر خواهد بود.

     1-9-2-زیر سا خت های سازمان

         1 -9-2-1-تعریف مفهومی

  تمامی ابزارها و فرایند هایی که بستر لازم برای پیاده سازی و اجرای استراتژی های کسب و کار را  فراهم می کند و سازمان ها را قادر می سازد که به اهداف خود دست یابند. (استراسمن[13]1997،62)

        1-9-2-2-تعریف عملیاتی

منظور از زیر ساخت های سازمان در این پژوهش زیر ساخت های سازمان شامل ساختار اداری (ساختار اختیارات، مسولیت ها و قوانین در سازمان، تعداد سطوح مدیریت، چارت سازمانی و میزان تمرکز تصمیم گیری و …) فرایند های اداری(که کسب و کار را پیش میبرند)و مهارتهای اداری که بر روی مدیریت منابع انسانی سازمان تاکید دارد(آموزش،ایجاد فرهنگ جمعی سازمانی، برون سپاری و..)، می باشد.

    1-9-3-استراتژی فناوری اطلاعات

        1-9-3-1-تعریف مفهومی

 مجموعه ای از چشم انداز ها، اهداف، خط مشی ها وبرنامه های صریح و ضمنی راجع به عرضه و تقاضای اطلاعات رسمی در یک سازمان با مجوز مدیریت سازمان می باشد که در راستای پشتیبانی از اهداف سازمان استفاده شده و سازمان را قادر می سازد خود را با محیط تنظیم کند. (ریبرز ،1997،37)

      1-9-3-2-تعریف عملیاتی

منظور از استراتژی فناوری اطلاعات در این پژوهش بررسی سه مولفه ی دامنه فناوری (مانند دامنه   کسب و کار بر فناوری و کاربردهای کلیدی از آن تمرکز دارد که در امور کسب و کار مهم تر بوده و یا بایستی به کار گرفته شوند)، مزیت های سیستمی(اطلاعاتی در مورد مشتریان و خریداران شرکت (پایگاه های داده محصول/ مشتری)، قابلیت دسترسی، قابلیت اعتماد) و راهبری فناوری اطلاعات (تصمیم به ساخت یا خرید، اولویت دهی برنامه های کاربردی و امکان رابطه ها و مشارکت با منابع خارجی در زمینه فناوری) می باشد.

     1-9-4-زیر ساخت های فناوری اطلاعات

         1-9-4-1-تعریف مفهومی

مجموعه ای از اجزای سیستمهای اطلاعاتی که متشکل از تجهیزات، کاربری های نرم افزار و خدمات که به وسیله سازمان ها استفاده می شود و داده، اطلاعات و دانش را ارائه می دهد.
(لوفتمن، لوییس و الدچ، 1993،15)

       1-9-4-2-تعریف عملیاتی

منظور از زیر ساخت های فناوری اطلاعات در این تحقیق  سخت افزار، نرم افزار سیستمی،         سیستم های مدیریت پایگاه داده، سخت افزار و نرم افزار ارتباطات که با یکدگر معماری فناوری اطلاعات را تشکیل داده و همچنین شبکه های ارتباطی می باشد که در قالب سه مولفه ساختار فناوری اطلاعات، فرآیندها و مهارت فناوری اطلاعات بررسی می شوند.

     1-9-5-  همسویی

         1-9-5-1-تعریف مفهومی

  مفهوم همسویی با نام های بسیاری اشاره شده است ، همسان سازی[14] (پورتر ،1996،12)،          یکپارچه سازی[15] (وبل، برودبنت ،1998،15)، پل (سبیورا ،1997،144) ، هارمونی (لوفتمن و دیگران ،1996،97)، هم جوشی[16] (سمکزنی، 2001،11و پیوند[17](هندرسون، ونکارتمن ،1989، 23) نمونه هایی از این نامگذاری هستند که در تمام موارد ، به ارتباط بین استراتژی های کسب و کار و فناوری اطلاعات اشاره دارند. همسویی یک جزء جدا از استراتژی بوده و میزانی که استراتژی فناوری اطلاعات از استراتژی کسب و کار حمایت می کند را نشان می دهد. (اویسون و دیگران ،2004،111) .

      1-9-5-2-تعریف عملیاتی

منظور از واژه همسویی در این تحقیق هم جهت و همسو سازی استراتژی، ساختار، تکنولوژی،      مهارتهای فردی و قواعد وفرآیندهای مدیریتی بخش فناوری اطلاعات سازمان با سایر بخشهای سازمان می باشد. (جان ،2001،169)

1-10- ساختار فصل های پروژه

فصل اول

این فصل شامل کلیات پژوهش است که در آن به مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت موضوع، اهداف، سؤالات، فرضیه‌ها و … ‌پرداخته می شود.

فصل دوم

این فصل شامل مبانی نظری پژوهش در مورد مفاهیم همسویی، فناوری اطلاعات و استراتژی های سازمان و همچنین شامل پیشینه تجربی پژوهش و ارائه مدل مفهومی پژوهش می ­باشد.

فصل سوم

این فصل شامل توضیحاتی درباره روش تحقیق است که در آن به جامعه آماری، تعیین حجم نمونه، روش نمونه گیری و روش‌های تجزیه و تحلیل داده‌ها و … پرداخته می‌شود.

فصل چهارم

در این فصل به تجزیه و تحلیل داده‌ها که توسط پرسشنامه جمع‌آوری شده است و همچنین آزمون فرضیه‌ها پرداخته می‌شود.

فصل پنجم

شامل بحث و نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادات بر اساس یافته‌های پژوهش می­باشد.

فصل دوم

مبانی نظری تحقیق

2-1- مقدمه

امروزه اکثر سازمان ها در تمام بخش های صنعتی ، بازرگانی و دولتی اساسا بر سیستم های اطلاعاتی خود متکی هستند و فناوری اطلاعات به طور تفکیک ناپذیری با کسب و کار در هم آمیخته است(رو کارت،1988،20). در صنایعی مثل ارتباطات، رسانه ها ، سرویس های تفریحی و مالی که محصول از قبل دیجیتالی شده و یا در حال دیجیتالی شدن است ، وجود و موفقیت یک سازمان عمدتا بر پایه ی کاربرد موثر فناوری اطلاعات متکی است. با پیدایش تجارت الکترونیک ، استفاده از فناوری، در حال تبدیل شدن به راهی قابل قبول و کاملا پیش بینی شده در اداره ی کسب و کار می باشد. در نتیجه به طور روز افزون، سازمان ها به فناوری، به عنوان ابزاری برای ایجاد  فرایندهای کسب و کار فرصت های جدید نگاه کرده و سعی در بالا بردن مزیت های رقابتی، خود دارند (لیدا چن ، 2010 ،). در اين فصل ابتدا مباني و مفهوم سیستم های اطلاعاتی و همسویی و سپس مدل های همسویی مورد بررسي قرار مي­گيرد. و نهایتا چارچوب نظری تحقیق بیان می شود.

2-2-رشد و تکامل سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان ها 

برای ایجاد سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات و استفاده ی استراتژیک از آن ها، درک چگونگی رشد و تکامل سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان ها مهم است. بسیاری از سازمان ها در اثر استفاده از سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات، به موقعیت کنونی خود دست یافته اند. این استفاده معمولا به خاطر تصمیمات تاکتیکی صرف و کوتاه مدت بوده و سازمانها امروزه در پی ایجاد یک شیوه راهبردی تر برای ایجاد سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات می باشند.

بی شک خیلی از سازمان ها مایل به بررسی دوباره ی سرمایه گذاری هایشان در زمینه فناوری اطلاعات در این زمینه هستند. اما متاسفانه سیستم های قدیمی ای دارند که از رویکرد غیراستراتژی سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در گذشته ناشی شده است . این باعث
می شود که شروع کردن دوباره به سختی ممکن شود. بسیاری از بانک ها و شرکت های بیمه هنوز متکی بر سیستم هایی هستند که بیش از30 سال قبل ایجاد شده اند و با توجه به حجم اطلاعات موجود، سیستم های جدیدتر نیز برای آن ها به طور الزامی مورد نیاز است و در صورتی که دانش ها و مهارت ها افزایش نیابد ، دلیل مشخصی برای انتظار موفقیت بیشتر درآینده وجود ندارد.  استفاده از تجربه ها، موفقیت و شکست های گذشته یکی از مهمترین ویژگی های مدیریت استراتژیک می باشد. بخش زیادی از آموخته ها در مورد قابلیت های فناوری اطلاعات تجربی
می باشد و سازمان ها از طریق مواجهه با چالش ها و حل کردن آن ها می توانند چگونگی مدیریت فناوری اطلاعات را فرا گیرند. ( اِرل ، 1996،60).

اما به نظر می رسد که هیچ سازمانی در معرض طیف گسترده ی تجارب فناوری اطلاعات قرار نگرفته و علاوه براین ، آن چه که تجربه شده همیشه نمیتواند به طور عینی ارزشیابی شود. با توجه به این مطلب، در این قسمت به بررسی تکامل کلی فناوری اطلاعات در سازمان ها می پردازیم که میتواند به سازمان های دیگر در طراحی و پیشرفت کمک کرده و از آن برای مدیریت آینده درس گرفت. این تکامل در سازمان ها از چند دیدگاه  با استفاده از انواع مدل ها ( که برخی از آن ها  پیشرفت داشته اند) بررسی  می شود.

عوامل مهم و زیادی بر سرعت و کارایی پیشرفت در استفاده از فناوری اطلاعات و در بالا بردن مزیت های کسب و کار اثر می گذارند. ارزش نسبی هریک از این عوامل در طول زمان متفاوت بوده و در هر سازمان نسبت به دیگری فرق می کند. (وارد ، پپارد ، 2002،171). بیشتر برآورد ها از رشد فناوری اطلاعات در سازمان ها بر یک و یا دو جنبه از رشد آن، مثلا: سازمانی، کاربردی، مدیریت فناوری، برنامه ریزی و … تمرکز دارد.

2- 2- 1- سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات

قبل از طرح هر نوع دیدگاه استراتژیک، مهم است که بدانیم تمایز روشنی بین اصطلاح سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات وجود دارد. هرچند که اغلب این دو اصطلاح به جای یکدیگر به کار برده می شوند. تفکیک این دو در صورتی که نیاز به ایجاد ارتباطی با معنی بین کسب و کار و سیستم های اطلاعاتی و تهیه یک استراتژی فناوری اطلاعات موفقیت آمیز باشد، بسیار مفید است . باید به خاطر داشته باشیم که سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها از مدت ها قبل از پیدایش فناوری اطلاعات وجود داشته و حتی امروزه تعداد زیادی از سیستم های اطلاعاتی، در سازمان های فاقد هرگونه فناوری وجود دارند .

فناوری اطلاعات به ویژه به “فناوری “، خصوصا در زمینه ی سخت افزار، نرم افزار و شبکه های کامپیوتری اشاره دارد.

فناوری، هم به صورت ادوات قابل مشاهده ( مثلا سرورها، روتر ها و کابل های شبکه) و هم به صورت غیر قابل مشاهده (مثلا انواع نرم افزارها) وجود دارد. فناوری اطلاعات در تسهیل فرآیند اکتساب[18]، پردازش، ذخیره، تقسیم اطلاعات و سایر فرایند های دیجیتالی نقش دارد.

بسیاری از مردم در تمایز بین سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات دچار مشکل می شوند. زیرا به نظر می رسد که فناوری، فکر آن ها را ازسیستم اطلاعاتی بنیادی که باید مورد پشتیبانی فناوری قرار گیرد ، منحرف کرده است.

سیستم های اطلاعاتی به منظور خدمت، کمک یا حمایت مردمی که در زندگی واقعی عمل
می کنند به وجود آمده اند. به منظور ایجاد سیستمی که به خوبی از مصرف کننده ها حمایت کند، اولا لازم است که مشخص شود چه چیزی باید حمایت شود(سیستم اطلاعاتی)، دوما باید مشخص شود که چه فناوری و روشی برای حمایت لازم است (فناوری اطلاعات)(چکلند، هال ول ،1998، 33).

این مسئله سرنخی از اینکه چرا بعضی از سازمان ها در برگشت مفید سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات ، شکست می خورند ، به دست می دهد. سرمایه گذاری ها در فناوری، معمولا بدون فهم و یا تحلیل طبیعت فعالیت هایی که توسط فناوری پشتیبانی می شود، انجام می گیرد. به عنوان مثال، در طول چند سال گذشته بسیاری از سازمان ها به طراحی وب سایت ها، بدون تفکر کافی در مورد منطق این کار و فقط به این دلیل که بقیه ی سازمان ها وارد اینترنت شده اند، پرداخته اند. ذکر این مسئله مهم است که فناوری اطلاعات هیچ ارزشی ذاتی ندارد و صرف خرید فناوری باعث ایجاد هیچ مزیتی در سازمان   نمی شود(چکلند ،1981،42).

2- 2- 2- دوره سیستم های اطلاعات استراتژیک

در اواخر دهه 1970، تعدادی از سازمان ها شروع به استفاده از فناوری اطلاعات به روش هایی کردند که اساسا چگونگی راهبری و اداره ی کسب و کار آن ها را تغییر داد و به این صورت تعادل  قدرت را در صنعت، با توجه به رقبا، مشتریان و فراهم کنندگان تغییر دادند. بنابراین استفاده از فناوری اطلاعات مستقیما بر موقعیت رقابتی آن ها اثر گذاشته، به عنوان سلاح جدیدی برای بهبود رقابت درآمده بود و ایجاد رابطه ی جدیدی بین سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و پیشرفت استراتژیک را محقق می ساخت.

برنامه های موفق اغلب در نتیجه ی خوش اقبالی هستند، تا هرگونه شیوه ی طراحی، ابزار و تکنیک های مختلف (که به طور مستمر مورداستفاده قرار گرفته اند). باید این امکان را به سازمانها داد که شانس خود را آزمایش کنند(رنگان، آدنر، 2001). اخیرا، توجه ها به بعضی از مثال های کلاسیک معطوف شده است. کتینگر حدود 30 سازمان، از بهترین نمونه ها ی شناخته شده را طی 10 تا 20 سال پس از بررسی اولیه آن ها، بررسی کرد تا مشخص کند که آیا مزایای به دست آمده از فناوری اطلاعات هنوز ادامه دارد یا خیر. اساسا، در طول چنین دوران گسترده ای بسیاری از عوامل می توانند بر اجزای یک شرکت اثر بگذارند و اگر خوش بین باشیم  نتایج “اخباری” و نه قطعی خواهند بود . به طور کلی ، آن ها دریافتند که حدود 40 درصد ازاین شرکت ها، تنها چند سال از مزیت های استفاده از فناوری اطلاعات، برخوردار بوده اند وفقط 20درصد آن ها این مزیت را برای10سال یا بیش از 10سال  حفظ کرده بودند (کتینگر و دیگران، 1994،22). البته چنین چیزی با توجه به توسعه  فناوری در طی این مدت و کاهش هزینه ها، در بسیاری از سیستم ها، پیش بینی می شد. به نظر می رسد ، در حال حاضر درس های گرفته شده و سایر تحقیقات مورد مطالعه ، زمینه را برای یک دوره چهارم جدید فراهم می کنند(ری پورت، سویو کلا،1994،97).

2 – 2 – 3- استفاده استراتژیک از فناوری اطلاعات

2 – 2 – 3 – 1- عوامل موفقیت در سیستم های اطلاعات استراتژیک

تحقیقات انجام شده تعدادی از عوامل کلیدی موفقیت در سیستم های اطلاعاتی استراتژیک را      مشخص می کنند که به نظر می رسد اغلب تکرار شده و زیر بنای موفقیت را تشکیل می دهد، این عوامل به شرح زیر هستند (وارد،پپارد،2002،13):

  • تمرکز خارجی، نه داخلی: توجه به مشتری، رقبا ،فراهم کنندگان، حتی صنایع دیگر و ارتباطات کسب وکار و درک تشابهات با دیگر کسب و کارها.

  • ایجاد ارزش افزوده، نه کاهش هزینه ها: با وجودی که کاهش هزینه های حاشیه ای ممکن است در هنگام توسعه ی کسب وکار مفید واقع شوند اما “انجام بهتر، نه ارزانتر”، به صورت شعار مفیدی در آمده است. این امر بانیازهای شرکتها برای متمایز کردن خودشان از رقبا (محصولات و خدمات بهتر) برای موفقیت سازگارتر است.

  • به اشتراک گذاری سود در داخل سازمان، با فراهم کنندگان و تامین کنندگان، مشتریان، مصرف کنندگان وحتی رقبا.

  • درک مشتریان و عملکرد آن ها با محصول یا سرویس: چگونگی دستیابی مشتریان به ارزش افزوده و مشکلات پیش روی آن ها.

  • نوآوری محصول برای پیشبرد کسب و کار، نه پیشبرد فناوری: چالش های تجاری در اکثر موارد باعث پیشرفت می شود. این امر ، موجب ایجاد شک در توانایی فناوری اطلاعات در ایجاد مزیت رقابتی می شود. اما در عمل موفقیت ها در اثر استفاده از فناوری مناسب و درک نیازهای مشتری به دست می آید(کین،1991،77).

  • تولید قدم به قدم، نه تولید یکباره ی تمامی نرم افزارهای لازم: نباید تمامی نرم افزارها و سخت افزارهای لازم در حوزه فناوری اطلاعات را به یکباره وارد سازمان کرد، بلکه باید این فرایند بصورت مرحله ای و پیوسته انجام شود.

  • استفاده از اطلاعات به دست آمده از سیستم ها برای رشد کسب و کار: تحلیل محصول و تجارت، به اضافه اطلاعات بازار می توانند در هم ادغام شده و بعدا از راه های مختلف برای مشخص کردن محصول و تفکیک تجاری مناسب، تقسیم بندی شوند.

باید خاطر نشان کرد که به روش های جدید تفکرراجع به انواع فناوری اطلاعات برای به دست آوردن فرصت های مناسب، نیاز است و روش های جدید مدیریت برنامه های کاربردی، موفقیت را تضمین می کند.

در کلیه این موارد و موضوعات، درک اینکه واقعا چه عاملی باعث موفقیت می شود مهم است. فناوری به خودی خود، موجودیت توامندی است که سود های کوتاه مدت، سیستم های جدید و دست یابی و استفاده از اطلاعات ارزشمند را ممکن می سازد. اما، در این بین، رقبا نیز قادر خواهند بود که فناوری یکسانی را خریداری کنند و هر نوع مزیت رقابتی می تواند به سرعت از بین برود. در واقع مسئله مهم فناوری اطلاعات نیست، بلکه خود اطلاعات و چگونگی استفاده و مدیریت آن است. سیستم های اطلاعاتی جدید که با استفاده از فناوری روی کار می آیند،می توانند به تامین مزایایی بپردازند که احتمالا امکان کپی برداری توسط رقبا از آن ها بسیار کمتر است و بالا رفتن سود به این بستگی دارد که این سیستم ها، فرآیند ها و روابط کسب و کار را چگونه و در چه حدی تغییر می دهند.

2 – 2 – 3 – 2- نتایج مدیریتی

با در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف تکامل و رشد فناوری اطلاعات، می توانیم به دیدگاهی جامع از فرایند های اولیه مدیریتی تا پیشرفت های کنونی در مدیریت برسیم. با همین رویکرد در میابیم  که فناوری اطلاعات می تواند در “تئوری کسب و کار” و مسائل مدیریت عالی تاثیر گذار باشد. شکل 1 به طور خلاصه این دیدگاه متغیر را نشان می دهد.

پردازش اطلاعات بر استفاده از نرم افزارهای موثر، سیستم ها و فناوری برای مکانیزه کردن عملکردها و بنابراین، افزایش کارایی تاکید داشته و دارد. کانون توجه برنامه ریزی بر طراحی موفقیت آمیز و پیاده سازی برنامه های کاربردی بوده و به فرایندهای کسب و کاری که در پروژه دخالت دارند، توجه خاصی دارد.مهمترین شرط لازم برای موفقیت، طراحی سیستمی است که فرایند را بهبود بخشیده، پیش ببرد.

سیستم های اطلاعات مدیریت، کاربران نهایی را از طریق کنترل اطلاعاتی که از آن ها استفاده
می کردند و چگونگی استفاده آن ها مدیریت می کردند. متخصصان  فناوری اطلاعات در صدد پیدا کردن تکنیک های جدید برای تحلیل اطلاعات بودند، (مانند طراحی داده ها و تحلیل موجودیتها) تا راه هایی برای طبقه بندی و تحویل اطلاعات برای استفاده مناسب توسط مدیریت، را پیدا کنند. از آنجایی که مدیران به ندرت بر تنها یک منبع اطلاعاتی تکیه می کنند،توجه به برنامه ریزی، تلفیق یکایک سیستم های داخلی و منابع منسجم اطلاعات مدیریتی ، معطوف شده است.

شکل2-1: رابطه ی بین کسب وکار ، سیستم های پردازش داده ، سیستم های اطلاعات مدیریت و سیستم های اطلاعات استراتژیک

به طور خلاصه ، امروزه نقش فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی در کسب و کار شاخص تر شده است. بنابراین مشلرکت مورد نیاز در سرمایه گذاری، تا سطح اجرایی ارتقا یافته است . کار فناوری اطلاعات دیگر صدور یک چک نمی باشد، حال سیستم ها باید بدانند و اغلب تصمیم بگیرند که چه چیزی خریداری شود. اما در عین حال، باید از مبالغه کردن در اهمیت فناوری اطلاعات جلوگیری شود. در اوایل سال 1987، شواهد نشان می داد که بحث ” مزیت رقابتی” به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است و این باعث شده بود که سازمان ها توجه خود را به
پروژه هایی معطوف کنند که چندان منطقی به نظر نمی رسیدند، این امر باعث می شد که مدیریت بعد از مدتی انگیزه و اطمینان خود را از دست بدهد. در این حالت باید به استفاده از فناوری اطلاعات و برنامه های کاربردی مختلف با توجه به نوع کمک آن ها، میزان قابلیت توسعه پذیری، کارآیی و میزان ارزش افزوده در زمینه رقابت، پرداخت و از ارتقای تمامی شاخص های جدید بدون نیاز به آن ها پرهیز کرد(کینگ،1987،123). اما از سوی دیگر، یک سازمان نمی تواند فرصت های استراتژیکی که ممکن است، فناوری اطلاعات در اختیارش قرار دهد را نادیده بگیرد و اطلاعات ، به عنوان یک منبع استراتژیک باید به صورت جزئی روزمره از فرآیند طراحی کسب و کار منظور شود.این موضوع باعث شده تا تمامی مدیران به این نوع تفکر عادت کنند.در نتیجه، همانطور که گفته شد ، تنها تمرکز بر روی فناوری، به کاربرد استراتژیک و موفق آن ، منجر نمی شود. موثرترین راه برای رسیدن به مزیت استراتژیک فناوری اطلاعات ، تمرکز بر طراحی دوباره کسب و کار و رفع مشکلات موجود از طریق تحلیل مشکلات جاری کسب و کار و تغییر محیط (با در نظر گرفتن فناوری اطلاعات به عنوان تنها یک قسمت از راه حل) است. تمایز بسیاری بین “استراتژی فناوری اطلاعات” و “استراتژی سیستم اطلاعاتی” وجود دارد. اکثر استراتژی های فناوری اطلاعات بسیاری از مسائل فناوری و فنی را به طور مناسب در نظر گرفته و درعین حال از کنار نیازهای کاربردی و تفکر کسب و کار به سادگی می گذرند.

استراتژی سیستم های اطلاعاتی، با فرایند گردش اطلاعات در ارتباط بوده و به سوال “چه چیزی؟” پاسخ می دهد. در حالیکه استراتژی فناوری اطلاعات با فناوری ساختار درونی و مهارت های وابسته در ارتباط بوده و به سوال “چگونه؟” پاسخ می دهد.(ارل ، 1992،13). این رابطه در شکل 2-2 نشان داده شده است.

شکل2-2: رابطه ی بین کسب و کار ، استراتژی سیستم های اطلاعاتی و استراتژی فناوری اطلاعات

می توان نتیجه گرفت که مدیریت باید با فناوری اطلاعات همانند دیگر بخش های کسب و کار ،مانند بازاریابی ،تولید و خرید رفتار کند. فناوری اطلاعات نیز باید با شایستگی و به طور موثر برای کسب و کار مورد استفاده قرار گرفته تا برای سازمان ایجاد ارزش افزوده کند. در عین حال فناوری اطلاعات می تواند به فراهم کردن نفوذ استراتژیک و رقابتی برای سازمان بپردازد و به این صورت، روشی برای پیشرفت استراتژیک در سیستم های اطلاعاتی و فناوری و ترکیب مناسب آن با دیگر مولفه های استراتژی کسب و کار، ایجاد کند (اسمادی سمان و جوهانا سلیم ،2013 ،66).

سازمان در برخورد با فناوری اطلاعات باید اول اثرات و کاربردهای ممکن را مشخص کرده و بعد برآورد کند که به چه اطلاعات و سیستمی برای اجرای استراتژی نیازاست. در مرحله بعد باید مشخص شود که چطور ، به بهترین نحو ، می توان به سیستم های اطلاعاتی ، از طریق فناوری ، دست پیدا کرد.

یک پیچیدگی دیگر، این واقعیت است که اطلاعات در تمام فعالیت های سازمانی نفوذ کرده و توسط تمامی کارکنان سازمانی از مدیریت عالی تا کارکنان رده پایین مورد استفاده قرار میگیرد. باوجود اینکه سازمان ها تمایل بر برنامه ریزی منابع دارند ، تلاش کمی در زمینه طراحی نوع اطلاعات لازم ، زمان استفاده از ان ها، محل جمع آوری و ذخیره آن ها، چگونگی استفاده از آن ها و شخصی که مسئول آن می باشد، صورت گرفته است.

احتمالا ، مدل مطرح شده در شکل2-2 برای پوشش دادن کسب و کارهای پیچیده و محیط پویا و متغیر آن ها بسیار ساده و خلاصه است اما نقطه شروع خوبی برای مشخص کردن روابط و مسائل کلیدی می باشد.

2–2-4- استراتژی فناوری اطلاعات وسیستم های اطلاعا تی به چه معناست؟

تا به حال مفهوم استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعات به دفعات اشاره شده است. در اینجا لازم است به تعریف دقیقی از این موضوع برسیم. شکل2-2 مولفه های اساسی استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی را از دیدگاه کلی نشان می دهد. به طور کلی استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی از دو قسمت تشکیل شده است(وارد ،پپارد ،2008،44):

  • سیستم های اطلاعاتی:استراتژی سیستم های اطلاعاتی ، نیاز سازمان ، مبنی بر اطلاعات و سیستم هایی که از استراتژی کلی کسب و کار حمایت می کنند را مشخص می کند.به طور کلی این موضوع سرمایه گذاری های لازم برای دستیابی به سبد برنامه های مفید ، سود های پیش بینی شده ،تغییرات لازم برای به دست آوردن ارزش افزوده ، محدودیت های منابع و وابستگی های متقابل سیستم ها را مشخص کرده و به آن ها اولویت می بخشد.

  • فناوری اطلاعات:استراتژی فناوری اطلاعات ،نیاز سازمان به اطلاعات و سیستم ها را از طریق فناوری حمایت می کند. این استراتژی به طور کلی با منابع فناوری اطلاعات در ارتباط بوده و بر سهم توانایی ها، قابلیت ها و منابع فناوری اطلاعات(شامل سخت افزار، نرم افزار و شبکه) تمرکز داشته و خدماتی از قبیل فرایند های فناوری اطلاعات ، توسعه سیستم ها و پشتیبانی از کاربران را در بر می گیرد.

استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی تعیین می کند که چگونه یک کسب و کار مورد انتظار،در محیط یک شرکت یا سازمان در اینده تحقق پیدا می کند.همچنین این استراتژی ماموریت ها و اهداف کسب و کار سازمان و چگونگی پشتیبانی آن ها توسط فناوری را توصیف
می کند. یک برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات کلیه تغییراتی که سازمان درآینده چه در داخل و چه در خارج با آن مواجه خواهد شد و نیز فرصت های بالقوه فناوری اطلاعات را در نظر می گیرد. تدوین استراتژی فناوری اطلاعات یک فرایند است و نباید به آن به دید یک مستند و گزارش وزین نگریست.این برنامه همانند یک فرایند است که به پشتیبانی، رد گیری و نیز بروز رسانی نیازمند
می باشد.

در این قسمت باید به اهمیت نقش همسویی بین استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی و استراتژی کسب و کار توجه داشت که در آینده به تفصیل در مورد آن صحبت خواهد شد.

2-2- 5– چرا به استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی نیاز است؟

تا به اینجا صحبت های زیادی درباره ی لزوم بهره مندی سازمان ها از استراتژی فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی کرده ایم. تحقیقات زیادی وجود داردکه نشان می دهد،عواقب نداشتن استراتژی فناوری اطلاعات به ضرر سازمان است تعدادی از این ضرر ها به شرح زیر است(پمبرنون و دیگران ،2001،63):

  • نبود روشی برای تصمیم گیری راجع به چگونگی استفاده بهینه از منابع و عدم شناخت ابزار مناسب برای فراهم ساختن سیستم ها.

  • نبود اطلاعات یا اطلاعات ضعیف ، نامنسجم و نادرست مدیریتی و همچنین دسترسی کند به اطلاعات.

  • سوء تفاهم بین کاربران ومتخصصان فناوری اطلاعات که منجر به ختلاف و نارضایتی می شود.

  • استراتژی در مورد فناوری ، نامربوط بوده و انتخاب ها را محدود می کند.

  • سرمایه گذاری های زیر بنایی ناکافی است.

  • تمامی پروژه ها فقط با معیارهای مالی سنجیده می شوند و…

در کنار این موارد، به طور خلاصه مزایای استفاده از فناوری اطلاعات را با توجه به مطالب گفته شده، می توان به شرح زیر برشمرد(سلموتز ، راو ، 1995؛ ماتا و دیگران ، 1995):

  • کسب مزیت رقابتی برای سازمان.

  • ایجاد ارزش افزوده در فرایند های کسب و کار.

  • ایجاد ارتباط موثر سازمان با مشتریان / ارباب رجوع با عرضه کنندگان.

  • تولید محصولات تازه با ارائه خدماتی جدید.

  • بهبود اثربخشی تصمیم گیری مدیران و افزایش کارآیی سازمان.

  • ارتقای یادگیری سازمانی.

2-3- همسویی   

2-3-1- تعریف همسویی

مانند بسیاری از حوزه های تحقیقات فناوری اطلاعات ، در همسویی ، تعیین اینکه همسویی چیست؟چرا لازم است؟ شرکت ها چطور ممکن است به فرایند همسو شدن بپردازند؟ و همسویی چگونه باید به بهترین  نحو مورد بررسی قرار گیرد؟ لازم است.

به مفهوم همسویی با نام های بسیاری اشاره شده است ، همسان سازی (پورتر ،1996،12) ،        یکپارچه سازی (وبل، برودبنت ،1998،15)، پل (سبیورا ،1997،144) ، هارمونی (لوفتمن و دیگران ،1996،97) ، هم جوشی (سمکزنی ،2001،11)و پیوند(و نکارتمن ،1989،23) نمونه هایی از این نامگذاری هستند که در تمام موارد ، به ارتباط بین استراتژی های کسب و کار و فناوری اطلاعات اشاره دارند. همسویی یک جزء جدا از استراتژی بوده و میزانی که استراتژی فناوری اطلاعات از استراتژی  کسب و کار حمایت می کند را نشان می دهد. (اویسون و دیگران ،2004،111) .

بر اساس استدلال ونکاترامن و هندرسون ، دامنه همسویی باید حداقل شامل چهارناحیه استراتژیک که هر یک المان های مخصوص به خود را داراست ، باشد(هندرسون ،ونکاترامن 1993؛لوفتمن و دیگران ،1993):

  • استراتژی کسب و کار .

  • ساختار سازمانی .

  • استراتژی فناوری اطلاعات .

  • زیرساخت فناوری اطلاعات .

در نهایت باید یاداوری کرد که به طور کلی همسویی بر دو مطلب زیر تاکید دارد (لوفتمن، 2000،38)

  • انجام کار درست (کارکرد)

  • انجام درست کار (کارآرایی)

منظور از واژه همسویی که در این تحقیق بکار برده می شود ، تعریف زیر است (جان ،2001،169):

  • همسویی فناوری اطلاعات:هم جهت و همسو سازی استراتژی ، ساختار ، تکنولوژی ، مهارت های فردی و قواعد و فر آیندهای مدیریتی بخش فناوری اطلاعات سازمان با سایر بخش های سازمان.

  • همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات: زیر مجموعه ای از همسویی فناوری اطلاعات که روی همسو سازی استراتژی بخش فناوری اطلاعات با استراتژی سازمان تاکید دادرد. این نوع همسویی فرآیندهای راهبردی و متن استراتژی را در برمیگیرد و با توجه به اینکه مهارت ها و نقش های مدیریتی ،فرایندهای استراتژیک را تحت تاثیر قرار می دهند ، در نظر گرفتن این تاثیرات لازم است.

  • همسویی ساختاری فناوری اطلاعات:زیر مجموعه ای از همسویی فناوری اطلاعات که بر ساختار واحدهای سازمانی کسب و کار و ساختار واحد فناوری اطلاعات تاکید دارد. به دلیل اینکه مهارت ها و نقش های کارمندان در حال تغییر و تاثیر پذیری از محیط است و به واسطه این تغییرات ، ساختار ها هم به صورت پویا تغییر می کنند ، در نظر گرفتن این تغییرات لازم است.

2-3-2- فواید همسویی

 استراتژی ، در کلی ترین مفهوم خود ، به همسویی و تطبیق منابع سازمانی (از جمله منابع فناوری اطلاعات) با تهدید ها و فرصت های محیطی می پردازد(اندروز،1980،29) . در واقع ، مدیریت فناوری اطلاعات می تواند به صورت فرآیند حل مشکل همسویی بین کسب و کار و فناوری اطلاعات در نظر گرفته شود(ری ، بنباسات،1996،198). حل این مشکل باعث می شود تا کسب و کار از مزایا ، فرصتها و توانایی های فناوری اطلاعات استفاده کند(سامبامورتی، زمود،1992،100).

تا کنون همسویی در میان دو یا چند بعد سازمانی که با معیارهای نرمال و شناخته شده قابل اندازه گیری بوده اند مورد بحث قرار گرفته(ندلر،تاشمن ،1980؛ایوس ،جارونپا،1993،73) و به صورت تجربی ثابت شده است(شون هون،1981؛درازین و ندیون ،1985). این مقایسه ها و تجربیات نشان می دهد که همسویی به افزایش کارایی می انجامد(میلر، 1992،188). اهمیت همسویی بر کارایی سازمان اکنون به خوبی مشخص شده است(دلری ، دوتی ،1996،14).

با وجودی که ممکن است همسان سازی زیادی بین استراتژی فناوری اطلاعات و کسب و کار مانع   انعطاف پذیری استراتژیک شود (جارونیا ، ایوس ،1994) ، همسویی ، به عنوان عاملی سود آور در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال همسویی احتمال پیشرفت سیستم ها در سازمان را بصورت جدی تر بالا برده و جلب حمایت مدیریت عالی از فناوری اطلاعات را محقق می سازد (لدور، مندلیو،1989،133).

با تمرکز بر همسویی، شرکت ها می توانند به توسعه برنامه های کسب و کار سهولت بخشیده، باعث افزایش سود دهی و کارآمدی شوند.این مزایا به مدیریت اجازه می دهد که به کاربردهای فناوری اطلاعات به عنوان وسیله ای جهت ایجاد قابلیت های سازمانی و گسترش دامنه مهارت ها و فناوری تاکید کرده و به مزیت های رقابتی دست یابد(لوفتمن و دیگران ،1996؛پاپ ،2001) .

با توجه به مدل مفهومی شکل2-3 (چان ،2001،17) ،واضح است که میزان کارآیی سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان به طور مستقیم متاثر از میزان همسویی استراتژیک و ساختاری می باشد. مدیران می توانند با ایجاد درک متقابل و مشارکت بین کسب و کار و فناوری اطلاعات ، به بالا بردن کارایی فناوری اطلاعات در راستای استراتژی کسب و کار سازمان برسند(ویل ، برودبنت ،1998،13).

شکل2-3:  اثر بخشی فاکتورهای همسویی بر کارایی فناوری اطلاعات (چان ،2001 ،17)

    

نتایج نشان می دهد ، مدیرانی که بیشتر بر اهداف فناوری اطلاعات (به جای خود فناوری ) تمرکز کرده اند ، سطح همسویی بالاتری را به دست آورده اند( اویسون و دیگران ،1999،20) و همسویی بیشتر باعث ارزش افزوده ی بیشتر در کسب و کار بیشتر شده است(سابهروال ، چان ،2001،19).

با توجه به اینکه همسویی ، کارآیی و میزان موفقیت کسب و کار را بهبود می بخشد ، سازمان ها باید به بهبود و استفاده از بازار سیستم های اطلاعاتی و سیستم های استراتژیک بپردازند . در صورتی که استراتژی های کسب و کار و فناوری اطلاعات همسو نباشد ،سیستم های تهیه شده کارآیی لازم را نخواهند داشت(سابهروال ، چان ،2001،47). در واقع همسویی کلید دستیابی به منابع بهبود یافته ی فناوری اطلاعات است(پاپ ،2001،40) .

در حالت کلی ، همسویی به سه صورت زیر به یک سازمان کمک می کند( ویل ، برودبنت ،1998):

  • افزایش بازگشت سرمایه گذاری ر فناوری اطلاعات.

  • کمک به ایجاد مزیت های رقابتی از طریق سیستم های اطلاعاتی.

  • فراهم کردن مسیر و انعطاف در واکنش به فرصت های جدید.

2 33– نظریات مخالف همسویی

برخی از محققان، اعتقاد دارند که همسویی به خودی خود یک موضوع نمی یاشد ، فناوری اطلاعات به شدت با کسب و کار ترکیب شده و نباید به صورت مجزا از استراتژی کسب و کار در نظر گرفته شود و بنابراین همسویی امری بی معنی است(سمکزنی ،2001،144).

منتقدان طراحی استراتژیک و همسویی براین باورند که تسلط ساختار استراتژی ، هنگامی که ناپایداری و بی ثباتی حکم فرما بوده و توضیح اهداف استراتژیک مشکل می باشد ، مشکل ساز خواهد بود(سیبورا ،1997،11). همسویی استراتژیک فرض می کند که فرآیند مدیریت کاملا منظم بوده ، همه چیز در کنترل کامل است و زیر ساخت اطلاعات می تواند به راحتی با دیدگاه های مدیریتی همسو شود(ماپیز ،1999 ؛ سیبورا ،1997 ؛ گایرز ، نول ،2003) در حالیکه فرآیند ها و اعمال واقعی فرایندی “درهم ریخته” است و فکر و اعمال انسان به ندرت از مفاهیم ساخت یافته پیروی می کند(مک کی ، مارشال ، 1999،اویسون و دیگران 1999ب) به همین دلیل تعدادی اعتقاد دارند که همسویی استراتژیک غیر واقعی و حتی نامعقول می باشد(ماپیز ،1999،74).

علاوه براین با وجود اینکه کاربرد مفاهیمی از قبیل تعادل استراتژیک بین منابع و فرصت ها ،         سلسله مراتب استراتژیک اهداف و… امکان مشخص کردن استراتژی ها را ایجاد می کنند ، اما این امر ،هنگامی که به طور خاص و نظام مند دنبال می شود ، در سازمان اثر منفی می گذارد(همل ، پاراهالد ،1990). طراحی استراتژیک و همسویی می تواند خلاقیت را از بین برده و به طور نامناسب به هدایت سازمان هایی بپردازد که به طور نامحدود آن را بکار می برند(میتزبرگ،1987،180).

2 3 4 – مشکلات دستیابی به همسویی

  • نگاه تئوریک به مباحث همسویی به جای پرداختن به کاربردهای عملی آن(گالیرز ، نول ،2003).

  • افزایش ریسک استفاده از فناوری اطلاعات به دلیل فاصله ی زیاد بین تصمیم در سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و بازگشت سرمایه و سود.

  • نگاه به فناوری اطلاعات به عنوان یک مرکز هزینه از سوی مدیران (وبل ، برودبنت ،1998).

  • یکی دیگر از مشکلات مدیران در بحث همسویی ، فرهنگ سازمانی و عدم پذیرش آن از سوی کارکنان می باشد (علی پور پیجانی ، 1387 ،22).

  • عدم حمایت مدیریت اجرایی از فناوری اطلاعات (پاپ ، 2001،101).

  • عدم پیشرفت و ارتقای فرآیندهای کاری و فناوری اطلاعات به طور همزمان.

  • ضعف مدیریت فناوری اطلاعات برای در اولویت قرار دادن مناسب فرآیندهای سازمانی.

  • عدم تقسیم مناسب منابع سازمانی (پاپ ،2001،101).

  • عدم ارتباط نزدیک و مستقیم مدیران فناوری اطلاعات با مدیران ارشد و سطوح بالای سازمان در مسیر رسیدن به همسویی ، به دلیل ساختار مدیریتی و سلسله مراتب سازمانی ( علی پور پیجانی ،1384 ،45 ).

  • مشکلات همسویی معمولا به خاطر عدم تغییر و سکون سازمان به وجود می آیند. این مشکلات اغلب ناشی از توجه سلسله مراتبی به اهداف ، فواصل ایجاد شده در کسب دانش، مسئولیت های مجزای اجرایی و دست کم گرفتن مشکلات می باشند.(اویسون و دیگران ،2004).

  • از مشکلات همسویی فناوری اطلاعات ، عدم وجود برنامه ریزی مناسب ، نیروی انسانی ، متخصصین فناوری اطلاعات و کارشناسان مالی و عدم وجود درک مناسب از چگونگی طراحی برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات می باشد(علی پورپیجانی ،1384 ،46 ).

  • به طور کلی سه شکل اساسی در عدم رسیدن به همسویی وجود دارد که شامل تصمیمات متناقض مدیریتی ، تغییرات بیش از حد سازمانی و تغییر موضوع نامشخص و مبهم سیاست ها می باشد(سابهروال ،هیرشیم ،2009،140)

2- 3 5- چگونه می توان به همسویی دست یافت؟

با وجود مثال های زیادی که از محرک ها و بازدارنده های همسویی آورده می شود(لوفتمن و دیگران ،1996وبتون ،1997؛هسایو، ارمرود ،1998 ؛ بورن ،1997) ، نوشته های کمی راجع به چگونگی دستیابی و حفظ همسویی وجود دارد(لوفتمن و دیگران ،1996،18).

بین داشتن استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی کسب و کار ، تفاوت هایی وجود دارد که درک دقیق آن ها ، به ایجاد ارزش افزوده در کسب و کار کمک می کند. در اواخر دهه 1980، مدل هایی برای  ارزیابی میزان همسویی استراتژی های کسب و کار و استراتژی های فناوری اطلاعات، ایجاد شدند.  بخش مدیریت موسسه تکنولوژی ماساچوست[19] در پروژه تحقیق دهه1990، به تعریف دقیق این مفهوم پرداخت(سکات مورتون ،1990،211). این تعریف ، بر واقعیت ناتوانی سازمان ها در بازگشت  سرمایه گذاری انجام شده در فناوری اطلاعات ، استوار است. مدل موسسه ماساچوست بر اساس ساخت بلوک های تلفیق استراتژیک و تلفیق عملی کل گرفته است.

مدل معروف دیگری که در بحث همسویی مطرح است ، مدل همسویی استراتژیک است(هندرسون ، ونکاترامن ،1993،33).

سازمان ها به منظور رسیدن به همسویی کسب و کار و فن آوری اطلاعات باید در ابتدا اهداف سازمانی و کسب و کار خود را تعریف نمایند و سپس تاثیر گذارترین حیطه مدل هندرسون و ونکاترامن را بر موفقیت آینده سازمان تعیین نمایند(کوزبنز،1993،87).

یکی از نتایج کاربرد این مدل این است که مدیریت نباید به سادگی در پی به کارگیری بهترین فناوری های موجود برای دوباره سازی سازمان یا کاراتر کردن عملکردهای کسب و کار که از استراتژی فناوری اطلاعات به عنوان محرک استفاده می کنند ، بدون ملاحظات ذکر شده در همسویی مربوطه باشد(ونکاترامن ، هندرسون ،1993،38).

الزامات رسیدن به همسویی بین فناوری اطلاعات و کسب وکار در سازمان به شرح زیر است(اوسبورن ،2003،40):

  • حصول اطمینان از حضور موثر فناوری اطلاعات در موفقیت استراتژی های کسب و کار سازمان

  • ترغیب مدیریت کسب و کار سازمان برای به کار گیری مداوم فناوری اطلاعات در برنامه ها تصمیمات سازمانی

  • تعیین موقعیت سازمانی مناسب برای بخش فناوری اطلاعات به نحوی که بتواند نیازهای کسب و کار سازمان را به بهتریت شکل مورد بررسی قرار دهد.

  • ایجاد و توسعه فرهنگ تمرکز بر مشتری در بخش فناوری اطلاعات.

  • اطلاعات رسانی شایسته و آگاهی دادن به ساختار کسب و کار سازمان در مورد ارزش و اهمیت فناوری اطلاعات.

اوسیرن اعتقاد دارد که الزامات بالا خود نیازمند توجه به موارد زیر می باشد:

  • آموزش مدیریت کسب و کار سازمان در مورد اهمیت وجود همکاری و مشارکت با بخش فناوری اطلاعات در سازمان.

  • ارائه کنترل هایی به بخش کسب و کار در مورد تصمیماتی که در حوزه فناوری اطلاعات به خصوص استراتژی ، معماری ، اولویت ها و هزینه های فناوری اطلاعات و … اتخاذ می گردد.

  • مطابقت تصمیمات بخش فناوری اطلاعات با معیارهای کسب و کار سازمان

  • همسویی ساختار ، سبک مدیریت ، کارکنان و مهارت های بخش فناوری اطلاعات به منظور مطابقت با نیازمندی های کسب و کار سازمان.

  • ایجاد فرایندی برای حفظ همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان.

همسویی استراتژیک یکی از مهمترین مواردی است که مدیران کسب و کار و مدیران اجرایی فناوری اطلاعات با آن روبرو هستند ، سازمان هایی که به این موضوع پرداخته اند همسویی بیشتری را بدست آورده اند. همچنین این شرکت ها از روش های مختلفی برای ارزیابی همسویی استفاده می کندد(تالون و دیگران ،2000،15).

مدیریت فرایند مداوم همسویی نیازمند عوامل زیر می باشد(اوسبورن ،2003،102):

  • ایجاد یک کمیته فناوری اطلاعات دائمی شامل مدیران کسب و کار و فناوری اطلاعات سازمان به منظور اتخاذ تصمیمات فناوری اطلاعات با تبادل نظر و با توجه به اختیار تصمیم گیری برابر.

  • تدوین فرایندی جهت پیشنهاد،بازبینی و تصمیم تغیرات در استراتژی و معماری فناوری اطلاعات.

  • یکپارچگی فرایند برنامه ریزی و تصویب پروژه های فناوری اطلاعات با فرایند برنامه ریزی در سطح کلان سازمان.

آنچه باید مورد توجه قرار گیرد لزوم حضور مدیران کسب و کار و فناوری اطلاعات در کنار هم در فرایند همسویی می باشد. همچنین همسویی نیازمند تغییر نگرش مدیران کسب و کار و مدیران فناوری اطلاعات می باشد.حتما باید به این نکته اساسی دقت کرد که همسویی یک پروژه نیست ، یک فرایند است.

  از نگاه لوفتمن ، دستیابی به همسویی ، تکاملی و پویا است و به حمایت بسیار از طرف مدیریت عالی، روابط خوب کاری ، رهبری مصمم ، حق تقدم مناسب ،اعتقاد ، روابط موثر و فهم دقیق کسب و کار و محیط های فنی از سوی کارکنان نیاز دارد(لوفتمن ،2000،44).

در سازمان هایی که به همسویی توجه ندارند، فناوری اطلاعات از نظر مدیران اجرایی به عنوان یک هزینه در نظر گرفته می شود. بنابراین مدیریت در خرید منابع فناوری اطلاعات تعلل کرده و این موضوع به عدم مدیریت یا مدیریت نادرست هزینه های صرف شده در فناوری اطلاعات منجر می شود. در مقابل ، در سازمان هایی که به همسویی اهمیت می دهند ،تمرکز بر اهداف و کارکردهای فناوری اطلاعات می باشد. این اهداف شامل کاهش هزینه های عملکردی سازمان و بالا بردن ارزش افزوده است. (سابهروال،هیرشیم ،2001،96).

2 – 3 – 6- بعد از دستیابی به همسویی

در اکثر مطالعات ، همسویی به عنوان یک هدف نهایی و ساکن به جای یک هدف متغییر و در حال تکامل مد نظر قرار گرفته است. این تحقیقات اصولا موفقیت سازمان در همسویی را با در نظر گرفتن یک مدل تعادل نقطه ای ارزیابی می کنند. تعادل نقطه ای یعنی اینکه سازمان در یک مقطع کوتاه و خاص همسویی داشته و از مزایای آن در کوتاه مدت بهره مند شده باشد. با بررسی چگونگی فرآیند همسویی به صورت یک تعادل نقطه ای در طی زمان ، مشخص می شود که حتی بعد از اینکه همسویی به دست آمده ، رضایت خاطر از وضعیت جاری و سختی نگهداری شرایط، کاهش داده و ایجاد تغییرات انقلابی در سازمان را لازم سازند. نتایج تحقیقات نشان می دهد که برخی از شرکت های موفق ، از همسویی پایین یا حتی عدم همسویی ، در طول دوره های تکامل خود برخوردار بوده اند. علاوه براین ، نیاز به ایجاد تغییرات انقلابی به ترکیب پنج عامل زیر وابسته است:

  • نیاز به تغییرات محیطی.

  • کارآیی پایین.

  • تاثیر عوامل خارجی.

  • وجود رهبری قدرتمند.

  • نیاز به تغییرات مفهومی.

در نتیجه کسب همسویی نقطه ای از طریق طراحی دوباره فرآیندها و بازنگری آن ها،انجام شده اما اغلب نتیجه مطلوب را نمی دهد ، تغییرات انقلابی نیز گاهی از اهداف سازمانی بسیار دور                    می شوند(سابهروال و دیگران ،2001،3).( سید محمد اعرابی و حسین حقیقت ثابت،1387، 26 )

اما با وجود درک اهمیت همسویی ، تحقیق مختصری بر روی پویایی همسویی صورت گرفته است. بسیاری از تحقیقات انجام شده بر اهمیت همسویی بین استراتژی های کسب و کار و سیستم های اطلاعاتی ، و همچنین بین زیرساخت های کسب و کار و زیر ساخت های فناوری اطلاعات تاکید کرده اند. در پی گسترش شناخت و درک از همسویی، اهمیت بررسی پویایی تغییرات در همسویی از طریق کنش متقابل استراتژی/زیرساخت کسب و کار و فناوری اطلاعات روشن شده است.اکنون این سوال به شدت مطرح است:همسویی به چه روش هایی در طول زمان تکامل می یابد؟

در بررسی این سوال باید توجه خاصی به مدیریت استراتژیک سیستم های اطلاعاتی داشت (سابهروال و دیگران،2001،84).

یک الگوی همسویی به دلیل این که سطح همسویی بالا بوده یا مدیران به همسویی پایین به عنوان یک مشکل نگاه نمی کنند ، ممکن است که در بلند مدت ادامه پیدا کند. تکامل ، شامل تغییرات در اغلب و با تمامی ابعاد مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات ،صورت می گیرد. اما سازمان ها در ساخت چنین تغییرات رو به رشدی در مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات مردد هستند. تکامل حقیقی ظاهرا به مجموعه ای از عوامل قوی نیاز دارد(سابهروال و دیگران ،2001،84).

اما سازمان ها ممکن است قادر نباشند الگوهای همسویی شان را با تغییرات محیطی وفق دهند. این عدم توانایی می تواند به دلایل زیر باشد:

  • تاکید بیش از حد بر همسویی می تواند دیدگاه سازمان را محدود کرده از شناسایی دیدگاه های دیگر جلوگیری کرده و توانایی تشخیص و پاسخگویی به نیاز به تغییر را کاهش دهد(میلر ،1996،191).

  • رضایت خاطر و سستی همسویی موفقیت کوتاه مدت را تسهیل می بخشد که به سستی منجر می شود(تاشمن ،ارلی،1996).

بنابراین وقتی که سازمانی با سطح بالای همسویی، با تغییرات ناگهانی در شرایط صنعت مواجه   می شود ، ممکن است که نیاز به ایجاد تغییرات تکاملی را لازم دانسته(گرین وود،هینینگز،1996) ، در شرایط خاصی میزان همسویی خود را تغییر بدهد.

 2 – 4- مدل های همسویی

در بحث مدیریت استراتژیک فناوری اطلاعات،الگوهای زیادی برای تعیین و گسترش همسویی وجود دارد.بسیاری از این الگوها هنوز در شرایط مختلف به کاربرده می شوند و تعدادی از آن ها خود نسل های قبل الگوهای جدیدتر هستند.دراین قسمت به مرورکلی چند الگوی معروف ارزیابی همسویی پرداخته می شود.

2 –  4 – 1- مدلی مفهومی برای همسویی استراتژیک

تالون و کرامر محققین مرکز تحقیقات فناوری اطلاعات و سازمان در دانشگاه کالیفرنیا مدل مفهومی شکل2-4 را برای همسویی استراتژیک مطرح کردند. آنچه که در این مدل مفهومی مورد تاکید قرار می گیرد تاثیر و اهمیت فعالیت های مدیریتی در فرآیند همسویی و همچنین لزوم توجه به مفهوم همسویی به عنوان یک فرآیند دائمی در سازمان است.

فعالیت های مدیریتی به عنوان یک مکانیسم همسویی در رفع چالش های مدیریت در مسیر تبدیل راهکارهای استراتژیک به فعالیت های اجرایی و تصمیمات عملیاتی اثربخش است.اما در واقع این مکانیسم همسویی ابزاری است که مدیریت فناوری اطلاعات و مدیریت سازمان را قادر می سازد تا محتوا و فرآیند همسویی را نظارت و مدیریت نمایند. از جمله این فعالیت ها مشارکت مدیران کسب و کار در برنامه ریزی فناوری اطلاعات ، افزایش تبادلات بین مدیران فناوری اطلاعات و مدیران کسب و کار و همچنین ایجاد یک بینش مشترک از فناوری اطلاعات و شناخت متقابل اهداف کسب و کار و فناوری اطلاعات است(ونکاترامن و دیگران ،1993،17).

استراتژی کسب و کار

ارزش کسب و کار فناوری اطلاعات

همسویی استراتژیک

استراتژی فناوری اطلاعات

فعالیت های مدیریتی فناوری اطلاعات و سازمان

          ارزش کسب و کار

 

        

 شکل2-4:مدل مفهومی همسویی استراتژیک

دراین مدل فعالیت های مدیریتی به عنوان عامل تعیین کننده ی همسویی و ارزش کسب و کار فناوری اطلاعات به عنوان نتیجه همسویی نشان داده شده است(تالون ،1999،11)

2 – 4 – 2- استراتژی همسویی فناوری اطلاعات

استراتژی عبارت است از ایجاد مطابقت بین قابلیت ها و منابع سازمان ،فرصت های محیطی و ریسک های آن و اهدافی که سازمان بدنبال رسیدن به آن است.

شکل2-5: مفهوم استراتژی همسویی فناوری اطلاعات(اوسبورن،2003)

استراتژی همسویی آنچه که یک سازمان می تواند انجام دهد را با آنچه که یک سازمان باید انجام دهد تطبیق می دهد.

همسویی سازمانی فناوری اطلاعات نیازمند شناسایی و پیاده سازی تغییرات مورد نیاز بخش فناوری اطلاعات از حیث ساختار،کارکنان،مهارت ها،سبک مدیریت و همچنین آموزش مدیران و ارائه خدمات در راستای رسیدن به همسویی بیشتر منابع فناوری اطلاعات با اهداف کسب و کار سازمان است.

تغییرات مورد نیاز بخش فناوری اطلاعات اغلب شامل موارد زیر می شود(اوسبورن ،2003،33):

  • تبدیل ساختار متمرکز به ساختار مشارکتی.

  • تبدیل تفکر ریسک گریز به تفکر ریسک پذیر.

  • تبدیل از فناوری محوری به کسب و کار محوری.

  • تبدیل از تفکر تمرکز گرایی به تفکر مشارکت گرایی.

  • تبدیل و تغییر تمرکز بر داخل سازمان به تمرکز بر خارج سازمان.

  • تبدیل هزینه محوری به ارزش محوری.

  • تبدیل ساختار انفعالی به ساختار کنشگر.

2 4 3- مدل همسوییC4

طی تحقیقی در سال 2006 از  21مدیر ارشد فناوری اطلاعات و کسب و کار در 15سازمان بزرگ درباره راه کارهای همسویی مشخص شد که اغلب پاسخ دهندگانی که سازمان هایشان دارای درجه همسویی بیشتری بوده اند ،چهار مبحث اساسی جهت رسیدن به همسویی را در صحبت هایشان و نظراتشان تکرار کرده اند. این مباحث عبارتند از(ویس ،2006،68):

  • جهت گیری واضح و روشن سازمان[20]: جهت گیری مشخص به معنای ارائه یک استراتژی روشن و معین برای آینده نزدیک و دور است. استراتژی های فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان باید در مشارکتی نزدیک با یکدیگر و در کنار هم ایجاد شده و با هم هماهنگ شوند.بسیاری از سازمان ها به منظور افزایش همسویی ، برنامه های استاندارد معینی را تدوین کرده اند و معماری کلان یکپارچه ای را ابجاد نموده اند.

  • وجود تعهد[21]: تعهد شامل پشتیبانی بالاترین سطح مدیریت سازمان از فناوری اطلاعات بوده که بخشی از این فرآیند شامل مشارکت مدیران فناوری اطلاعات در برنامه ریزی سازمان در کنار مشارکت مدیران کسب و کار در برنامه ریزی فناوری اطلاعات است. به منظور پیاده سازی یکپارچگی مورد نظر در سازمان نیازمند ایجاد احترام و اعتماد متقابل در سازمان است.

  • ارتباطات[22]: ارتباطات به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت یا شکست همسویی در سازمان مطرح می شود. این موضوع با بیان روشن و دقیق انتظارات اصلی سازمان از همسویی آغاز می شود.سپس استراتژی،اهداف و انتظارات سازمان به مدیران کسب و کار و کارکنان انتقال داده می شود.

  • یکپارچگی بین بخش ها[23]: یکپارچگی بین بخش ها می تواند یکی از نتایج همسویی باشد.به منظور موفقیت در همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات و کسب و کار سازمان باید مرزهای بین بخش ها و وظایف سازمان حذف گردد. کارکنان باید تشویق شوند تا شیوه های مناسب به کار گیری فناوری یه منظور ایجاد ارزش در سازمان و رسیدن به اهداف سازمانی را ایجاد نمایند.

در نهایت باید یک ساختار نظارتی گسترده در سراسر ازمان به منظور رسیدن به همسویی ایجاد و پیاده سازی شود. باید یک هسته مرکزی و تیم های چند وظیفه ای و چند بخشی ایجاد گردند تا همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار را سرپرستی نمایند و استراتژی یکپارچه تدوین شده را اجرا نمایند. این چهار موضوع مهم را می توان در قالب مدلC4 همسویی بیان کرد(ویس،2004):

                            کنترل کسب و کار / فناوری اطلاعات

               یکپارچگی بخش ها

   جهت گیری شفاف

                 ارتباطات

                 تعهد

·         استفاده از فناوری اطلاعات در راستای اهداف

·         تشویق

·         نوآوری

·         آموزش بین سطوح سازمان

·         استراتژی واضح و مشخص

·         رابطه مشخص بین استراتزی کسب و کار و فناوری اطلاعات

·         وجود استانداردها

·         معماری کلان سازمان

·         درک استراتژی

·         شفافیت انتظلرات

·         بازخورد

·         رابطه دو طرفه

·         مشارکت و همکاری مدیر عامل

·         ضمانت اجرایی برای پروژه ها ی مهم

·         اعتماد متقابل

 

شکل 2-6: مدل همسویی C4

2- 4- 4- مدل کلارک

مدل کلارک که در سال 1994 ارائه شده است بر مبنای نظرات اسکات مورتون(1991) شکل گرفته است. در این مدل پنج عامل اساسی بر اهداف استراتژیک سازمان اثر گذاشته و همسویی را تحت تاثیر قرار می دهند. این پنج عامل عبارتند از:

  • ساختار.

  • فرآیندهای مدیریت.

  • افراد و نقش ها.

  • فناوری.

  • استراتژی.

فرهنگ

ساختار

افراد و نقش ها

فرآیندهای مدیریت

   استراتژی

      فناوری

      محیط فناوری خارجی

محیط اجتماعی- اقتصادی

          خارجی

شکل 2-7 : پنج نیروی موثر بر اهداف استراتژیک سازمان(کلارک، 1994،89)

این مدل نشان می دهد که رابطه بین فناوری و استراتژی به صورت ساده و مستقیم نیست. این رابطه می تواند توسط فرهنگ، عوامل فناوری و اقتصادی – اجتماعی داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گیرد. به دلیل پویایی بسیار زیاد محیط های داخلی و خارجی یک سازمان، همسویی باید به طور مدام مورد بررسی مجدد و نظارت قرار گیرد.  عامل محوری و مرکزی مدل، فرآیند های مدیریت می باشد. این فرآیند ها بین فناوری اطلاعات و استراتژی کسب و کار قرار می گیرد. بنابراین مدل نشان می دهد که اگر فرآیندهای مدیریتی مناسبی وجود نداشته باشد، همسویی بین فناوری اطلاعات و استراتژای کسب و کار دچار مشکل خواهد شد.

2-4-5- مدل همسویی بیتام[24]

مدل بیتام به همراه متدولوژی آن در سال2002توسط کازمن و می چن ارائه گردیده است(کازمن ، می چن،2002،44). آن ها مدل ها و چهارچوب های قبلی همسویی را مورد انتقاد قرار داده و اشاره     می کنند که آن ها اغلب فقط در قالبی مفهومی به سطح استراتژیک همسویی و ارتباط بین بخش های مختلف مدل پرداخته اند. آن ها عقیده دارند که این مدل ها چگونگی سنجش و اصلاح عدم همسویی، که همواره بسیار مهم بوده است را بیان ننموده اند. همچنین آن ها عقیده دارند که با گذشت زمان فناوری اطلاعات تغییرات شگفت انگیزی را بر محیط ایجاد نموده است و پس از انقلاب اینترنت و جهانی شدن آن فناوری اطلاعات عاملی ضروری برای موفقیت کسب و کار و بخش جدا ناپذیر از برنامه ریزی کسب و کار است. با توجه به پیشرفت های فناوری و تغییرات محط کسب و کار ، سازمان ها نیازمند جستجو و مطابقت شیوه هایی برای نوآوری مداوم در فرآیند همسویی هستند.

    مدل کسب و کار: محرک ها ، استراتژی ها ، جریان ها و کانال های در آمد ،     سرمایه گذاری ها ، محیط ، محدودیت ها ، قوانین و مقررات

معماری کسب و کار: فرآیند های کسب و کار ، جریان های کاری ، جریان های داده ، برنامه های کاربردی ، دانش ، مهارت های کارمندان ، سازماندهی

معماری فناوری اطلاعات: سخت افزار ، نرم افزار ، شبکه ها ، اجزاء ، واسطه ها ، استانداردها ، بسترها

شکل 2- 8: مدل همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار(کازمن ، می چن،2002،44)

این مدل لایه های مدل های کسب و کار ، معماری های کسب و کار و معماری های فناوری اطلاعات را مشخص کرده است. تغییرات محیطی ممکن است بر روی هرکدام از این سه لایه اثر گذار باشد و این تغییرات مانند حرکت موجی به سایر لایه ها نیز منتقل می گردد.

2-4-5-1- مراحل رفع عدم همسویی

سه مرحله اساسی در توانمند سازی سازمان جهت برخورد با عدم همسویی(همسویی نامناسب) وجود دارد که هر مرحله بر پایه مرحله قبلی بنا می گردد. این مراحل عبارتند از:

  • کشف و شناسایی[25] عدم همسویی.

  • اصلاح[26].

  • پیشگیری[27] .

به منظور اصلاح عدم همسویی باید در ابتدا آن را کشف و شناسایی نموده ،میزان عدم همسویی را اندازه گیری کرده و پس از آن یک استراتژی همسویی مجدد کارآمد تعیین نمود. اگر سازمان به دنبال پیشگیری از ایجاد عدم همسویی باشد باید فرآیند های کشف و شناسایی و همچنین اصلاح عدم همسویی را به طور مداوم و پیگیر انجام دهد و آن را جزئی از فرآیند توسعه خود تلقی نماید(کازمن،2002،70).

همچنین می توان همسویی را در مسیر معکوس نیز مورد بررسی قرار داد.یعنی بررسی همسویی از معماری فناوری اطلاعات به معماری کسب و کار و از معماری کسب و کار به اهداف کسب و کار که باعث برآورده شدن نیازهای سطوح بالاتر می شود و این فرآیند می تواند باعث تحقق استراتژی سرمایه گذاری فناوری اطلاعات گردد. از طریق تجزیه و تحلیل دخل و خرج می توان میزان مطابقت سرمایه گذاری فناوری اطلاعات با اهداف کسب و کار را مورد بررسی قرار داد(کازمن،2002،73).

2-4-5-2- روش همسویی بیتام

برای تحقق این همسویی یک روش دوازده مرحله ای تحت عنوان بیتام ارائه گردیده است(کازمن،2002،74):

  1. محرک های کسب و کار را با کمک مدیران کلیدی ذینفع در سازمان تعریف نمایید.

  2. مجموعه ای از سناریوهای عملیاتی را با کمک همه گروه های ذینفع سازمان تعریف نمایید.

  3. مجموعه ای از سناریو های تغییر را با کمک همه گروه های ذینفع سازمان تعریف نمایید.

  4. سناریو های عملیاتی و سناریو های تغییر را اولویت بندی نمایید.

  5. معماری کسب و کار را با کمک مهندسین و معماران اصلی اطلاعات سازمان تعریف کنید.

  6. معماری فناوری اطلاعات را با کمک مهندسین و معماران فنی اصلی سازمان تعریف کنید.

  7. سناریو های عملیاتی برای معماری کسب و کار سازمان تعریف گردد.

  8. سناریو های تغییر برای معماری فناوری اطلاعات تدوین گردد.

  9. عدم همسویی مورد ارزیابی و تشخیص قرار گیرد.

  10. استراتژی های همسویی مجدد کسب و کار پیشنهاد شود.

  11. استراتژی های همسویی مجدد معماری پیشنهاد شود.

  12. استراتژی های کسب و کار و معماری جدید سازمان مورد ارزیابی قرار گیرد.

2-4-6 – مدل سنجش بلوغ همسویی استراتژیک

لوفتمن با بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه همسویی استراتژیک و با بهره گیری از مطالعات و کارهای مهم انجام شده توسط هامفری(1988)از موسسه نرم افزار ، مدل مراحل رشد نولان (1979) و گیبسون(1979)و مخصوصا مدل همسویی استراتژیک (ونکاترامن ، هندرسون ،1993)، مدلی جامع برای سنجش همسویی استراتژیک در سال2000 ارائه کرد. مدل سنجش بلوغ همسویی استراتژیک لوفتمن دارای پنج سطح بوده که هر سطح شامل شش معیار است(شکل2-9). پنج سطح این مدل عبارتند از(لوفتمن ،2000،100):

این سطوح به ترتیب شامل: مرحله ابتدای / تک نگری[28]، تعهد[29]، تمرکز کامل، بهبود یافته / مدیریت شده ، بهینه می باشد و معیار های هر سطح نیز عبارتند از: بلوغ ارتباطات ، بلوغ سطح شایستگی / ارزش[30] ، بلوغ اعمال اختیار، بلوغ مشارکت، بلوغ حیطه عمل و معماری[31] ، بلوغ مهارت ها.

مرحله بهبودیافته

·         ارتباطات

·         میزان شایستگی/ارزش

·         سطح اعمال اختیار

·         مشارکت

·         حیطه عمل و معماری

·         مهارت ها

مرحله تمرکز کامل

·         ارتباطات

·         میزان شایستگی/ارزش

·         سطح اعمال اختیار

·         مشارکت

·         حیطه عمل و معماری

·         مهارت ها

مرحله ابتدایی

·         ارتباطات

·         میزان شایستگی/ارزش

·         سطح اعمال اختیار

·         مشارکت

·         حیطه عمل و معماری

·         مهارت ها

        مرحه تعهد

·         ارتباطات

·         میزان شایستگی/ارزش

·         سطح اعمال اختیار

·         مشارکت

·         حیطه عمل و معماری

·         مهارت ها

       مرحله بهینه

·         ارتباطات

·         میزان شایستگی/ارزش

·         سطح اعمال اختیار

·         مشارکت

·         حیطه عمل و معماری

·         مهارت ها

                                                                                                               

 

 

 

شکل 2 – 9: پنج سطح مدل بلوغ همسویی استراتژیک(لوفتمن،2000)

2-4-7-  مدل همسویی استراتژیک

مدل همسویی استراتژیک در سال 1993 توسط ونکاترامن و هندرسون ارائه شد. این مدل متشکل از چهار ناحیه بوده که هر ناحیه متشکل از سه مولفه، به صورت گروه های سه تایی است و می تواند طبق شکل2-10 عملا برای مشخص کردن هر ناحیه استفاده شود. این 12مولفه ، باهم عمل کرده و با ایجاد اثر متقابل برروی یکدیگر، می توانند اندازه و نوع همسویی را داخل یک سازمان مشخص کنند. در ادامه به تشریح هریک از این دامنه ها می پردازیم.

  فناوری اطلاعات   یکپارچه سازی ساختاری       کسب و کار

استراتژی فناوری اطلاعات  

    کنترل

دامنه

          زیر ساخت های فناوری اطلاعات

                    زیر ساخت های سازمان             

               استراتژی کسب و کار 

مزیت رقابتی

   دامنه    

کنترل

کنترل ساختار

  فرآیند ها

مهارت

کنترل ساختار

  فرآیند ها

مهارت

                  شکل 2-10: مدل همسویی استراتژیک

 

 

2-4-7-1- استراتژی کسب و کار

ناحیه بالا در سمت چپ ، ناحیه استراتژی کسب و کار نام دارد. این ناحیه از سه مولفه تشکیل شده است: دامنه کسب وکار[32] ، مزیت رقابتی[33] و راهبری امور کسب و کار[34]:

  • دامنه کسب وکار که به نام محدوده بازار نیز شناخته می شود،به نوع کسب و کاری که سازمان به آن مشغول است ،محصول و یا خدماتی که ارائه می دهد، تفکیک بازار(از نظر جغرافیایی ، گوناگونی ، خریداران، ، رقابت ، ارزش ها و رسالت سازمان می پردازد.

  • مزیت رقابتی شامل موضوعات و محل هایی می شود که شرکت در آن ها از لحاظ شاخص های قدرت آن موضوع یا محل ، برتری دارد. این مزیت ها مشخص کننده توان کلی شرکت برای رقابت با بقیه یازار، تصمیم مشتریان برای خرید از این شرکت و توانایی ایجاد تمایز بین محصولات و خدمات در این رقابت می باشد.

  • راهبری کسب و کار بر مالکیت تمرکز دارد. این مولفه به خصوص در ایجاد همکاری تجاری و مشارکت با یکدیگر موسسات تجاری، مقررات دولتی و اثرات آن ها و همچنین استراتژی های منابع خارجی متمرکز است.

2-4-7-2- ساختار سازمانی

ناحیه پایین در سمت چپ،ناحیه ساختار سازمانی است. مولفه ها در این ناحیه ، ساختار ، فرآیندها و مهارت های اداری هستند:

  • ساختار اداری متشکل است از ساختار اختیارات[35] ، مسئولیت ها و قوانین در سازمان ساختار سازمانی بالاخص به تعداد سطوح مدیریت (به طور مثال ساختار اداری)، میزان تمرکز تصمیم گیری و موقعیت جغرافیایی شرکت می پردازد، چارت سازمانی و شرح خدمات مشاغل ، مشخص کننده این ساختار هشتند.

  • فرایندهای کسب وکار فعالیت هایی هستند که کسب و کار را پیش می برند. این فرآیندها میزان روندهای کاری[36] که می توانند با استفاده از فناوری اطلاعات ، مکانیزه و ترکیب شوند را مشخص می کنند.اصلاحات در فرآیند های جدیدی برای پشتیبانی از استرانژی فناوری اطلاعات طراحی شوند.

  • مهارت های کسب و کار بر روی مدیریت منابع انسانی سازمان تمرکز دارد.مخصوصا این مولفه به آموزش ها و تجربیات کارمندان، ایجاد فرهنگ جمعی سازمانی،فرصت های برون سپاری ، معیارهای رقابتی ، نرمال ها و مقدارها، حقوق و پاداش و برآورد و ارزیابی نیروی انسانی در راستای دستیابی به اهداف سازمان توجه دارد.

2-4-7-3- استراتژی فناوری اطلاعات

ناحیه بالا در سمت راست، استراتژی فناوری اطلاعات ، مکمل استراتژی کسب و کار است که شامل دامنه فناوری ، مزیت های سیستمی[37] و راهبری فناوری اطلاعات است:

  • دامنه فناوری مانند دامنه کسب و کار بر فناوری و کاربردهای کلیدی از آن تمرکز دارد که در امور کسب و کار مهم تر بوده و یا بایستی به کار گرفته شوند. تمرکز این المان بر اینکه چه فناوری اطلاعاتی خاصی برای دستیابی به عوامل حیاتی موفقیت نیاز است و همچنین در رقابت از چه چیزی استفاده می شود، است.

  • مزیت های سیستمی شامل اطلاعاتی در مورد مشتریان و خریداران شرکت(پایگاه های داده محصول/ مشتری)، قابلیت دسترسی ، قابلیت اعتماد و دیگر شاخص های مهم و نقاط قوت فناوری اطلاعات است.

  • راهبری فناوری اطلاعات در بسیاری از موارد مشابه راهبری امور کسب و کار است. خصوصا ، بر تصمیم به ساخت یا خرید ، اولویت دهی برنامه های کاربردی و امکان رابطه ها و مشارکت با منابع خارجی در زمینه فناوری تمرکز دارد.

2-4-7-4- زیر ساخت های فناوری اطلاعات

چهارمین و آخرین ناحیه ،زیر ساخت های فناوری اطلاعات است. مولفه های این قسمت شامل ساختار فناوری اطلاعات ، فرآیندها و مهارت هاست:

  • ساختار فناوری اطلاعات متشکل از سخت افزار ، نرم افزار ، اطلاعات ، برنامه های کاربردی و برنامه های زیر ساختی ارتباطی است که سازمان در دستیابی به استراتژی های تجاری و فناوری اطلاعات استفاده می کند.

  • فرآیندها بر توسعه شیوه های کاری فناوری اطلاعات خاص و بر چگونگی پیشروی آن ها تمرکز دارد. این فرآیند ها شامل توسعه کاربردی ، مدیریت سیستم ها[38]و چگونگی نگاهداری آن ها هستند.

  • مهارت های فناوری اطلاعات ، تجربه ، صلاحیت و ارزش های کارمندان فناوری اطلاعات را بیان می کند. این مولفه شامل فرهنگ فناوری اطلاعات و معیارهای وابسته به آن ، حقوق های کارمندی و فرآیند آموزشی و استخدامی است.

2-4-7-5- ارتباطات

شکل2-10 ارتباط بین چهار ناحیه را نیز نشان می دهد ، باوجود آن که هریک از چهارناحیه به تنهایی مهم است ولی آن ها فقط هنگامی که به عنوان یک کل منسجم[39] به کاربرده شوند، ارزش پیدا می کنند برای دست یابی به این انجام ،ارتباطات متنوعی به کار برده شده . اولین ارتباط ، یک ارتباط عمودی از جهت استراتژیکی است. این مورد بر نیاز به تصمیم گیری های امور کسب و کار تمرکز دارد که موفقیت سازمان را در بازار مشخص کرده و همچنین بر زیر ساخت ها ، فرآیندها و مهارت هایی متمرکز است که اولویت ها و ضرورت های سیستم داخل سازمانی ، برای دستیابی به موفقیت مطلوب در بازار را مشخص می کنند. استفاده از استراتژی برای مشخص کردن زیر ساختها معمولا به این ارتباط عمودی واگذار می شود.

دومین ارتباط اصلی ،ارتباط افقی متناظری است که به آن یکپارچگی کارکردی[40] گفته             می شود(هندرسون ، ونکاترامن ،1999،59) این ارتباط ،اصل تناسب استراتژیکی را در ناحیه های کارکردی کسب و کار و فناوری اطلاعات حفظ می کند. استراتژی فناوری اطلاعات باید هنگامی که استراتژی کسب و کار تغییر می کند ،تغییر یابد و به همین صورت زیر ساخت ها و فرآیندها باید با تغییرات کسب و کار یا فناوری اطلاعات همگام شوند.

2-4-7-6- دیدگاه های مدل همسویی استراتژیک[41]

با توجه به اهمیت تناسب استراتژیکی و یکپارچگی کاربردی، استفاده از مدل همسویی با در نظر گرفتن از مقابل ناحیه ها(با تمرکز بر سه ناحیه از چهار ناحیه در هر زمان)، به تناسب استراتژیکی و یکپارچگی اجازه می دهد که بطور همزمان اعمال شوند(بربر،1995 ،88؛ لوفتمن ،پاپ ، 1995). براین اساس ،هشت دیدگاه در نتیجه ترکیب ناحیه ها به روش های متفاوت و با استفاده از یک ساختار سه راسی برای در نظر گرفتن تناسب استراتژیکی و یکپارچگی کاربردی به وجود می اید.

                دیدگاه        

       ناحیه تکیه گاه

ناحیه محور

جدول2-1: دیدگاه های همسویی استراتژیک

ناحیه تحت تاثیر

توضیحات تکمیلی

 

اجرای استراتژی

 

استراتژی کسب و کار

 

زیر ساخت سازمان

 

زیر ساخت فناوری اطلاعات

نقش مدیریت ارشد

نقش مدیر فناوری اطلاعات

معیار عملکرد

تدوین استراتژی کسب و کار

اجرای استراتژی کسب و کار

سود و هزینه

توانایی تکنولوژی

استراتژی کسب و کار

استراتژی فناوری اطلاعات

زیر ساخت فناوری اطلاعات

نقش مدیریت ارشد

نقش مدیر فناوری اطلاعات

معیار عملکرد

تعیین چشم انداز فناوری

معمار فناوری

هدایت و کنترل فناوری

توانایی رقابتی

استراتژی فناوری اطلاعات

استراتژی کسب و کار

زیر ساخت سازمان

نقش مدیریت ارشد

نقش مدیر فناوری اطلاعات

معیار عملکرد

تعیین چشم انداز کسب و کار

سازمان دهنده

هدایت و کنترل فناوری

 

           سطح           خدمات  

 

 

استراتژی فناوری اطلاعات

 

 

 

زیر ساخت        فناوری اطلاعات

 

 

زیر ساخت سازمان

          نقش    مدیریت ارشد

       نقش مدیر فناوری اطلاعات

         معیار عملکرد

         اولویت بندی

            هدایت و کنترل های اجرایی  

        رضایت مشتریان

دیدگاه

ناحیه تکیه گاه

ناحیه محور

ناحیه تحت تاثیر

توضیحات تکمیلی

زیر ساخت سازمان و فناوری اطلاعات

زیر ساخت سازمان

زیر ساخت فناوری اطلاعات

استراتژی کسب و کار

نقش مدیریت ارشد

نقش مدیر فناوری اطلاعات

رهبری و هدایت کسب و کار

معمار فناوری

زیر ساخت استراتژی فناوری اطلاعات

زیر ساخت فناوری اطلاعات

استراتژی فناوری اطلاعات

استراتژی کسب و کار

نقش مدیریت ارشد

نقش مدیر فناوری اطلاعات

حامی و ضامن

گرداننده پروژه

زیر ساخت فناوری اطلاعات و سازمان

زیر ساخت فناوری اطلاعات

زیر ساخت سازمان

استراتژی کسب و کار

نقش مدیریت ارشد

نقش مدیر فناوری اطلاعات

تدوین و راهبری استراتژی کسب و کار

معمار فرآیندها

 

زیر ساخت و استراتژی سازمان

 

 

زیر ساخت سازمان

 

 

 

استراتژی کسب و کار

 

 

 

استراتژی فناوری اطلاعات

 

 

          نقش مدیریت ارشد 

 

       نقش مدیر فناوری اطلاعات

            تدوین استراتژی و چشم انداز کسب و کار

   مدیریت پروزه ها

              دیدگاه        

ناحیه تکیه گاه

ناحیه محور

ناحیه تحت تاثیر

توضیحات تکمیلی

 ترکیب استراتژی سازمان

زیر ساخت فناوری اطلاعات

استراتژی فناوری اطلاعات و زیر ساخت سازمان

استراتژی کسب و کار

 نقش مدیریت ارشد

 نقش مدیر فناوری اطلاعات

تغییر پذیری

حلال کلیه مشکلات

ترکیب زیر ساخت سازمان

استراتژی فناوری اطلاعات

استراتژی کسب و کار و زیر ساخت فناوری اطلاعات

زیر ساخت سازمان

 نقش مدیریت ارشد

 نقش مدیر فناوری اطلاعات

پاسخگویی

مسئول اجرا

ترکیب استراتژی فناوری اطلاعات

زیر ساخت سازمان

استراتژی کسب و کار و زیر ساخت فناوری اطلاعات

استراتزی فناوری اطلاعات

 نقش مدیریت ارشد

 نقش مدیر فناوری اطلاعات

ایجاد فناوری

تمرکز بر بالا بردن سود

 

     ترکیب زیر     ساخت فناوری               اطلاعات 

 

 

          استراتژی         کسب و کار

 

استراتژی فناوری اطلاعات و زیر ساخت سازمان

 

 

 

زیر ساخت فناوری اطلاعات

 نقش مدیریت ارشد

 نقش مدیر فناوری اطلاعات

           تدوین چشم انداز آینده

متمرکز بر ساختار فناوری

در هر دیدگاه استراتژی سه ناحیه وجود دارد: ناحیه تکیه گاه ، ناحیه محور و ناحیه تحت تاثیر[42]. “ناحیه تکیه گاه” بین چهار ناحیه ، قدرتمندترین منطقه به شمار می رود. این منطقه ای است که تغییرات اعمال شده روی “ناحیه محور” را به پیش برده و در عین حال شتاب دهنده کل دیدگاه است. “ناحیه محور” یا “ناحیه ضعیف” منطقه ای است که کانون توجه را به خود اختصاص داده و تغییرات توسط ناحیه تکیه گاه در آنجا صورت می گیرد. “ناحیه تحت تاثیر” بطور مستقیم از تغییرات ناحیه محور تاثیر می پذیرد(هندرسون ، ونکاترامن، 1993، لوفتمن و دیگران، 1993،80). بنابراین بطور کلی هشت دیدگاه وجود دارد که در نتیجه استفاده از همسویی متقابل ایجاد شده است. به علاوه چهار ناحیه “درهم آمیخته[43]” و ترکیبی وجود دارد که دو دیدگاه مجزا را در هم می آمیزد(پاپ ،1995،9) . از میان این دیدگاه ها  برای نمونه فقط دیدگاه اول را به طور کامل و همراه با ترسیم شکل بیان می کنیم.

2-4-7-6-1- دیدگاه اجرای استراتژی[44]

دیدگاهی که بیشترین توجه را به خود اختصاص داده دیدگاه اجرای استراتژی است. استراتژی کسب و کار ،ناحیه تکیه گاه می باشد و سازمان معمولا ، یک استراتژی قوی و معتبر دارد. ناحیه ضعیف ، زیر ساخت سازمان (معمولا فرآیند های کسب و کار و مهارت های کارمندان) است. زیر ساخت فناوری اطلاعات ، ناحیه تحت تاثیر می باشد و در نتیجه تغییرات فرآیندهای کسب و کار منجر به تغییرات پایه در ساختار فناوری اطلاعات می شود.

مدیریت عالی اغلب در این دیدگاه ، نقش رهبری را دارد و مدیر فناوری اطلاعات ، اولویت های کسب و کار را تحقق بخشیده و از آن ها حمایت می کند. بنابراین نقش فناوری اطلاعات به میزان زیاد فعال و پاسخگو است. هدف، مواجه شدن با نیازها و درخواست های استراتژی کسب و کار است. اندازه گیری عملکرد به طور خاص با معیارهای مالی انجام می شود(ونکاترامن ،1989،27). دیدگاه روی برنامه ریزی فناوری اطلاعات و تغییر فرآیندهای کسب و کار تاکیید دارد. معمولا رابطه ی محکمی با روش های برنامه ریزی فناوری اطلاعات وجود دارد و نمونه اولیه ی برنامه ریزی اغلب در یک محیط کاربردی تهیه می شود(فیتز گرالد ،1993،12). اهداف معمولا شامل کاهش تاخیر ها و اشتباهات ،افزایش خدمات و صرفه جویی در وقت هستند(برای مثال:ازبین بردن کار دفتری، تغییر شکل کارها و …)

            استراتژی کسب و کار 

راهبری کسب و کار

دامنه کسب و کار

 دیدگاه اجرای استراتژی

مزیت رقابتی

 

       زیرساخت های فناوری اطلاعات

                زیر ساخت های سازمان

 راهبری ساختار

فرآیندها

مهارت ها

راهبری ساختار

فرآیندها

مهارت ها

شکل 2 11: دیدگاه اجرای استراتژی

 

   2-4-7-7- مفاهیم مدیریتی

دوازده دیدگاه همسویی که درجدول 2-1 ذکر شد می تواند برای ارزیابی سطح و نوع همسویی استراتژیک در داخل یک سازمان بکاربرده شود. همچنین نیاز به بررسی دقیق کسب و کار ، استراتژی های فناوری اطلاعات و زیرساخت ها را مورد تاکید قرار می دهد تا مشخص کند که آیا همه ی عناصر به طور منسجم باهم عمل می کنند یا نه. همسویی نامناسب می تواند باعث ایجاد مشکلاتی نه تنها در توسعه و     یکپارچه سازی کسب و کار و فناوری اطلاعات شود،بلکه از استفاده ماکزیمم از توانایی بالقوه در زمینه فناوری ان شرکت نیز جلوگیری می کند.

2-4-8- مقایسه مدل های همسویی

مدل های مطرح شده از معروفترین و پرکاربردترین مدل های موجود برای همسویی می باشند.    مدل های دیگری نیز برای همسویی استراتژیک وجود دارند که عموما بر پایه مدل های موجود بنا نهاده شده اند. جدول2-2 مقایسه اجمالی مدل های مطرح شده است.

جدول2 – 2: مقایسه مدل های همسویی

ریف

              مدل

تاریخ ارائه

ارائه شده توسط

المان ها

 

 

1

 

         مدل مفهومی برای همسویی استراتژیک

 

 

1999

 

تالون و کریمر

·     استراتژی کسب و کار

·     فعالیت های مدیریتی فناوری اطلاعات

·     استراتژی فناوری اطلاعات

 

2

 

        استراتژی همسویی فناوری اطلاعات

 

 

     2001

 

 

           اوسیورن

·     استراتژی فناوری اطلاعات

·     فرآیندها

·     سبک ها

·     مهارت ها ، کارکنان و ساختار

 

     3

 

مدل پرونده مدیریت استراتژیک فناوری                                                                              اطلاعات

 

2001

 

 

سابهروال و دیگران

·     استراتژی کسب و کار

·     ساختار کسب و کار

·     ساختار فناوری اطلاعات

·     استراتژی فناوری اطلاعات

 

 4

 

4C

2004

 

ویس

·     استراتژی کسب و کار

·     ساختار کسب و کار

·     ساختار فناوری اطلاعات

·     استراتژی فناوری اطلاعات

 

5

کلارک

1994

 

کلارک

·     ساختار

·     افراد و نقش ها

·     فناوری

·     فرآیندهای مدیریت و استراتژی

6

بیتام

1994

 

کازمن و می چن

·     مدل کسب و کار

·     معماری کسب و کار

·     معماری فناوری اطلاعات

   7

 

 

 

 مدل کرتز و لدرر

1997

 

 

کرنز و لدرر

·     ماموریت کسب و کار

·     اهداف کسب و کار

·     استراتژی های کسب و کار

·     نیروهای خارجی موثر بر کسب و کار

·     محدودیت های منابع انسانی

·     سیستم های اطلاعات

·     رجوع کسب و کار به برنامه های کاربردی

·     رجوع کسب و کار به فناوری های خاص

·     استفاده از مزایای سیستم های اطلاعات

·   براساس مدل هندرسون

و نکاترامن

جری لوفتمن

 

2000

لوفتمن

8

·   براساس مدل هندرسون و نکاترامن

ماییس

2000

مدل چارچوب متحد

9

·     استراتژی کسب وکار

·     استراتژی فناوری اطلاعات

·     زیرساخت کسب و کار

·     زیر ساخت های فناوری اطلاعات

 

هندرسون – ونکاترامن

 

 

1993

 

 

سام

10

 

 

 

 

 

2-5- چارچوب نظري تحقيق:

قلمرو موضوعی پژوهش حاضر شامل بررسی همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و سازمان      می باشد که این پژوهش در شعب بانک ملی سراسر استان سمنان صورت می گیرد.

در این تحقیق جهت بررسی و تجزیه و تحلیل همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار از مدل همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب و کار هندرسون و نکاترامن (1993) با تغییرات پیشنهادی استاد راهنما استفاده خواهد شد ، که بصورت زیر ارائه می شود:

فناوری اطلاعات                     یکپارچگی ساختاری                         کسب و کار

         

          استراتژی های کسب و کار

             استراتژی های کسب و کار

 

 

استراتژی های فناوری اطلاعات

استراتژی های فناوری اطلاعات

زیر ساخت های سازمان

زیر ساخت های سازمان

زیر ساخت های فناوری اطلاعات

زیر ساخت های سازمان

دامنه کسب و کار

کنترل کسب و کار

مزیت های رقابتی

دامنه فناوری

کنترل فناوری اطلاعات

مزیت های سیستمی

     مهارت ها

کنترل ساختار

       فرایندها

 

                                 شکل 2 12 : مدل مفهومی تحقیق  

 با توجه به اینکه نتیجه تحقیق باید نتیجه ای واقعی و قابل اجرا باشد عوامل زیر یرای انتخاب مدل در نظر گرفته شد : استفاده و معروفیت مناسب مدل/ عام بودن مدل/ جامعیت مدل/ ماهیت مدل/ قابلیت اجرا / سادگی مدل قابلیت ادامه کار و گسترش و حفظ همسویی

با توجه به این فاکتورها ،مدل همسویی استراتژیک انتخاب شد. قابلیت های برجسته این مدل به شرح زیر است:

  • این مدل جامع و مانع بوده و تقریبا کلیه المان های مدل های دیگر را پوشش می دهد. در موارد جزیی المان هایی که در مدل های دیگر بررسی شده اند چندان مهم نیستند.

  • این مدل از معروفترین و شناخته شده ترین مدل های همسویی بوده و پایه ی بسیاری از مدل های دیگر است.(مانند مدل لوفتمن ، مدل چارچوب متحد و مدل چارچوب هماهنگ همسویی استراتژیک).

  • این مدل همه منظوره بوده و برای هرنوع صنعت و کسب و کاری قابل اجراست و در نتیجه درباره مورد انتخابی این تحقیق که یک سازمان دولتی است مفید واقع می شود.

  • با توجه به سابقه ی مدل موارد مطالعه و روش های اجرایی قابل استفاده ای برای مدل وجود دارد.

  • مدل به صورتی منظم با المان های همسویی برخورد کرده و دسته بندی قابل درکی از المان ها ایجاد می کند که قابلیت توضیح و تفهیم مدل را به اعضای سازمان بالا می برد.

  • مدل قابلیت گسترش داشته و روش هایی را برای ادامه فرآیند بررسی و حفظ همسویی پیشنهاد می کند.

2-6- مروری بر مطالعات گذشته:

مطالعاتي كه در رابطه با موضوع مورد تحقيق صورت گرفت، بيانگر آن مي­باشد كه در ميان طرح­هاي پژوهشي و تحقيقات انجام شده مطالعات بسياري در رابطه با همسویی  فناوری اطلاعات ، استراتژی های سازمان و … و همچنین عوامل تاثیر گذار بر آن ها انجام شده است . اما مطالعات جامع كمي در رابطه با همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و سازمان با در نظر گرفتن تمامی ابعاد صورت پذیرفته است. اين مطلب خود نشان­دهنده و مؤيد تازه و بديع بودن پژوهش فوق مي­باشد. پژوهش­هاي كم انجام شده در قالب مقالات و گزارشات به نحوي به يكي از جنبه­هاي موضوع مورد تحقيق و آن هم به طور غير مستقيم پرداخته­اند. محقق نيز در انجام اين تحقيق خود را ملزم به بهره­گيري از آنها مي­داند.

2-6-1- مطالعات داخلی:

افشین علیپور پیجانی و محسن اکبری  در سال 1385  در مقاله ی خود  به سنجش میزان همسویی استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی کسب و کار در یک سازمان با استفاده از مدل ارتقا یافته بلوغ همسویی لوفتمن پرداخته اند.  بررسی میزان اهمیت عوامل همسویی در سازمان مورد نظر نشان می دهد که عوامل مشارکت ، عوامل مدیریت و سطح اعمال اختیار و عوامل ارتباطات به ترتیب بیشترین میزان اهمیت را در بین عوامل همسویی در سازمان را دارا می باشد. سنجش سطح همسویی در سازمان مورد بررسی نشان میدهد که آن سازمان در سطح دوم بلوغ همسویی استراتژیک یعنی« سطح تعهد » قرار دارد که نشان دهنده ی حضور سازمان در ابتدای فرایند همسویی می باشد. این سطح بلوغ همسویی بیانگر این است که نقش و جایگاه استراتژیک فناوری اطلاعات در سازمان نهادینه نشده ، ولی شناخت فرصت های بالقوه برای همسویی آغاز شده است. در نهایت راهبرد های بلند مدت و کوتاه مدت  برای بهبود همسویی در سازمان ارائه شده است.

محمد رضا تقوا و پیمان حاجی زاده در سال 1389 در پژوهش خود بیان کردند که یکی از مهم ترین مدلهای مطرح در بحث همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبر کسب و کار ،مدل “لوفتمن” می باشد که عوامل همسویی شناسایی شده در ان ، اساس این تحقیق را تشکیل می دهند.

این مدل دارای پنج سطح ، و هر سطح شامل شش عامل است. به منظور شناسایی میزان اهمیت هریک از عوامل همسویی ، پرسشنامه هایی طراحی گردید . نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که شرکت سایپا یدک در سطح سوم همسویی مدل لوفتمن قرار دارد که بیانگر مرحله ی تمرکز کامل است. در نهایت ، راهکارهایی برای ارتقا به سطح چهارم همسویی ارائه شده است.

سید محمد اعرابی و حسین حقیقت ثابت در سال 1387در مقاله ی خود پس از ذكر ناكامي هاي سازمانها در بكارگيري موثر فناوري اطلاعات و بيان اهميت و ضرورت هماهنگي و همسويي ميان استراتژي سازمان و استراتژي فناوري اطلاعات، به عنوان يكي از موثرترين راهكارهاي حل اين مسئله؛ به تبيين الگوي عقلاني براي ارزيابي هماهنگي و همسويي ميان اين دو پرداخته مي شود. در ادامه بر اساس الگوي هماهنگي عقلاني، الگويي با هدف ايجاد و ارزيابي هماهنگي و همسويي ميان استراتژي سازمان و يا استراتژي كسب و كار با استراتژي فناوري اطلاعات و سيستم هاي اطلاعاتي ، مفهوم سازي شده است.

2-6-2-مطالعات خارجی:

   سعید جرفی و حسن جرفی در سال 2011در مقاله خود سعی در فهمیدن نقش انعطاف پذیری IT ، قابلیتIT و اثر ارتباطات برای بهبود همسویی استراتژیک در بانک کشاورزی ایران را دارد. اطلاعات این مطالعه از طریق پرسشنامه جمع آوری شده (N=82)

شرکت کنندگان مدیران بانک کشاورزی ایران بوده اند. نتایج  نشان داد که انعطاف پذیری IT ، قابلیتIT و تاثیر ارتباطات ، اثر مثبت بر روی همسویی استراتژیک و برنامه ریزی سیستم های اطلاعات استراتژیک (SISP)دارد.

دونگ ، لیو و این[45] در سال 2008 براساس یک مطالعه ی تجربی در مقاله خود خلاصه همسویی استراتژیک و تاثیر آن بر عملکرد کسب و کار را  بیان می کنند. این مقاله همچنین استراتژی کسب و کار ، استراتژی سیستم اطلاعاتی و همسویی استراتژیک سیستم اطلاعاتی را اندازه میگیرد و یک مدل مفهومی برای توصیف ارتباط بین این فاکتورها می سازد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان می دهد که همسویی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی می تواند یک پیش بینی بهتر را نسبت به عملکرد استراتژی کسب و کار یا استراتژی سیستمهای اطلاعاتی داشته باشد.

لیدا چن[46] در سال 2010در مقاله خود با استفاده از داده های جمع آوری شده از 130کسب و کار و مدیران اجرایی فناوری اطلاعات از22شرکت در چین به بررسی سوالات متعدد در زمینه ی همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار پرداخته است. در این پژوهش ارتباط بین ابعاد بلوغ همسویی و همسویی استراتژیک سیستم اطلاعاتی مورد بررسی بود. نهایتا بلوغ همسویی شرکت ها در چین برای ارائه یک تصویر کلی از همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار  بین 11شرکت چینی داخلی و 11شرکت چند ملیتی در چین مورد ارزیابی قرار گرفت که شیوه های مختلف فناوری اطلاعات در هر2نوع شرکت را ارائه کرد.

اسمادی سمان و جوهانا سلیم[47] در سال 2013 مقاله ای را تحت عنوان بررسی ابعاد همسویی موثر بر عملکرد سازمانی را ارائه کردند که هدف این تحقیق کمک به شکل گیری یک مدل نظری موثر بر ابعاد همسویی که تاثیر  بر عملکرد سازمانی دارد می باشد ، این مدل برای فراهم کردن شواهد تجربی که اهمیت طبقه بندی عوامل و ابعاد را در دستیابی به همسویی فناوری اطلاعات و کسب و کار و تاثیر آن بر روی عملکرد دانشگاه ها تایید می کند مهم است.

جوردي ويلاسكا و همكاران در تحقيقي كه در سال 2007 تحت عنوان استفاده ازهمسویی فناوري اطلاعات و ارتباطات، به عنوان مولفه­اي براي موفقيت نوآوري كه در كشور اسپانيا و روي 2038 نفر از كاركنان انجام شد نشان دادند كه رابطه مثبتي بين استفاده از همسویی فناوري اطلاعات و ارتباطات و بهبود فرآيندهاي مرتبط با نوآوري در سازمان برقرار است.

مارتین و میلوی در پژوهش خود در سال 2007 با عنوان افزایش بهره­وری شرکت­های کوچک و متوسط از طریق استفاده­ی بیشتر از فناوری اطلاعات و ارتباطات  تاثیر این فناوری بر شرکت­های کوچک و متوسط را از جنبه­های مختلف مورد بررسی قرار دادند. از نظر ایشان، انعطاف­پذیری به عنوان یک منبع مهم رقابت­پذیری در شرکت­های کوچک و متوسط در مقایسه با سازمان­های بزرگ به شمار می­رود و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات می­تواند به طرز چشمگیری باعث افزایش انعطاف­پذیری در این شرکت­ها شود.

2-7- جمع بندی

در این فصل پیشینه‌ای از اطلاعات نظری موجود در زمینه پژوهش حاضر ارائه شد. ابتدا در بخش اول رشد و تکامل سیستم های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمان بررسی شد و در بخش دوم به تعریف همسویی ، فواید ، مشکلات و راه های دستیابی به آن پرداخته شد، در بخش سوم مدل های همسویی بررسی شد. سپس در بخش چهارم مدل مفهومی و چارچوب نظری تحقیق ارائه شد و نهایتا در بخش پنجم برخی از پژوهش های داخلی و خارجی مشابه با موضوع تحقیق ارائه و جایگاه پژوهش خود در میان آن ها تعیین گردید.

فصل سوم

روش تحقیق

3-1- مقدمه

يکي از مهمترين جنبه‌هاي تحقيق علمي، روش تحقيق مي باشد. بدون داشتن تحقيق و متدولوژي صحيح مرتبط، نتايج و تحليل هاي مربوطه قابل تعميم نخواهد بود. پايه هر علمي روش شناخت آن است و اعتبار وارزش قوانين هر علمي به روش شناختي مبتني است که در آن علم بکار مي‌رود. بطور کلي، روش تحقيق مجموعه اي از قواعد، ابزار و راه هاي معتبر و نظام يافته براي بررسي واقعيت ها، کشف مجهولات و دستيابي به راه‌حل است. روش تحقيق وسيله اين امر است که چگونه يک گزاره تحقيق مورد تأييد قرار گرفته و يا رد مي شود (خاکي،1392،ص201) . در اين فصل، روش تحقيق، جامعه آماري، نمونه آماري و روش نمونه گيري، ابزار جمع آوري اطلاعات، روايي و پايايي ابزار سنجش داده‌ها و روش آماري جهت تحليل اطلاعات و يافته هاي تحقيق مورد بحث قرار مي گيرد.

3-2 – روش انجام تحقيق

 مهم‌ترين ويژگي يك مطالعه و بررسي علمي، روش تحقيق آن است و روش تحقيق عبارت است از نحوه گردآوري و تجزيه و تحليل و پردازش داده‌ها(بازرگان،1381،ص179). تحقيق حاضراز نظر هدف، کاربردي[48]، از نظر جنبه ماهيت و گردآوري داده‌ها و اطلاعات و روش تجزيه وتحليل يک تحقيق توصيفي[49]– پيمايشي[50] مي باشد.

تحقيق توصيفي، شامل مجموعه روش‌هايي است که هدف آن توصيف کردن شرايط يا پديده‌هاي مورد بررسي است(کاکاوند،39، ص1383).

روش پيمايشي، نوعي بررسي منظم است که عمدتاً با استفاده از پرسشنامه يا مصاحبه در جمع‌آوري اطلاعاتي به منظور توصيف و تبيين عقايد و نگرش ها و رفتار گروه‌هاي نمونه از مردم بکار گرفته مي‌شود (سام آور، 1377، ص24).

 از اين جهت کاربردي است که در بانک ملي استان سمنان انجام و مورد استفاده آن ها قرار مي گيرد و راهکارهاي مناسب براي همسويي استراتژيک اين سازمان ارائه مي‌دهد.

3-3 – جامعه آماري

منظور از جامعه آماري كليه اعضاي حقيقي يا فرضي يا دسته‌اي از افراد، وقايع واشياء مي‌باشد كه نمونه از بين آنها انتخاب مي­شود و نتيجه تحقيق به آنها تعميم داده مي­شود. جامعه آماري اين پژوهش کليه مديران و کارشناسان،سرپرستان و کارمندان بانک ملي استان سمنان مي‌باشند. با بررسي آمار موجود در اداره امور شعب بانک ملي استان سمنان، تعداد پرسنل بانک 500 نفر برآورد گرديد كه از اين تعداد 400 نفر با مبحث فناوري اطلاعات درگير هستند و جامعه آماري  ما را در اين پژوهش تشکيل مي‌دهند.

3-4 – نمونه آماري

نمونه برداري فرايند انتخاب كردن تعداد كافي از ميان اعضاي جامعة آماري است، به طوري كه با مطالعه گروه نمونه و فهميدن خصوصيات يا ويژگي‌هاي آزمودني‌هاي گروه نمونه قادر خواهيم بود اين خصوصيات يا ويژگي‌ها را به اعضاي جامعة آماري تعميم دهيم. (سكاران،1381 ،ص296).(196=n)

3-4-1 -روش‌هاي نمونه‌گيري

روش انتخاب نمونه‌هاي آماري در اين پژوهش، با توجه به موضوع و ماهيت آن روش نمونه‌گيري  طبقاتي(در هر طبقه بصورت نمونه‌گيري تصادفي ساده) با تخصيص متناسب براي کارشناسان مي‌باشد كه تعداد نمونه‌ها از طريق‌فرمول كوكران كه در ذيل آورده شده است ،196نفر کارشناس بصورت تصادفي انتخاب گرديده‌اند:


  جدول3 1 : نحوه محاسبه حجم نمونه از طريق کوکران

  نحوه محاسبه نمونه از طريق کوکران

N

تعداد جامعه

400

2t

t جدول

1.96

2D

حداکثر اختلاف قابل قبول

0.05

p

نسبت موفقيت در جامعه
( ميزان همسويي فناوري اطلاعات با استراتژي)

0.5

P-1

نسبت شکست در جامعه

0.5

n

196

نسبت نمونه به جامعه

49

كه در پي توزيع پرسشنامه جهت دستيابي به تعداد مورد نظر 200پرسشنامه بين كاركنان واحدهاي مختلف توزيع گرديد كه از اين تعداد 196 پرسشنامه عودت داده شد و ملاك عمل محقق براي تجزيه و تحليل قرار گرفت . لذا نرخ بازگشت پرسشنامه 97.8درصد بوده که درصد قابل قبول مي‌باشد.

3-5- روش و ابزار جمع آوري اطلاعات                

الف) اسناد ومدارک کتابخانه اي: جهت بررسي و تهيه ادبيات موضوع

ب) جستجوي اينترنتي: جهت بررسي و تهيه ادبيات موضوع

ج) پرسشنامه: در اين پژوهش از پرسشنامه استاندارد تعيين همسويي پاپ(1998)استفاده شده است، که در دو قسمت کلي طراحي گرديده است.  در قسمت اول مشخصات فردي- وضعيتي پاسخگو مورد سؤال قرار گرفته است و قسمت دوم مربوط به سنجش فرضيات تحقيق مي باشد، که داراي 36 سؤال است و در دو بخش اصلي تنظيم شده است که در بخش اول به بررسي 4 ناحيه مدل مفهومي تحقيق  مي پردازد و داراي 12سؤال مي باشد و در بخش دوم به بررسي ارتباطات عمودي( تناسب استراتژيک) وارتباطات افقي( يکپارچگي کارکردي) نواحي 4 گانه مذکور مي‌پردازد که داراي 24 سؤال است. و پس از تعيين پايايي و روايي آن مورد استفاده قرار گرفته است.

 

 

 

 

جدول3 – 2 : تعداد گويه‌هاي مربوط به هر متغير در پرسشنامه

متغير

شماره گويه

تعداد گويه

استراتژي سازمان

1 تا 3

3

زير ساخت سازمان

 4 تا 6

3

استراتژي فناوري اطلاعات

 7 تا9

3

زير ساخت فناوري اطلاعات

10 تا12

3

تناسب استراتژي هاي سازمان با زيرساخت سازمان

 13تا 18

6

تناسب استراتژي هاي فناور اطلاعات با زير ساخت فناوري اطلاعات

 19تا24

6

يکپارچگي استراتژي هاي سازمان با استراتژي هاي فناوري اطلاعات

25 تا 30

6

يکپارچگي زيرساخت هاي سازمان با زير ساخت هاي فناوري اطلاعات

31 تا36

6

 

3-6 -مقياس هاي اندازه گيري

مقياس هاي اندازه گيري به چهار دسته تقسيم مي‌شوند: مقياس اسمي، مقياس رتبه اي ، مقياس فاصله‌اي و مقياس نسبي.

  مقياس مورد استفاده در اين تحقيق از نوع مقياس رتبه اي مي باشد.اين مقياس از نوع کيفي مي باشد وعلاوه بر اينکه افراد و رويدادها را در بعد مشترکي قرار مي دهد آنها را  بر پايه اي رتبه بندي مي نمايد مثلاً مقياس خيلي کم تا خيلي زياد(طيف پنج گزينه اي ليکرت). (کاکاوند،1383، ص154 ).

 طيف ليکرت يکي از رايج ترين مقياس هاي اندازه گيري مي باشد. اين مقياس از مجموعه منطقي از گويه ها که به ترتيب خاصي تدوين شده اند ساخته مي گردد. پاسخ دهنده ميزان موافقت خودرا با هريک از اين عبارت در يک مقياس درجه بندي شده که معمولا از يک تا پنج درجه است نشان مي‌دهد(بازرگان 1381،ص154).در اين تحقيق گويه ها شامل: کاملا” موافقم،موافقم،نظري ندارم،مخالفم و کاملا”مخالفم

3-7 -روايي و پايايي ابزار اندازه گيري

 ابزار سنجش بايد از روايي و پايايي لازم برخوردار باشد تا محقق بتواند داده­هاي متناسب با تحقيق را گردآوري نمايد و از طريق اين داده­ها و تجزيه و تحليل آن‏ها فرضيه­هاي مورد نظر را بيازمايد و به سوال تحقيق پاسخ دهد.

3-7-1- پايايي[51] (قابليت اعتماد)

پايايي پرسشنامه با اين امر سروکار دارد که ابزار اندازه گيري در شرايط يکسان تا چه اندازه نتايج يکساني به دست مي‌دهد.پايايي يکي از ويژگي هاي فني پرسشنامه مي‌باشد (بازرگان، 1381،ص166). براي بررسي پايايي ابزار اندازه گيري شيوه هاي مختلفي به کار برده مي شود که كه از آن جمله مي­توان به اجراي دوباره‌(روش بازآزمايي)، روش موازي‌(همتا)، روش تنصيف (دونيم كردن)، روش كورد ريچاردسون و ضريب آلفاي كرونباخ اشاره كرد.

يکي از معروف ترين معيارهاي سنجش پايايي،استفاده از معيار آلفاي کرونباخ است.آلفاي کرونباخ همبستگي دروني داده هارا اندازه گيري مي کند و به صورت زير محاسبه مي‌شود:

که در اين فرمول α آلفا کرون باخ k  تعداد سوالها ي پرسشنامه  واريانس مجموع سوالها و واريانس سوال i ام ميباشند. هر چقدر مقدار آلفا به يک نزديک شوند نشان دهنده پايايي بيشتر هر چقدر مقدار آن کوچکتر باشد نشان دهنده پايايي کمتر براي پرسشنامه است .

در اين تحقيق ضريب آلفاي كرونباخ كل پرسشنامه بالاي 7/0 و نشان از پايايي بالاي پرسشنامه مي باشد. همچنين ضريب آلفاي كرونباخ براي بخش­هاي مختلف پرسشنامه نيز برآورد شد كه در جدول به تفصيل ارائه شده است:

جدول3 – 3  : پايايي بخش هاي متفاوت پرسشنامه پيش آزمون بر اساس روش آلفاي كرونباخ

مولفه ها

آلفاي کرونباخ

استراتژي کسب و کار

723/0

استراتژي فناوري

747/0

زير ساختهاي سازمان

913/0

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

کل پرسشنامه

789/0

721/0

همان طور که مشاهده مي‌شود تمامي ضرايب بالاي 7/0 در تمامي متغيرها و نشان از پايايي بالاي پرسشنامه مورد استفاده مي باشد.

3-7-2- روايي[52]

مقصود از روايي آن است كه وسيله­ي اندازه­گيري بتواند خصيصه و ويژگي مورد نظر را اندازه بگيرد. اهميت روايي از آن جهت است كه اندازه­گيريهاي نامناسب و ناكافي مي­تواند هر پژوهش علمي را بي‌ارزش و ناروا سازد. روايي (اعتبار) در اصل به صحت و درستي اندازه­گيري محقق برمي‌گردد. (خاكي، 1382،ص 288) روايي را به شكل­هاي مختلف طبقه­بندي كرده­اند كه تعدادي از آنها عبارتند از: روايي محتوايي[53]، روايي نمادي(ظاهري)[54]، روايي مربوط به ملاك[55]، روايي موافق[56]، روايي متضمن پيش­بيني، روايي سازه، روايي همگرا و روايي متمايزكننده. (خاكي، 1382، ص 291-289)

در اين تحقيق براي بررسي روايي، روايي سازه، روايي محتوايي و روايي ظاهري مورد ارزيابي قرار گرفته‌اند.

ü  روايي محتوايي

روايي محتوايي اين اطمينان را بوجود مي­آورد كه مقياس شامل موارد كافي و نمونه براي استفاده از مفهوم است. هرچه موارد معرف حيطه مفهومي كه اندازه­گيري مي­شود بيشتر باشد، اعتبار محتوايي آن بيشتر خواهد بود. به عبارت ديگر روايي محتوايي معرف چگونگي توصيف ابعاد و اجزاء مفهوم است (خاكي، 1382،ص 289).

براي طراحي پرسشنامه با توجه به پيشينه قوي مدلها و همچنين در نظر داشتن متغيرهاي مدلهاي اصلي سعي شد تا پرسشنامه از حيث شاخص هايي كه سازه ها را اندازه گيري مي كنند، بر پشتوانه‌ي مناسبي از نظريه و كاربردهاي عملي آنها در پژوهشها و آزمونهاي متعدد متكي باشد.

ü  روايي نمايي (ظاهري)

در روايي ظاهري در واقع بررسي مي­كنيم كه آيا متخصصين تأييد مي­كنند كه، ابزار همان چيزي را كه از نام آن استنباط مي­شود، مي­سنجد؟ (خاكي، 1382،ص 290)

به منظور سنجش روايي نمايي، پرسشنامه و محتواي آن تحت بررسي استاد راهنماو چند تن از صاحبنظران قرار گرفته و نظرات اصلاحي ايشان لحاظ گرديد.

ü  روايي سازه

روايي سازه دلالت بر چگونگي نتايج به دست آمده از مقياسي دارد كه براي آزمون پيش بيني شده جهت فرضيه هاست. اين كار با روايي همگرا و متمايز كننده ارزيابي مي شود. (خاكي، 1382،ص 291) همچنين جهت بررسي روايي پژوهش از ضريب رتبه‌اي اسپيرمن استفاده شده است.

روش اجراء:

1- دو نفر كارشناس را كه در محتواي تست مورد نظر متخصص باشند، برگزيده مي‌شود.

2- تعريفي ازحيطه مورد سنجش ( كه در حقيقت توصيف بسيار اختصاصي از محتواي حيطه مورد‌آزمون باشد) و مواد اصلي آزمون را در اختيار هر دو متخصص قرار داده مي‌شود.

3- از هرمتخصص خواسته مي‌شود كه تناسب و ارتباط هر سوال تست را با تعريفي كه براي آن حيطه در نظر گرفته‌ايم، با استفاده از يك مقياس چهار امتيازي كه دامنه آن عبارت نامربوط(1)، ارتباط نسبتاً كم(2)،ارتباط نسبتاً زياد(3)وارتباط بسيار زياد(4)مي‌باشد مستقل از نظرات متخصص ديگر درجه‌بندي  مي‌نمائيم.

4- داده‌هاي حاصل از داوري هرمتخصص را در جدولي وارد كرده‌ايم.

5- ميزان توافق بين دو متخصص را با استفاده از ضريب همبستگي رتبه‌اي اسپيرمن بدست مي‌آوريم:

كه در آن:

 : ضريب همبستگي رتبه‌اي اسپيرمن.

  : تفاضل در رتبه‌هاي تعيين شده توسط متخصصين.

: تعداد سوالات.

            جدول3 4: ضريب همبستگي محاسبه شده رتبه‌اي اسپيرمن دو نفر كارشناس خبره

كارشناس خبره دوم

كارشناس خبره اول

كارشناس

812/0+

1

كارشناس خبره اول

1

812/0+

كارشناس خبره دوم

در اين پژوهش اين ميزان برابر 812/0 بدست آمده است كه قابل قبول مي‌باشد.

به منظور تحليل ساختار دروني پرسشنامه و كشف عوامل تشكيل دهنده هر سازه، روايي سازه با استفاده از ابزار تحليل عاملي تأييدي[57] انجام شد. تحليل عاملي تأييدي سازه هاي تحقيق در فصل چهارم ارائه شده است.

تحليل عاملي تأييدي

تحليل عاملي تاييدي در واقع يك مدل آزمون تئوري است، كه در آن پژوهشگر تحليل خود را با يك فرضيه قبلي آغاز مي كند. اين مدل كه مبتني بر يك شالوده تجربي و نظري قوي است، مشخص مي‌كند كه كدام متغيرها با كدام عاملها و كدام عامل با كدام عاملها بايد همبسته شوند. براي ارزشيابي روايي سازه نيز يك روش قابل اعتماد به پژوهشگر عرضه مي‌كند، تا از اين طريق بتواند به گونه بارزي فرضيه هايي را درباره ساختار عاملي داده ها كه ناشي از يك مدل از پيش تعيين شده با تعداد و تركيب مشخصي از عامل‌هاست بيازمايد(هومن، 1387، ص 296- 295). در تحليل عاملي تأييدي، پژوهشگر به دنبال تهيه مدلي است كه فرض مي شود
داده هاي تجربي را بر پايه چند پارامتر نسبتا اندك، توصيف، تبيين يا توجيه مي كند. اين مدل مبتني بر اطلاعات پيش تجربي درباره ساختار داده هاست كه مي تواند به شكل؛ 1) تئوري يا فرضيه، 2) يك طرح طبقه بندي كننده معين براي گويه ها يا پاره تستها در انطباق با ويژگيهاي عيني شكل و محتوا، 3) شرايط معلوم تجربي، و يا 4) دانش حاصل از مطالعات قبلي درباره داده‌هاي وسيع باشد.( هومن، 1387،ص 295)

در انجام تحليل عاملي، جهت بررسي كفايت نمونه‌گيري ( كافي بودن تعداد داده‌هاي مورد نظر براي تحليل عاملي) از شاخص   2 از رابطه ذيل استفاده مي‌گردد:

كه در آن  ضريب همبستگي بين متغيرi  و متغير j و ضريب همبستگي جزئي بين متغيرi  و متغير j  به شرط ثابت بودن بقيه متغيرها مي‌باشند. شاخص    و هر مدلي كه داراي مقدارKMO بزرگتري باشد بهتر است . يعني مقاديرKMO حدود 9/0  تجزيه عاملي بسيار مناسب و مقاديرKMO حول 8/0 تجزيه عاملي مناسب و مقاديرKMO حول 7/0 تجزيه عاملي متعادل و مقاديرKMO حول 6/0 تجزيه عاملي متوسط و 5/0 تجزيه عاملي ناچيز و كمتراز 5/0 تجزيه عاملي نامناسب را نشان مي‌دهد.

3-8 روش تجزيه و تحليل داده ها

در تحقيق حاضر پژوهشگر از روش هاي توصيفي و استنباطي براي سنجش داده ها استفاده خواهد نمود. در بخش روش هاي استنباطي به منظور بررسي فرضيات تحقيق از آزمون هاي زير استفاده شده است که با نرم افزارهاي SPSS وAMOS انجام گرفته است.

  • آزمون کلموگروف اسميرنوف به منظور نرمال بودن داده هاي متغير هاي تحقيق استفاده مي‌شود.

  • مدلسازي معادلات ساختاري و تحليل عاملي تاييدي وهمچنين آزمون هاي برازش مدل براي روايي مدل استفاده شده در تحقيق و اينکه متغيرهاي استفاده شده مدل روايي لازم را دارند.

  • آزمون ضريب همبستگي پيرسون.

3-9-جمع بندي:

در اين فصل بعد از دسته­بندي تحقيق بر اساس هدف و نحوه گردآوري داده­ها، جامعه آماري تحقيق كه شامل مديران ، كارشناسان ،سرپرستان و کارمندان بانک ملي استان سمنان  بود مشخص شد، كه از اين تعداد، 196 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه به صورت تصادفي بين آنها توزيع شد و در ادامه پس از تأييد روايي و پايايي پرسشنامه، در نهايت روشهاي تحليل داده­هاي جمع آوري شده تشريح شد.

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ها

4-1-  مقدمه

 پژوهشگر پس از اين که روش تحقيق خود را مشخص کرد و با استفاده از ابزارهاي مناسب، داده‌هاي مورد نياز را براي آزمون فرضيه هاي خود جمع آوري کرد، اکنون نوبت آن است که با بهره گيري از تکنيک هاي آماري مناسبي که با روش تحقيق، نوع متغيرها،… تناسب دارد، داده هاي جمع آوري شده را دسته بندي و تجزيه و تحليل نمايد و در نهايت فرضيه هايي را که تا اين مرحله او را در تحقيق هدايت کرده اند در بوته آزمون قرار دهد و تکليف آن ها را روشن کند و سرانجام بتواند راه حلي و پاسخي براي پرسش تحقيق بيابد.

تجزيه و تحليل اطلاعات به عنوان مرحله اي علمي از پايه هاي اساسي هر پژوهش علمي به شمار مي‌رود که به وسيله آن کليه فعاليت هاي پژوهش تا رسيدن به نتيجه، کنترل و هدايت مي شوند. در اين فصل نيز به توصيف داده هاي پژوهشي و تجزيه و تحليل تجزيه و تحليل داده هايي كه به وسيله پرسشنامه از افراد نمونه گردآوري شده‌اند پرداخته خواهد شد و سپس به هر يک از فرضيات پاسخ داده مي‌شود.

در بخش اول اين فصل ابتدا ويژگيهاي جمعيت شناختي پاسخ دهندگان مورد برسي قرار
مي­گيرد و سپس با استفاده از آزمون­هاي آماري فرضيات تحقيق مورد بررسي و آزمون قرار مي­گيرد

4-2-آمار توصيفي

با توجه به نتايج بخش اول پرسشنامه ( ويژگي هاي جمعيت شناختي)، اطلاعات زير به طور خلاصه در مورد مشخصات نمونه آماري مورد نظر ارائه مي‌شود. نمودارها بر اساس درصد در زير آورده شده‌اند.

4-2-1- پست سازماني پاسخگويان

جدول 4-1: وضعيت پست سازماني پاسخ دهندگان

درصد داده هر طبقه

فراواني هرطبقه

پست سازماني

1.5

3

مدير

9.7

19

کارشناس

12.8

25

سرپرست

76.0

149

کارمند

100.0

196

جمع

نمودار 4-1: وضعيت پست سازماني پاسخ دهندگان

از ميان پاسخ دهند گان کارمندان بيشترين و مديران کمترين  فراواني را به خود اختصاص داده بودند.

4-2-2-وضعيت تحصيلي  پاسخگويان

جدول 4-2: وضعيت تحصيلي پاسخ دهندگان

درصد داده هر طبقه

فراواني هرطبقه

سطح تحصيلات

25.5

50

ديپلم و زير ديپلم

24.0

47

ليسانس

49.5

97

 فوق ليسانس

1.0

2

دکتري و بالا تر

100.0

196

جمع

نمودار 4-2: وضعيت تحصيلي پاسخ دهندگان

از ميان پاسخ دهندگان افراد داراي مدرک فوق ليسانس بيشترين و افراد داراي مدرک دکترا و بالاتر کمترين فراواني را به خود اختصاص داده اند.

   4-2-3-رشته تحصيلي  پاسخگويان

جدول 4-3: رشته تحصيلي  پاسخ دهندگان

درصد داده هر طبقه

فراواني هرطبقه

رشته تحصيلي

9.7

19

فني و مهندسي

8.2

16

علوم تجربي

5.1

10

هنر

77.0

151

علوم انساني

100.0

196

جمع

نمودار4-3:رشته تحصيلي  پاسخ دهندگان

از ميان پاسخ دهندگان افراد با رشته تحصيلي علوم انساني بيشترين و افراد با رشته تحصيلي هنر کمترين فراواني را به خود اختصاص داده اند.

    4-2-4-وضعيت سابقه کار  پاسخگويان

جدول4-4: وضعيت سابقه کار  پاسخ دهندگان

درصد داده هر طبقه

فراواني هرطبقه

سابقه شغلي

38.8

76

زير 5 سال

11.2

22

10-5 سال

11.2

22

15-10 سال

38.8

76

15 سال و بالاتر

100.0

196

جمع

 نمودار4-4)وضعيت سابقه کار  پاسخ دهندگان

از ميان پاسخ دهندگان افراد با سابقه کمتر از 5 سال و بيشتر از 15 سال بالاترين و افراد با سابقه 5تا10 و 10تا15 پايين ترين فراواني را به خود اختصاص داده اند.

   4-2-5- ميزان آشنايي با فناوري  پاسخگويان

جدول 4-5: وضعيت ميزان آشنايي با فن آوري پاسخ دهندگان

درصد داده هر طبقه

فراواني هرطبقه

ميزان آشنايي

2.0

4

خيلي کم

9.2

18

کم

36.2

71

متوسط

38.3

75

زياد

14.3

28

خيلي زياد

100.0

196

جمع

 

نمودار 4-5: وضعيت ميزان آشنايي با فن آوري پاسخ دهندگان

ازميان پاسخ دهندگان افرادي که ميزان آشنايي با فناوري اطلاعات آنها زياد است بالا ترين فراواني را به خود اختصاص داده اند.

4-3- آمار استنباطي

هدف از استنباط آماري به دست آوردن نتايجي در باره جامعه آماري با استفاد از نمونه‌هايي است كه از آن جامعه استخراج شده است. استنباطهاي که از نمونه مي­شود، نمي­تواند قطعي باشد و اين استنباط ‌ها

احتمالي هستند و لذا بايد مباني نظريه احتمال را در بيان آن­ها به کار گيريم. در واقع هدف نهايي آمار استنباطي برآورد ويژگي‌هاي جامعه است.

4 -3 – 1 – آزمون نرمال بودن متغيرهاي پژوهش

براي بررسي نرمال بودن متغيرهاي تحقيق از آزمون كلموگروف اسميرنوف استفاده مي‌كنيم تا مشخص شود كه از آزمون پارامتري استفاده كنيم يا ناپارامتري استفاده شود.

آزمون نرمال بودن (كولموگروف اسميرنوف) براي تمامي متغيرهاي تحقيق انجام شده است و در تمامي آزمون‌ها، فرضيه آماري به صورت زير مي باشد

H0: داده‌ها نرمال هستند (داده ها از جامعه نرمال آمده اند)

H1: داده‌ها نرمال نيستند (داده ها از جامعه نرمال نيامده اند)

جدول4 6 : نتايج آزمون کلموگروف اسميرنوف

متغيرهاي پژوهش

آماره Z

سطح معناداري

نتيجه فرضيه

استراتژي سازمان

1.146

145.

نرمال است

استراتژي فناوري اطلاعات

1.278

076.

نرمال است

زير ساختهاي سازمان

1.214

105.

نرمال است

زيرساخت هاي فناوري اطلاعات

1.114

167.

نرمال است

اگر مقدار سطح معني داري(Sig) بزرگتر از مقدار خطا 05/0 باشد فرض صفر را نتيجه مي گيريم و در صورتي كه مقدار سطح معني داري كوچكتر از مقدار خطا 05/0 باشد فرض يك را نتيجه مي گيريم.

چون مقدار سطح معني داري در تمامي متغيرها بزگتر از مقدار خطاي  05/0 مي باشد پس فرض صفر را نتيجه مي گيريم يعني متغيرهاي تحقيق همگي نرمال مي باشند و لازم است از آزمون هاي پارامتري استفاده گردد.

4 – 3 – 2 -آزمون فرضيات

4-3-2-1-همبستگي بين متغير ها پژوهش

فرضيه اول : بين زيرساختهاي فناوري اطلاعات با زير ساختهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد.

در اين فرضيه عامل ” زير ساختهاي فناوري اطلاعات”  و “زير ساختهاي سازمان”  شامل مهارتها،  کنترل ساختار و فرآيندها مي‌باشد.

در اين پژوهش چنانچه بين دو متغير رابطه وجود داشته باشد فرضيه صفر را رد و در غير اين صورت مي‌پذيريم. براي آزمون فرضيه به شرح ذيل عمل مي‌نمائيم.

بين زير ساختهاي فناوري اطلاعات با زير ساختهاي سازمان دربانک ملي استان سمنان رابطه وجود ندارد.:         

بين زير ساختهاي فناوري اطلاعات با زير ساختهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد.:

جدول4 -7: توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت فناوري اطلاعات وزير ساخت هاي سازمان

جدول شاخص‌هاي توصيفي

نام متغير

ميانگين

انحراف معيار

تعداد

ضريب همبستگي

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

3.7313

49189.

196

951/0+

زير ساختهاي سازمان

3.8183

48989.

196

نمودار4 -6: توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت فناوري اطلاعات

 

نمودار4 -7: توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت هاي سازمان

000/0= p-VaIue سطح احتمال

                      0.05= = خطاي نوع اول

نتيجه‌گيري:

با توجه به مقدار p-VaIue بدست آمده از نتايج پژوهش بوسيله نرم افزارSpss داريم:

بدين‌طريق كه اگر سطح احتمال يا p -VaIue از ميزان خطاي نوع اول ( ) كمتر باشد، فرض را رد و در غير اين صورت فرض  ‌پذيرفته مي‌شود. لذا فرض  در سطح 95 درصد اطمينان رد مي‌شود.

 تفسير:

نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال ( اطمينان)95 درصد بين زيرساختهاي فناوري اطلاعات با زير ساختهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان 0.951 وجود دارد. اين رابطه بدان معني است که زير ساخت هاي فناوري اطلاعات با زير ساخت هاي سازمان ، يکپارچگي کارکردي بالايي دارند.

‌فرضيه دوم : بين زيرساختهاي فناوري اطلاعات با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد.

در اين فرضيه عامل ” زير ساختهاي فناوري اطلاعات”  شامل مهارتها، کنترل ساختار و فرآيندها  و عامل ” استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان ” شامل  دامنه فناوري، کنترل اطلاعات و مزيت‌هاي سيستمي مي‌باشد.

در اين پژوهش چنانچه بين دو متغير رابطه وجود داشته باشد فرضيه صفر را رد و در غير اين صورت فرض صفر پذیرفته می شود. براي آزمون فرضيه به شرح ذيل عمل مي‌نمائيم.

بين زير ساختهاي فناوري اطلاعات با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود ندارد. :         

بين زير ساختهاي فناوري اطلاعات با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد. :

جدول4-8 : توصيف شاخصهاي آماري  زير ساخت هاي فناوري اطلاعات و استراتژي فناوري اطلاعات

جدول شاخص‌هاي توصيفي

نام متغير

ميانگين

انحراف معيار

تعداد

ضريب همبستگي

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

3.7313

49189.

196

220/0+

استراتژيهاي فناوري اطلاعات

3.9286

63313.

196

لذا فرض  در سطح 95 درصد اطمينان رد مي‌شود.

 تفسير:

نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال ( اطمينان)95 درصد بين زيرساختهاي فناوري اطلاعات با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان 0.220 وجود دارد.اين رابطه بدين معناست که زير ساخت هاي فناوري اطلاعات با استراتژي هاي فناوري اطلاعات تناسب دارد و لي اين تناسب در سطح بسيار پاييني مي باشد.

فرضيه سوم : بين استراتژيهاي  کسب و کار با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد.

در اين فرضيه عامل ” استراتژيهاي  سازمان ” و عامل ” استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان ” شامل  دامنه فناوري، کنترل اطلاعات و مزيت‌هاي سيستمي مي‌باشد.

در اين پژوهش چنانچه بين دو متغير رابطه وجود داشته باشد فرضيه صفر را رد و در غير اين صورت فرض صفر پذیرفته می شود. براي آزمون فرضيه به شرح ذيل عمل مي‌نمائيم.

بين استراتژيهاي  سازمان با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود ندارد.:         

بين استراتژيهاي سازمان با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد.:

جدول4-9 : توصيف شاخصهاي آماري  استراتژيهاي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان

جدول شاخص‌هاي توصيفي[58]

نام متغير

ميانگين

انحراف معيار

تعداد

ضريب همبستگي

استراتژيهاي فناوري اطلاعات

3.9286

68313.

196

608/0+

استراتژيهاي سازمان

4.0153

65048.

196

لذا فرض  در سطح 95 درصد اطمينان رد مي‌شود.

 

 

 

 تفسير:

نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال ( اطمينان)95 درصد بين استراتژي سازمان با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان 0.608 وجود دارد. و اين بدين معني است که استراتژي هاي فناوري اطلاعات سازمان با استراتژي هاي سازمان يکپارچگي دارند و اين يکپارچگي در حد متوسط رو به بالا مي باشد.

فرضيه چهارم : بين زيرساختهاي سازمان  با استراتژيهاي سازمان سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد.

در اين فرضيه عامل ” زير ساختهاي سازمان ”  شامل مهارتها، کنترل ساختار و فرآيندها  و عامل ” استراتژيهاي کسب و کار” شامل  دامنه فناوري، کنترل اطلاعات و مزيت‌هاي سيستمي مي‌باشد.

در اين پژوهش چنانچه بين دو متغير رابطه وجود داشته باشد فرضيه صفر را رد و در غير اين صورت فرض صفر پذیرفته می شود. براي آزمون فرضيه به شرح ذيل عمل مي‌نمائيم.

بين زيرساختهاي سازمان  با استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود ندارد.:         

بين زيرساختهاي سازمان  با استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه وجود دارد.:

جدول4-10 : توصيف شاخصهاي آماري استراتژي هاي سازمان و زير ساخت هاي سازمان

جدول شاخص‌هاي توصيفي

نام متغير

ميانگين

انحراف معيار

تعداد

ضريب همبستگي

استراتژيهاي سازمان

3.1315

49172.

196

454/0+

زير ساختهاي سازمان

3.1688

48994.

196

لذا فرض  در سطح 95 درصد اطمينان رد مي‌گردد.

 تفسير:

نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال ( اطمينان)95 درصد بين زيرساختهاي سازمان با استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان 0.454 وجود دارد.و اين رابطه بدين معنا است که استراتژي هاي سازمان با زير ساخت هاي سازمان  تناسب دارند . و ميزان اين تناسب متوسط رو به پايين مي باشد.

4-3-2-2- بررسي وضعيت متغير هاي پژوهش

فرضيه پنجم: زيرساختهاي سازمان، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات، استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف شده است.

در اين فرضيه عامل ” زير ساختهاي سازمان ” و ” زير ساختهاي فناوري اطلاعات ”  شامل مهارتها، کنترل ساختار و فرآيندها  و عامل ” استراتژيهاي کسب و کار” و ” ” استراتژيهاي فناوري اطلاعات ” شامل  دامنه فناوري، کنترل اطلاعات و مزيت‌هاي سيستمي با انتخاب گزينه‌هاي ( کاملا مخالفم ، مخالفم ، نظري ندارم ، موافقم ، کاملا موافقم ) به ترتيب با امتيازات 1 الي 5 ، امتيازبندي شده است.

در اين پژوهش چنانچه متوسط (ميانگين ) پاسخگويان به فرضيه به ميزان نظري ندارم  معتقد باشند، فرض  رد و در غير اين صورت فرض  را مي‌پذيريم. لذا داريم:

زيرساختهاي سازمان، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات، استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف نشده است.    زيرساختهاي سازمان، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات، استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف شده است.              يا به زبان آماري داریم:

جدول4-11 : خلاصه امار هاي توصيفي 4 متغير

خلاصه آمارهاي توصيفي

شرح

تعداد

ميانگين

انحراف معيار

انحراف استاندارد از ميانگين

استراتژي فناوري

196

3.0286

68313.

04880.

استراتژي سازمان

196

3.1315

49172.

03512.

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

196

4.0150

65074.

04648.

زير ساختهاي سازمان

196

3.1688

48994.

03500.

جدول 4 12 :آزمون فرضيه برابري ميانگين يک جامعه

 

One-Sample Test

شرح

آزمون فرضيه برابري ميانگين يک جامعه  t-test

Test Value = 3

مقدار t

درجه آزادي

 (2-tailed)

سطح احتمال

ميانگين‌

اختلاف

فاصله اطمينان 95 درصدي براي اختلاف ميانگين

حد پايين

حد بالا

استراتژي فناوري

586.

159

559.

02857.

0677.-

1248.

استراتژي سازمان

3.743

195

000.

13148.

0622.

2007.

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

21.837

195

000.

1.01500

9233.

1.1067

زير ساختهاي سازمان

4.824

195

000.

16883.

0998.

2378.

تصميم‌گيري:

با توجه به مقدار p-VaIue بدست آمده از نتايج پژوهش بوسيله نرم افزارSpss داريم:

با توجه به اطلاعات جدول(4-12) در خصوص فرضيه5 داريم:

فرض صفر با احتمال 95 درصد اطمينان در خصوص، زيرساختهاي سازمان، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان رد می شود و به عبارت دیگر به نظر می‌رسد زيرساختهاي سازمان، زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف شده است. لکن از  طرف دیگر  فرض صفر با احتمال 95 درصد اطمينان، در خصوص استراتژي فناوري اطلاعات رد نمی شود و به عبارت دیگر به نظر می‌رسد استراتژي فناوري اطلاعات در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف نشده است.

نتيجه‌گيري:

با احتمال 95 درصد اطمينان به نظر مي‌رسد، استراتژي فناوري اطلاعات به درستي تعريف نشده است و ليکن به ترتيب زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات ،  زيرساختهاي سازمان،  استراتژيهاي کسب و کار سازمان به ترتيب در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف شده است و به نظر پاسخگويان بالاترين امتياز را زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات به خود اختصاص داده است .

4-3-2-3- معادلات ساختاري

فرضيه ششم : بين زيرساختهاي سازمان  با زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات و استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي کسب و کار سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه بصورت مدل ساختاري وجود دارد.

معرفي تکنيک مدل معادلات ساختاري:

همچنين در اين تحقيق از تکنيک مدل معادلات ساختاري[59]SEM  استفاده شده است، مدل‌سازي معادله ساختاري، انواع متنوعي از مدل­ها را با هدف اساساً مشابه براي به تصويرکشيدن روابط ميان متغيرهاي مشاهده­شده به کار مي­برد. اين هدف فراهم­کردن آزمون کمي براي يک مدل نظري مفروض شده به­وسيله محقق است. اين مدل­ها فرض مي­کنند که چگونه مجموعه­اي از متغيرها، سازه­ها را تعريف کرده و چگونه اين سازه­ها با يکديگر مرتبط­اند. علاوه بر اين با اين تکنيک مي­توان ميزان ارتباط بين عوامل را از طريق كشف روابط بين متغيرهاي مكنون يا پنهان با متغيرهاي مشاهده شده يا پرسش‌هاي تحقيق مورد ارزيابي قرار داد.

اين مدل­ها مي­توانند اثرات اصلي و اثرات تعاملي را همزمان بررسي کنند و در نتيجه توان محققان را در تحليل مدل­هاي نظري پيچيده براي پديده­هاي پيچيده و مبهم افزايش داده و نياز و وابستگي آنان را به مدل­هاي آماري پايه کاهش دهند.

در حالت کلي مدل معادلات ساختاري يک تحليل چند متغيري بسيار نيرومند از خانواده رگرسيون چند متغيري و به بيان دقيق­تر بسط مدل خطي کلي [60] GLM است که به محقق امکان مي‌دهد به­جاي بررسي تنها يک معادله رگرسيون، مجموعه­اي از معادلات رگرسيون را به­طور همزمان مورد آزمون قرار دهد.

در اين­جا ضمن در نظرگرفتن يک مدل مفهومي نظري با هدف اين­که اين مدل تا چه حد به وسيله داده­هاي نمونه حمايت مي­شود از اين تحليل استفاده کرده­ايم. همچنين روابط بين متغيرها مورد سنجش قرارگرفته و بر اساس آن ميزان تأثير هر يک از مؤلفه­ها در مدل تأييد شده، اندازه‌گيري شده است. در مجموع از تحليل­عاملي­تأييدي و شاخص­هاي نيکويي برازش براي بررسي برازندگي مناسب مدل نظري استفاده شده و از ضرايب رگرسيون چند­ متغيره و همبستگي‌هاي دو متغيره و جزيي براي به­دست آوردن اثر مستقيم و غير­مستقيم متغير(هاي) پيش‌بين بر متغير وابسته استفاده شده است. نرم‌افزار مورد استفاده به اين منظور نرم افزار آموسAmos[61] نسخه 20 بوده است.(قاسمي ، 1390، صص106-84)

فرآيند تجزيه و تحليل ساختارهاي كواريانس (مدلسازي معادلات ساختاري) و تحليل عاملي تاييدي شامل يكسري گام‌ها است و مي توان در شکل (4-1) خلاصه كرد:

بيان مدل

گردآوري داده ها

تئوري

تخمين مدل

آزمون مدل

نتايج

تفسير

شکل4-1 : نمايش مراحل اساسي تحليل  

بيان مدل[62]

اين مرحله در واقع همان بيان رسمي مدل است و اين مرحله يكي از مهمترين مراحل موجود در مدلسازي معادلات ساختاري است. در واقع هيچگونه تحليلي صورت نمي‌گيرد، مگر اين‌كه اول محقق مدل خود را که درباره روابط ميان متغيرها است بيان و مشخص كند. اين مرحله شامل فرمول بندي (تنظيم) يك عبارت درباره يك مجموعه‌اي از پارامترها است. اين پارامترها در زمينه مدلسازي معادلات ساختاري، ماهيت روابط ميان متغيرها را نشان مي‌دهد. در مدلسازي معادلات ساختاري، اندازه و علامت اين پارامترها تعيين مي‌شود.

 تخمين مدل

پس از بيان مدل مرحله بعد بدست آوردن تخمين پارامترهاي آزاد از روي مجموعه اي از داده هاي مشاهده شده است. روش هاي تكراري[63] از قبيل بيشينه درست نمايي[64] يا حداقل مجذورات تعميم يافته[65] جهت تخمين مدل مورد استفاده قرار مي گيرد.

روش كار در اين رويه هاي تخمين به اين صورت است كه در هر تكرار، يك ماتريس كوواريانس ضمني[66] ساخته مي شود و با ماتريس كوواريانس داده‌هاي مشاهده شده مقايسه مي‌شود. مقايسه اين دو ماتريس منجر به توليد يك ماتريس باقيمانده[67] مي شود و اين تكرارها تا جايي ادامه خواهد يافت كه اين ماتريس باقيمانده مينيمم شود. محاسبات يا برآورد پارامترها حداكثر با 250 تكرار امكان پذير مي باشد. در صورتي كه تعداد تكرارها از 250 تا بيشتر شود محاسبات مربوط به برآورد پارامتر متوقف مي شود.  متغيرهاي تحقيق به دو دسته‌ي پنهان و آشکار تبديل مي شوند . متغيرهاي آشكار يا مشاهده شده به گونه‌اي مستقيم به وسيله پژوهشگر اندازه گيري مي شود، در حالي كه متغيرهاي مكنون يا مشاهده نشده به گونه‌اي مستقيم اندازه گيري نمي شوند، بلكه بر اساس روابط يا همبستگي هاي بين متغيرهاي اندازه گيري‌شده استنباط مي شوند. متغيرهاي مكنون بيانگر يكسري سازه هاي تئوريكي هستند مانند مفاهيم انتزاعي كه مستقيما قابل مشاهده نيستند و از طريق ساير متغيرهاي مشاهده شده ساخته و مشاهده مي‌شوند.

قبل از بررسي نهايي فرضيات پژوهش به جهت عدم تخطي از پذيره­هاي مورد نياز در تحليل معادلات ساختاري ابتدا شاخص­هاي توصيفي مؤلفه­هاي مختلف را بررسي کرده­ايم. بديهي است با توجه به  ينکه روايي پرسشنامه در فصل قبل بررسي و تأييد شده و  مؤلفه­ها هر يک از آن­ها چون به منظور   اندازه گيري يک متغير واحد طراحي شده­اند با هم همبستگي منطقي داشته باشند. براي اين منظور از همبستگي پيرسون استفاده شده است. نتايج توصيفي مؤلفه­هاي توصيفي شامل ميانگين و انحراف استاندارد در جدول ارائه شده است

جدول4- 13 : شاخص‌هاي توصيفي آماري متغيرهاي پرسشنامه

جدول شاخصهاي توصيفي

شرح

ميانگين

انحراف معيار

تعداد

استراتژي فناوري

3.0286

68313.

196

استراتژي کسب و کار

3.1315

49172.

196

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

4.0150

65074.

196

زير ساختهاي سازمان

3.1688

48994.

196

جدول4 14 : ضريب همبستگي بين عوامل

جدول ضريب همبستگي بين عوامل

 

 

استراتژي فناوري

استراتژي سازمان

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

زير ساختهاي سازمان

استراتژي فناوري

Pearson Correlation

مقدار پيرسون

1

Sig. (2-tailed)

سطح معني داري

 

N

تعداد

196

استراتژي سازمان

Pearson Correlation

مقدار پيرسون

608.**

1

Sig. (2-tailed)

سطح معني داري

000.

 

N

تعداد

196

196

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

Pearson Correlation

مقدار پيرسون

220.**

174.*

1

Sig. (2-tailed)

سطح معني داري

002.

015.

 

N

تعداد

196

196

196

زير ساختهاي سازمان

Pearson Correlation

مقدار پيرسون

256.**

194.**

951.**

1

Sig. (2-tailed)

سطح معني داري

000.

007.

000.

 

N

تعداد

196

196

196

196

**. Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed).

*. Correlation is significant at the 0.05 level (2-tailed).

 

 

تفسير :

با توجه به اهميت ماتريس واريانس – کوواريانس (به جاي استفاده از داده‌هاي خام ) در انجام محاسبات مربوط به برآورد پارامترها و همچنين شاخص‌هاي برازش در جدول (4-14) ماتريس واريانس کوواريانس متغيرها نشان داده شده است. جدول(4-13) نشان مي‌دهد در بين متغيرها ، زير ساخت هاي فناوري اطلاعات با ميزان 4.0150 بالا ترين ميانگين و استراتژي هاي فناوري اطلاعات با ميزان  3.0276 کمترين ميانگين را به خود اختصاص داده اند.

ضريب همبستگي پيرسون بين متغيرها، سطح معناداري همبستگي هر کدام از آنها با ساير متغيرها و تعداد اطلاعات را نشان مي­دهد. ضريب همسبتگي بين متغيرهاي که سطح معني‌داري کمتر از 1 درصد باشد، معنادار و در غير اين صورت رابطه وجود ندارد. همچنانکه اطلاعات نشان مي‌دهد متغيرهاي تحقيق با هم رابطه مستقيم در سطح 99 درصد اطمينان دارند. به عبارت ديگر همه مؤلفه­ها با هم همبستگي مثبت و بالايي دارند که در سطح 1% معني دار است.

پس از اطمينان از وجود همبستگي بين متغيرهاي تحقيق جهت بررسي رابطه علّي مطرح شده در فرضيات تحقيق، مدلسازي معادلات ساختاري در نرم افزار AMOS  بكار گرفته مي‌شود. براي بررسي مدل نظري تحقيق که بيان مي­دارد فرضيات با هم ارتباط دارند. دياگرام زير که به نوعي از اشکال استاندارد در برنامه­هاي معادلات ساختاري استفاده مي­کند ترسيم شده است.

در نمودار (4-8)، ساختار مدل به­صورت يک قرارداد در روش­هاي معادلات ساختاري متغيرهاي مشاهده­گر را با مستطيل و متغيرهاي مکنون را با دايره يا بيضي نشان داده شده است. نتيجه بررسي روابط با مدلسازي معادلات ساختاري در نمودار (4-9) به تفكيك ضرايب استاندارد و ضرايب معناداري روابط ارائه شده است.

نمودار 4 8 :مدل نظري تحقيق به روش معادلات ساختاري

نمودار 4 9 : تخمين ضرايب استاندارد معادلات ساختاري

 

 

 

جدول4-15 : نام و شرح متغیرهای استفاده شده در مدل

نام و شرح متغیرهای استفاده شده در مدل

نام متغیر

شرح متغیر

نام متغیر

شرح متغیر

esfan-1

دامنه فن آوري

esfan

استراتژی های فناوری اطلاعات

esfan-2

کنترل فناوري اطلاعات

esfan-3

مزيت هاي سيستمي

eskar-1

مهارتهاي فناوري

eskar

زیر ساخت های فناوری اطلاعات

eskar-2

کنترل ساختارهاي فناوري

eskar-3

فرآيندهاي فن آوري

zersa-1

دامنه کسب و کار

zersa

استراتژی های کسب و کار

zersa-2

کنترل کسب و کار

zersa-3

مزيت هاي رقابتي

zerfan-1

مهارتهاي زير ساخت

zerfan

زیر ساخت های سازمان

zerfan-2

کنترل ساختارهاي زير ساخت

zerfan-3

فرآيندهاي زيرساخت

 

بين زيرساختهاي سازمان ،زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات و استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي کسب و کار سازمان در بانک ملي رابطه بصورت مدل ساختاري وجود دارد.              

 بين زيرساختهاي سازمان، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات ، استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي کسب و کار سازمان در بانک ملي رابطه بصورت مدل ساختاري وجود ندارد             

تفسير:

در نخستين گام به منظور بررسي روايي مدل نظري از تحليل­عاملي تأييدي استفاده کرده‌ايم. جهت بررسي كفايت نمونه‌گيري ( كافي بودن تعداد داده‌هاي مورد نظر براي تحليل عاملي) از شاخص    استفاده شد . که نتایج آن در جدول (4-16) ارائه شده است.

 

جدول 4 16: آماره KMO و نتايج آزمون كرويت – بارتلت

عنوان شاخص

مقدار شاخص

آماره KMO

0.735

آزمون كرويت – بارتلت

274.239

درجه آزادي

78

سطح احتمال

0.000

تفسير: نتايج جدول نشان مي‌دهد كه :

آماره KMO برابر 735/0 بوده، لذا تعداد داده‌ها براي انجام تحليل عاملي مناسب مي‌باشند. همچنين نتايج آزمون كرويت – بارتلت نيز معني‌دار است، به اين مفهوم كه فرض عدم همبستگي بين داده‌ها رد و همبستگي بين متغيرها معني‌دار است.

در رويکرد تأييدي، محقق مدل نظري خاصي را مفروض مي­دارد، داده­ها را گردآوري مي‌کند و سپس برازش داده­ها را با مدل آزمون مي­کند. در اين حالت شاخص­هاي مختلفي براي ارزشيابي برازندگي مدل وجوددارد که در حالت کلي به آن­ها شاخص­هاي برازندگي مدل مي‌گويند، اين شاخص­ها دائماً در حال توسعه و پيشرفت مي­باشند.در اين مدل کليت مدل مورد تائيد و عوامل با هم رابطه دارند. جهت بررسي مدل داريم:

 جدول 4 17 : نتايج کليت مدل مورد آزمون

نتايج کليت مدل مورد آزمون

Notes for Model (Default model)

Chi-square

مقدار آماره کاي – دو

192.76

Degrees of freedom

درجه ازادي

50

Probability level

سطح معني داري

0.006

مقدار آماره کاي‌دو  و درجه آزادي نشان مي‌دهد که درجه آزادي برابر 50و مقدار کاي‌اسکوئر  نسبتا بزرگ (برابر 192.76) مي‌باشد و با توجه مقادير معني­داري روابط بين متغيرها، جهت ادامه کار براي

بررسي صحت مدل پيش فرض از شاخص‌هاي مختلفي استفاده مي‌شود. محقق در اينجا از شاخصهاي نظير نسبت کاي اسکوئر به درجه آزادي(کاي اسکوئر نسبي) ، شاخص نيکويي برازش، نيکويي برازش اصلاح شده ، شاخص برازندگي تطبيقي و ريشه ميانگين مربعات خطاي برآورد استفاده کرده‌ است. نتايج بررسي روايي مدل و شاخص‌هاي برازش در جدول (4-17) ارائه شده است.

  جدول 4 18 : نتايج بررسي روايي مدل و شاخص هاي برازش 

نتايج برازش مدل

عنوان شاخص

 مقدار قابل قبول

مقدار بدست آمده

تفسير

p-value Chi-square

سطح احتمال کاي – اسکوئر

بزرگتر از 5 درصد

0.006

غير قابل قبول

CMIN/DF

نسبت کاي اسکوئر به درجه ازادي

مقادير بين 1 تا 5

10.0625

وضعيت غير قابل قبول مدل

GFI (Goodness of Fit Index)

شاخص برازندگي

 0 (عدم برازش) تا ‌

1 (برازش کامل)

0.604

 نسبتا قابل قبول

AGFI (Adjusted Goodness of Fit Index)

شاخص تعديل شده برازندگي

 0 (عدم برازش) تا ‌

1 (برازش کامل)

0.261

وضعيت غير قابل قبول مدل

CFI (Comparative Fit Index)

شاخص برازندگي تطبيقي

 0 (عدم برازش) تا ‌

1 (برازش کامل)

0.171

وضعيت غير قابل قبول مدل

RMSEA
(Root Mean Square of Approximation)

ريشه دوم ميانگين مجذورات باقيمانده

 0.05>

0.381

خطاي بزرگ معقولي براي تقريب در جامعه

شاخص کاي اسکوئر به درجه آزادي(کاي اسکوئر نسبي) CMIN/DF را جهت قضاوت درباره مدل تدوين شده و حمايت داده‌ها از شاخص ارزيابي مي‌گردد. دامنه تغييرات قابل قبول CMIN/DF بين يک تا پنج مي‌باشد.

شاخص‌هاي GFI وAGFI، مقدار نسبي واريانس‌ها و کوواريانس‌ها را به گونه مشترک از طريق مدل

ارزيابي مي‌کنند.دامنه تغييرات GFI بين صفر و يک مي‌باشد. مقدار GFI بين صفر (عدم برازش) تا ‌(برازش کامل) نوسان دارد.شاخص برازندگي ديگر AGFI يا همان مقدار تعديل يافته شاخص GFI براي درجه آزادي مي‌باشد. اين مشخصه معادل با کاربرد ميانگين مجذورات به جاي مجموع مجذورات در صورت و مخرج (1- GFI) است. مقدار اين شاخص نيز بين صفر و يک مي‌باشد. شاخص‌هاي GFI و AGFI را که جارزکاگ و سوربوم (1989) پيشنهاد کرده‌اند بستگي به حجم نمونه ندارد.

شاخص : CFIشاخص CFI بين صفر (عدم برازش) تا ‌(برازش کامل) نوسان دارد.بزرگتر از 90/0 قابل قبول و نشانه برازندگي بسيار خوب مدل است. اين شاخص از طريق مقايسه يک مدل به اصطلاح مستقل که در آن بين متغيرها هيچ رابطه‌اي نيست با مدل پيشنهادي مورد نظر، مقدار بهبود را نيز مي‌آزمايد. شاخص CFIاز لحاظ معنا مانند NFI است با اين تفاوت که براي حجم گروه نمونه جريمه مي‌دهد.

شاخص RMSEA ريشه ميانگين مجذورات تقريب مي­باشد. اين معيار به عنوان اندازه تفاوت براي هر درجه آزادي تعريف شده است. مقدار RMSEA كه به واقع همان آزمون انحراف هر درجه آزادي است، براي مدل‌هايي كه برازندگي خوبي داشته باشد، كمتر از 0.05  است. مقادير بالاتر از آن تا 0۸/0 نشان دهنده خطاي معقولي براي تقريب در جامعه است. مدلهايي كه RMSEA آنها ۱/۰ يا بيشتر باشد برازش ضعيفي دارد.

تفسير :

نتايج تحليل و مقادير شاخص‌هاي برازش، نشان از برازش نسبتا خوب و معني‌دار بودن مدل نيست.  اين بدان معني است که داده‌هاي نمونه مورد مطالعه مدل نظري ما را تاييد نمي‌کنند، آماره‌هاي کاي اسکوئر نسبي، GFI، CFI،AGFI و RMSEA ميزان انطباق ماتريس واريانس کواريانس مدل فرضي را با ماتريس نمونه‌اي مقايسه مي‌کنند. لذا مي‌بايست اصلاحاتي در مدل ايجاد نمود. در اين مدل بين متغيرها  براساس پيشنهادات اصلاحي نرم افزار AMOS در قسمت شاخصهاي اصلاحي[68] اعمال مي‌گردد. لذا مل نهايي به صورت ذيل(نمودار 4-10) استخراج مي‌گردد.

نمودار 4- 10 : مدل نهايي اصلاح شده

با اجراي دوباره نرم افزار، نتايج  برازش مدل اصلاح شده به شرح ذيل(جدول 4-18) مي‌باشد:

 

 

 

جدول 4 19 : نتايج برازش مدل اصلاح شده

 

نتايج برازش مدل اصلاح شده

عنوان شاخص

 مقدار قابل قبول

مقدار بدست آمده

تفسير

p-value Chi-square

سطح احتمال کاي – اسکوئر

بزرگتر از 5 درصد

0.609

قابل قبول

CMIN/DF

نسبت کاي اسکوئر به درجه ازادي

مقادير بين 1 تا 5

1.276

وضعيت نسبتا  قابل قبول مدل

GFI (Goodness of Fit Index)

شاخص برازندگي

 0 (عدم برازش) تا ‌

1 (برازش کامل)

0.999

وضعيت قابل قبول مدل 

AGFI (Adjusted Goodness of Fit Index)

شاخص تعديل شده برازندگي

 0 (عدم برازش) تا ‌

1 (برازش کامل)

0.987

وضعيت قابل قبول مدل

CFI (Comparative Fit Index)

شاخص برازندگي تطبيقي

 0 (عدم برازش) تا ‌

1 (برازش کامل)

1.000

وضعيت قابل قبول مدل

RMSEA
(Root Mean Square of Approximation)

ريشه دوم ميانگين مجذورات باقيمانده

 0.05>

0.000

خطاي معقولي براي تقريب در جامعه

نتايج تحليل و مقادير شاخص‌هاي برازش، نشان از برازش نسبتا خوب و معني‌دار بودن مدل است. . به عبارت ديگر بين زيرساختهاي سازمان با زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات و استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي کسب و کار سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه بصورت مدل ساختاري وجود دارد که داده‌هاي نمونه مورد مطالعه مدل اصلاح شده را تاييد مي‌کنند، آماره‌هاي کاي اسکوئر نسبي، GFI، CFI،AGFI و RMSEA ميزان انطباق ماتريس واريانس کواريانس مدل فرضي را با ماتريس نمونه‌اي مقايسه مي‌کنند. اين بدان معني است که فرض اينکه متغيرها با هم داراي ارتباط است، پذيرفته مي‌شود . در اين مدل مقدار همبستگي بين ابعاد نيز در سطح 1% معني‌دار است. بعد از اطمينان يافتن از صحت مدل‌اندازه‌گيري گام بعدي در تحليل بدست آوردن تخمين ضرايب استاندارد(ضرايب مسير) و عدد معناداري اثر هر کدام  از ضرايب رگرسيون در مدل مي‌باشد.

جدول 4 20 : تاييد / عدم تائيد رابطه بين متغيرها و برآوردهاي استاندارد حداکثر درستنمايي براي مدل نظري تحقيق

 

جدول تاييد / عدم تائيد رابطه بين متغيرها و برآوردهاي استاندارد حداکثر درستنمايي براي مدل نظري تحقيق

Regression Weights: (Group number 1 – Default model)

عنوان شاخص

شکل رابطه

عنوان شاخص

Estimate

S.E.

C.R.

P

برآورد

خطاي معيار

نسبت بحراني

سطح معني‌داري

دامنه فن آوري

<—

استراتژي فناوري

1.648

0.343

4.914

***

کنترل فناوري اطلاعات

<—

استراتژي فناوري

1.62

0.347

4.665

***

مزيت هاي سيستمي

<—

استراتژي فناوري

1

 

 

 

مهارتهاي فناوري

<—

استراتژي سازمان

0.732

0.141

5.199

***

کنترل ساختارهاي فناوري

<—

استراتژي سازمان

0.821

0.133

6.162

***

فرآيندهاي فن آوري

<—

استراتژي سازمان

1

 

 

 

دامنه کسب و کار

<—

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

1

 

 

 

کنترل کسب و کار

<—

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

0.848

0.107

7.892

***

مزيت هاي رقابتي

<—

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

1.171

0.145

8.098

***

مهارتهاي زير ساخت

<—

زير ساختهاي سازمان

1

 

 

 

کنترل ساختارهاي زير ساخت

<—

زير ساختهاي سازمان

0.884

0.092

9.653

***

فرآيندهاي زيرساخت

<—

زير ساختهاي سازمان

0.723

 

0.094

7.682

***

استراتژي فناوري

<–>

استراتژي کسب و کار

0.34

0.076

4.48

***

استراتژي فناوري

<–>

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

0.08

0.026

3.114

0.002

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

<–>

زير ساختهاي سازمان

0.564

0.08

7.078

***

زير ساختهاي سازمان

<–>

استراتژي کسب و کار

0.124-

0.042

2.968-

0.003

تفسير : با توجه به نتايج جدول فوق داريم :

مقدار نسبت بحراني[69] ، مقداري است که از محاسبه مقدار برآوردشده غير استاندارد براي پارامتر[70] به خطاي معيار [71] محاسبه‌شده براي همان پارامتر حاصل مي‌شود و نشان مي‌دهد که در صورت رد فرضيه صفري که مقدار اين پارامتر را برابر صفر مي‌دهد تا چه حد احتمال خطا وجود دارد. شاخصهاي جزيي برازش ( نسبت بحراني و سطح معني‌داري آنها)  نشان مي‌دهد که بارهاي عاملي درچه سطحي معني‌دارهستند. نتايج نشان مي‌دهد که اکثر شاخص‌ها در سطح 0.01درصد (* * در سطح 1%  معني‌دار)  با هم رابطه دارند که البته اين نتايج توسط نتايج همبستگي نيز تاييد مي‌شود. بدين معنا که برآوردهاي وزن غير استاندارد رگرسيوني به روش حداکثر درستنمايي رابطه مستقيم وجود دارد. با توجه به بارهاي عاملي مي توان گفت سهم کدام متغير در اندازه گيري سازه مربوطه بيشتر است و سهم کدام متغير کمتر. به بيان ديگر شاخصي که بارعاملي بزرگتري داشته باشد سهم بيشتري در اندازه گيري سازه مربوطه دارد و شاخصي که بار عاملي کمتري داشته باشد، سهم کمتري را دارد. درنمودار(4-11) وزن شاخص ها به صورت دياگرام نشان داده شده است:


نمودار4
11 :وزن شاخص ها در مدل نهايي

همچنين در جدول ذيل مقادير بارهاي عاملي استاندارد شده براي هر متغير را نشان مي‌دهد.

جدول4- 21 : وزن رگرسيوني استاندارد شده بين متغيرها براي مدل نظري تحقيق

جدول وزن رگرسيوني استاندارد شده بين متغيرها براي مدل نظري تحقيق

Standardized Regression Weights:
(Group number 1 – Default model)

عنوان شاخص

شکل رابطه

عنوان شاخص

Estimate

برآورد

دامنه فن آوري

<—

استراتژي فناوري

0.991

کنترل فناوري اطلاعات

<—

استراتژي فناوري

0.8

مزيت هاي سيستمي

<—

استراتژي فناوري

0.722

مهارتهاي فناوري

<—

استراتژي کسب و کار

0.539

کنترل ساختارهاي فناوري

<—

استراتژي کسب و کار

0.793

فرآيندهاي فن آوري

<—

استراتژي کسب و کار

0.831

دامنه کسب و کار

<—

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

0.867

کنترل کسب و کار

<—

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

0.828

مزيت هاي رقابتي

<—

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

0.652

مهارتهاي زير ساخت

<—

زير ساختهاي سازمان

0.65

کنترل ساختارهاي زير ساخت

<—

زير ساختهاي سازمان

0.522

فرآيندهاي زيرساخت

<—

زير ساختهاي سازمان

0.63

استراتژي فناوري

<–>

استراتژي کسب و کار

0.565

استراتژي فناوري

<–>

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

0.229

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

<–>

زير ساختهاي سازمان

0.979

زير ساختهاي سازمان

<–>

استراتژي کسب و کار

0.125-

تفسير : با توجه به نتايج جدول فوق داريم :

نتايج نشان مي‌دهد که اکثر شاخص‌ها در سطح 0.01درصد ( * * در سطح 1%  معني‌دار)  با هم رابطه دارند که البته اين نتايج توسط نتايج همبستگي نيز تاييد مي‌شود. بدين معنا که برآوردهاي وزن استاندارد رگرسيوني به روش حداکثر درستنمايي بين شاخص‌هاي متغيرها با احتمال 99 درصد اطمينان برآورد شده است. در نمودار(4-12) نيز وزن شاخص‌هاي استاندارد به صورت دياگرام نشان داده شده است:

نمودار4 12 : وزن شاخص ها استاندارد در مدل نهايي

 

 

 

 

 

 

 

جدول4- 22 : خلاصه نتایج همبستگی بین متغیرها

خلاصه نتایج همبستگی بین متغیرها

نام متغير

ميانگين

انحراف معيار

ضريب همبستگي

رد/ قبول

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

3.7313

49189.

951/0+

قبول

زير ساختهاي سازمان

3.8183

48989.

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

3.7313

49189.

220/0+

قبول

استراتژيهاي فناوري اطلاعات

3.9286

63313.

استراتژيهاي فناوري اطلاعات

3.9286

68313.

608/0+

قبول

استراتژيهاي سازمان

4.0153

65048.

استراتژيهاي سازمان

3.1315

49172.

454/0+

قبول

زير ساختهاي سازمان

3.1688

48994.

 

 

جدول4- 23 : خلاصه تعریف درست/ نادرست متغیرها

خلاصه تعریف درست/ نادرست متغیرها

نام متغير

مقدار t

سطح احتمال

تعریف درست / نادرست

استراتژي فناوري

586.

559.

تعریف نادرست

استراتژي سازمان

3.743

000.

تعریف درست

زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات

21.837

000.

تعریف درست

زير ساختهاي سازمان

4.824

000.

تعریف درست

4-4- جمع بندي

در اين فصل براي بهره­گيري از اطلاعات پس از بررسي آمار توصيفي، به تحليل داده­ها و آزمون­هاي مطرح شده پرداخته شد. تجزيه و تحليل داده­ها شامل بررسي ويژگي­هاي جمعيت شناختي پاسخ­دهندگان، بررسي نرمال بودن داده ها ، آزمون­هاي فرض مناسب و مرتبط با داده­ها ، محاسبه ضرايب همبستگي پيرسون ، بررسي وضعيت متغير ها ، مدلسازي معادلات ساختاري ، تحليل عاملي تاييدي وهمچنين آزمون هاي برازش مدل براي روايي مدل استفاده شده در تحقيق و اينکه متغيرهاي استفاده شده مدل روايي لازم را دارند. در فصل بعد با توجه به نتايج آزمون فرضيات پژوهش، به بحث و نتيجه گيري پرداخته و پيشنهادهاي کاربردي ارائه خواهد شد.

فصل پنجم

نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات

5-1- مقدمه:

در پايان هر فعاليت پژوهشي، محقق با توجه به آزمون فرضيه‌ها و رد يا تأييد آنها بايد نتايج را ارائه دهد. نتايج حاصل از فرضيه‌ها نيز اساس شکل‌گيري پيشنهادها براي انجام پژوهش هستند. مي‌توان گفت که يکي از بخش‌هاي مهم پژوهش که در واقع مي‌تواند راهي براي تبديل نظريه‌ها به عمل براي کسب موفقيت در آينده باشد، ارائه‌ نتيجه‌گيري‌هاي صحيح و پيشنهادهاي بجا و مناسب است. بنابراين در اين فصل با بررسي مفصل‌تر يافته‌هاي فصل چهار، نتيجه‌گيري­هاي اين پژوهش و نيز پيشنهادهاي مبتني بر آن ارائه خواهد شد.

در ابتدا نتايج حاصل از ويژگي‌هاي جمعيت شناختي گروه نمونه ارائه ودر ادامه نتايج  آزمون فرضيات پژوهش سپس نتايج حاصل از روش معادلات ساختاري ، تحليل عاملي تأييدي و برازش مدل ارائه خواهد شد.

5-2- يافته هاي پژوهش:

        5-2-1- ويژگي­هاي جمعيت شناختي:

ويژگي‌هاي جمعيت شناختي نمونه آماري پژوهش حاضر که در فصل چهارم ارائه شد نشان مي‌دهد که از بين پاسخ دهندگان،از نظرپست سازماني ،کارمندان بيشترين فراواني (76 % )،از نظر وضعيت تحصيلي،افراد با مدرک فوق ليسانس بيشترين فراواني (49.5%)،از نظر رشته تحصيلي ،افراد با رشته تحصيلي علوم انساني بيشترين فراواني(77%)،از نظر وضعيت سابقه کار ،افراد با سابقه کمتر از 5 سال و بيشتر 15سال به طور مشترک بيشترين فراواني(38.8%) و ازحيث ميزان آشنايي با فناوري اطلاعات ، افراد با سطح آشنايي زياد بيشترين فراواني(38.3%) را به خود اختصاص داده اند.

   5-2-2- نتايج فرضيات تحقيق:

هشت فرضيه كه در فصل اول به آنها اشاره شد درصدد پاسخگويي به اين سوال هستند كه ” آيا همسويي استراتژيک بين فناوري اطلاعات و سازمان وجود دارد؟ “

  • چهار فرضيه نخست که در فصل اول اشاره شده بود درقالب يک فرضيه ” زيرساختهاي سازمان، زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات، استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف شده است ” از طريق آزمون هاي آماري در فصل 4 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و نتايج زير حاصل شد:

  بررسي وضعيت متغير هاي پژوهش وانجام آزمون تي تک نمونه ای نشان داد که استراتژيهاي فناوري اطلاعات با ميزان (3.0276) کمترين ميانگين را در بين متغيرها  در بانک ملي استان سمنان به خود اختصاص داده  و اين بدان معني است که اين متغيردر بانک به درستي تعريف نشده است. ولي ساير متغير هاي پژوهش که عبارتند از : زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات ،  زيرساختهاي سازمان،  استراتژيهاي سازمان به ترتيب در بانک ملي استان سمنان به درستي تعريف شده است و به نظر پاسخگويان بالاترين امتياز را زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات با ميانگين (4.0150 )به خود اختصاص داده است .

  • در خصوص چهار فرضيه بعدي با توجه به جداول همبستگي و ضرايب همبستگي كه در فصل 4 آورده شده است ، مي­توان نتيجه گرفت که:

 فرضيه پنجم ” بين استراتژي هاي سازمان و زير ساخت هاي سازمان تناسب وجود دارد ” تاييد مي‌شود. نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال ( اطمينان)95 درصد بين زيرساختهاي سازمان با استراتژيهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان( 0.454)  وجود دارد، که رابطه خيلي قوي نيست.  و اين رابطه بدين معنا است که استراتژي هاي سازمان با زير ساخت هاي سازمان  تناسب دارند . و ميزان اين تناسب متوسط رو به پايين مي باشد. و اين رابطه ،

فرضيه ششم “بين استراتژي هاي فناوري اطلاعات و زير ساخت هاي فناوري اطلاعات تناسب وجود دارد” تاييد مي‌شود. نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال (اطمينان) 95 درصد بين زيرساختهاي فناوري اطلاعات با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان( 0.220) وجود دارد ،که رابطه بسيار ضعيفي است .اين رابطه بدين معناست که زير ساخت هاي فناوري اطلاعات با استراتژي هاي فناوري اطلاعات تناسب دارد ولي اين تناسب در سطح بسيار پاييني مي باشد.

فرضيه هفتم  ” استراتژي هاي سازمان با استراتژي هاي فناوري اطلاعات يکپارچه هستند” تاييد مي شود.

نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال ( اطمينان)95 درصد بين استراتژي سازمان با استراتژيهاي فناوري اطلاعات سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان( 0.608) وجود دارد، که رابطه نسبتا قوي است. و اين بدين معني است که استراتژي هاي فناوري اطلاعات سازمان با استراتژي هاي سازمان يکپارچگي دارند و اين يکپارچگي در حد متوسط رو به بالا مي باشد.

فرضيه هشتم  ” زير ساخت هاي سازمان با زير ساخت هاي فناوري اطلاعات يکپارچه هستند ” تاييد مي شود. نتايج بدست آمده از آزمون فرض نشان مي‌دهد كه با احتمال (اطمينان)95 درصد بين زيرساختهاي فناوري اطلاعات با زير ساختهاي سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه معني‌داري مثبت به ميزان( 0.951)وجود دارد، که رابطه بسيار قوي است. اين رابطه بدان معني است که زير ساخت هاي فناوري اطلاعات با زير ساخت هاي سازمان ، يکپارچگي کارکردي بسيار بالايي دارند.

  • در فصل 4 تعيين روايي مدل و متغير هاي استفاده شده در آن و همچنين در نظر گرفتن تمامي روابط( مدلسازي معادلات ساختاري ، تحليل عاملي تاييدي و آزمون هاي برازش مدل)، در قالب يک فرضيه ” بين زيرساختهاي سازمان با زير ساخت‌هاي فناوري اطلاعات و استراتژي فناوري اطلاعات و استراتژيهاي کسب و کار سازمان در بانک ملي استان سمنان رابطه بصورت مدل ساختاري وجود دارد ” در نظر گرفته شد و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.

در نخستين گام به منظور روايي مدل نظري از تحليل عاملي استفاده شد. مقدار آماره کاي‌دو  و درجه آزادي نشان مي‌دهد که درجه آزادي برابر 50و مقدار کاي‌اسکوئر  نسبتا بزرگ (برابر 192.76) مي‌باشد در اين مدل کليت مدل مورد تاييد و عوامل باهم رابطه دارند. با توجه مقادير معني­داري روابط بين متغيرها ، جهت ادامه کار براي بررسي صحت مدل پيش فرض از شاخص‌هاي برازندگي مختلفي استفاده مي‌شود.محقق در اين پژوهش از شاخص هايي نظير نسبت کاي اسکوئر به درجه آزادي(کاي اسکوئر نسبي) CMIN/DF، شاخص نيکويي برازش(GFI) ، نيکويي برازش اصلاح شده(AGFI) و شاخص برازندگي تطبيقي (CFI) و ريشه ميانگين مربعات خطاي برآورد(RMSEA) استفاده کرده‌ است. آزمون برازش براي بررسي مدل نظري تحقيق صورت گرفت ، نتايج تحليل و مقادير شاخص‌هاي برازش، نشان از برازش نسبتا خوب و معني‌دار بودن مدل نيست. اين بدان معني است که داده‌هاي نمونه مورد مطالعه مدل نظري ما را تاييد نمي‌کنند لذا مي بایست اصلاحاتي در مدل ايجاد نمود که اين اصلاحات بر اساس پيشنهادات اصلاحي     نرم افزار AMOS در قسمت شاخص هاي اصلاحي اعمال مي گردد. اجراي دوباره ي نرم افزار و نتايج برازش مدل اصلاح شده ، نشان از برازش خوب و معني دار بودن مدل است. اين بدان معني است که داده‌هاي نمونه مورد مطالعه مدل اصلاح شده  را تاييد مي‌کنند.

  • – بحث و نتيجه­گيري:

هدف از اجراي اين پژوهش، بررسي همسويي استراتژيک فناوري اطلاعات و سازمان در شعب بانک ملي سراسر استان سمنان بوده است ، يافته‌هاي اين پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد بررسي قرار گرفت. با توجه به نتايج فرضيات تحقيق و مدل نظري ، بانک ملي استان سمنان در ناحيه ي استراتژي هاي فناوري اطلاعات نسبت به ساير نواحي ميانگين کمتري دارد و  اين نشان دهنده ضعف سازمان در اين ناحيه است. يعني اينکه استراتژي هاي فناوري اطلاعات در اين سازمان به درستي تدوين يا اجرا نشده است ،که اين امر خود ناشي از ضعف در سه مولفه اين ناحيه شامل دامنه فناوري اطلاعات ، مزيت هاي سيستمي و راهبري فناوري اطلاعات مي باشد. ضعف دوم اين سازمان درتناسب  بين زير ساخت فناوري اطلاعات با استراتژي هاي فناوري اطلاعات است. تمرکز تناسب استراتژي بر اولويت بندي تصميم گيري هاي سازمان با توجه به منابع و زير ساخت هاي آن در تعيين موقعيت سازمان در بازار نسبت به رقبا است. يکي از دلايل آن مي تواند ضعف در ناحيه فناوري اطلاعات باشد. يکي ديگر از فرضيات تحقيق نتيجه آن مهم مي باشد ، توانمندي بسيار زياد سازمان در ناحيه زير ساختهاي فناوري اطلاعات و المان هاي آن شامل فرايندها،مهارت‌ها و راهبري ساختار مي باشد .که اين امر ناشي از وجود سخت افزار ها ، نرم افزار ها ، اطلاعات ، بر نامه‌هاي کاريردي و برنامه هاي زير ساختي ارتباطي است .ساير فرضيات و نتايج آن نشان دهنده يک تعادل مناسب در نواحي و ارتباط بين آنها مي باشد.

با توجه به اهميت تناسب استراتژيکي و يکپارچگي کاربردي، استفاده از مدل همسويي با در نظر گرفتن اثر متقابل ناحيه ها(با تمرکز بر سه ناحيه از چهار ناحيه در هر زمان)، به تناسب استراتژيکي و يکپارچگي اجازه مي دهد که بطور همزمان اعمال شوند و ديدگاه هاي مدل همسويي استراتژيک را ايجاد کنند.(بربر،1995 ،88؛ لوفتمن ،پاپ ، 1995). اين ديدگاه ها در فصل دوم به طور مفصل توضيح داده شده اند. با توجه به مطالب ذکر شده درسطر هاي بالا و نتايج بدست آمده از فرضيات تحقيق در فصل چهارم ديدگاه نهايي همسويي براي بانک ملي استان سمنان زير ساخت سازمان و فناوري اطلاعات در نظر گرفته شد،که در شکل(5-1)ترسيم شده است.

استراتژي کسب و کار

راهبري کسب و کار

دامنه کسب و کار

استراتژي فناوري اطلاعات

راهبري فناوري اطلاعات

 

دامنه فناوري

 

مزيت هاي رقابتي

مزيت هاي رقابتي

 

فرايندها

 

مهارت ها

 

 

 

 

 

زير ساخت هاي فناوري اطلاعات

                                                                                           زير ساخت و استراتژي  

راهبري ساختار

                                                                            فناوري اطلاعات

 شکل 5 1 : ديدگاه نهايي همسويي براي بانک ملي استان سمنان زير ساخت و استراتژي فناوري اطلاعات

 ديدگاه ” زير ساخت و استراتژي فناوري اطلاعات” ، متمرکز بر اصلاح استراتژي فناوري اطلاعات که ناحيه ضعيفي بوده بر پايه زير ساخت فناوري اطلاعات موجود استوار است. تکيه گاه ، زير ساخت فناوري اطلاعات است. قوي ترين ناحيه بوده، که به استراتژي فناوري اطلاعات توانايي مي بخشد. وناحيه تحت تاثير استراتژيهاي سازمان مي باشد، که بطور مستقيم از تغييرات ناحيه محور تاثير مي پذيرد. که براي مثال سيستم تجارت الکترونيک از ابزارهايي هستند که براي پخش و توزيع برنامه ها در سازمان به کار گرفته مي‌شوند. در حالي که نقش مديريت ارشد سازمان ، نقشي تضامني  و نظري است ، مديريت فناوري اطلاعات مسئوليت تامين رضايت ارباب رجوع را از طريق پشتيباني سيستم ها وهدايت و اجراي پروژه هاي فناوري اطلاعات بر عهده دارد.

بحث کوتاهي که در اينجا بد نیست به آن پرداخته شود تجزيه و تحليل کوتاهي از عوامل موثر فارغ از نتايج فرضيات در سوق دادن مطالعه به اين ديدگاه است.اين بحث بيشتر بر پايه نظرات مطرح شده در جلسه محقق با دايره آموزش و واحد اتوماسيون اداري شکل گرفته است و صحت آن خود مستلزم تحقيق مفصل و دقيقي مي باشد. موارد زير به عنوان دلايل ايجاد ديدگاه بدست آمده ذکر شدند :

  1. سعي واحد اتوماسيون در به روز بودن نسبت به فناوري اطلاعات :اين عامل با وجود آن که باعث پيشرفت کار واحد مي شود ، اما از سوي ديگر باعث ناديده گرفتن نياز هاي واقعي ديگر واحد ها شده و در واقع نرم افزار ها ، سخت افزار هاي جديد در بانک ملي مستقر مي شود.

  2. مديريت و رسيدگي منظم واحد اتوماسيون بانک ملي: اين واحد همواره به کليه نياز هاي کاربران به طور موردي و به سرعت رسيدگي کرده از کليه احتياجات مجموعه اطلاع داشته و از طرفي جو اعتماد مناسبي بين کاربران مجموعه و واحد اتوماسيون وجود دارد.

  3. عدم دقت در برنامه ريزي و نبود سند برنامه ريزي اطلاعات : سابقه برنامه ريزي براي تهيه ادوات و پيش برد فناوري اطلاعات بسيار کوتاه بوده و تصميمات اصولا بر اساس درخواست واحدها و کاريران به طور لحظه اي و بدون برنامه ريزي توسط واحد اتوماسيون گرفته مي شود.

  4. نقش فني واحد اتوماسيون : واحد اتوماسيون به عنوان متولي فناوري اطلاعات در بانک ملي استان سمنان،واحدي فني بوده و تصميمات فني ، مانندانتخاب فناوري،تهيه سخت افزارو …را برعهده داشته و علاوه بر اين هيچ واحدي نيز نقش برنامه ريزي در زمينه فناوري اطلاعات را بر عهده ندارد و…

به عنوان نتيجه­گيري از مطالب ذكر شده، در اين بخش به مقايسه نتايج حاصل از تحقيق با نتايج تحقيقات مشابه در بحث فناوري اطلاعات و همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات سازمان پرداخته مي­شود.

  • یافته های پژوهش انجام شده توسط علیپور پیجانی،اکبری (1385) نشان داد که سازمان ها به تدوین و پیاده سازی استراتژی های فناوری اطلاعات کمترین توجه را دارند. يافته­هاي پژوهش حاضر نتايج تحقيقات ايشان را تأييد كرده و بر اهمیت نقش استراتژی های فناوری لطلاعات در دستیابی به همسویی استراتژیک تاکید می کند.

  • نتايج تحقيق نشان مي­دهد که تناسب بین استراتژی های سازمان و زیر ساخت های سازمان و زیر ساخت های فناوری اطلاعات و استراتژی های فناوری اطلاعات عامل بسیار مهمی در دستیابی به همسویی می باشد و می تواند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد کند. پژوهش انجام شده توسط تقوا ، حاجی زاده (1388) نیز اهمیت این عامل را تایید می کند.

  • نتايج تحقيق نشان مي­دهد که ضعف واحد اتوماسیون (واحد فناوری اطلاعات) در سازمان یکی از دلایل شکست سازمان ها در دستیابی به همسویی می باشد. پژوهش انجام شده توسط اعرابی ، حقیقت ثابت(1387) نیز نقش این عامل در عدم دستیلبی به همسویی را تایید می کند.

  • یافته های پژوهش انجام شده توسط لیدا چن،(2010) و جرفی،(2011) نشان داد که بین استراتژی و زیر ساخت های سازمان و استراتژی ها و زیر ساخت های فناوری اطلاعات رابطه تنگاتنگی وجود دارد که پی بردن به آن می تواند سازمان را در مسیر دستیابی به همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات موفق سازد. يافته­هاي پژوهش حاضر نتايج تحقيقات ايشان را تأييد می کندو برای بررسی همسویی تمامی این روابط را در نظر می گیرد.

 5 – 4 – ارائه پيشنهاد­ات کاربردي

در نهايت بعد از تعيين ديدگاه جاري همسويي در بانک ملي استان سمنان به عنوان آخرين مرحله بايد اين ديدگاه ، نتايج ضمني و مديريتي آن ، جايگاه آن و همچنين افق هاي آينده در قالب پيشنهادات و راهکارهاي کاربردي در اختيار مديران و مجموعه بانک ملي استان سمنان قرار گيرد تا اين سازمان در مسير دستيابي به همسويي استراتژيک فناوري اطلاعات با سازمان به موفقيت دست يابد . مباني همسويي ،تحليل چرخه اي همسويي و ديدگاه جاري در فصل دوم به طور کامل تشريح شد . حال سوال مهم در اين فرايند چگونگي تقويت ناحيه استراتژي فناوري اطلاعات توسط زير ساخت فناوري اطلاعات و افزايش تناسب استراتژيک بين اين دو مي باشد در همين راستا چگونگي اثر گذاري هر يک از المان هاي اين دوناحيه بررسي شد .نتيجه اين بررسي در جدول(5-1) آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 5 -1 : بررس راهکار هاي تاثير ناحيه زيرساخت فناوري اطلاعات بر استراتژي فناوري اطلاعات

               زير ساخت فناوري اطلاعات          

فرايند ها

راهبري ساختار

مهارتها

 

تسريع فرايندها

 

 

بهينه سازي فرايند ها

 

مديريت صحيح ارتباطات

 

گسترش ارتباطات

 

 

برگزاري آموزشهاي لازم

 

تقويت کمي نيروي انساني

 

گسترش دامنه

 

حفظ دامنه

 

حفظ دامنه

 

گسترش دامنه

 

حفظ دامنه

 

گسترش دامنه

شفاف سازي فرايند ها

 

تعريف فرايند هاي لازم و جديد

 

 

شفاف سازي ارتباطات

 

مديريت نيروي انساني

 

تقويت کار هاي گروهي

 

راهبري منسجم

ايجاد ارتباطات جديد

 

راهبري منسجم

 

تسهيل راهبري

 

تسهيل راهبري

بالا بردن قابليت اطمينان

 

 

تسريع فرايند ها

 

بهينه سازي فرايند ها

 

ايجاد ارتباطات پايدار

 

 

 

ايجاد ارتباطات قدرت مند

 

مديريت نيروي انساني

 

تقويت توانايي فني نيروها

 

تقويت توانايي مديريت نيروها

 

تقويت مزيت سيستمي

تقويت مزيت سيستمي

تقويت مزيت سيستمي

 پيشنهادات و راهکارهاي که که در جدول (5-1) ذکر شده به طور کلي شامل :

  1. فرآيندها بر توسعه شيوه هاي کاري فناوري اطلاعات خاص و بر چگونگي پيشروي آن ها تمرکز دارد. لذا در بانک ملي، تعريف درست ، بهينه سازي، شفاف سازي و تسريع فرايند ها سبب حفظ و گسترش دامنه ،راهبري منسجم و تقويت مزيت سيستمي و درنهايت بهبود ناحيه ي استراتژيهاي فناوري اطلاعات گردد.

  2. ساختار فناوري اطلاعات متشکل از سخت افزار ، نرم افزار ، اطلاعات ، برنامه هاي کاربردي و برنامه هاي زير ساختي ارتباطي است که سازمان در دستيابي به استراتژي هاي تجاري و فناوري اطلاعات از آن استفاده مي کند. لذا مديريت صحيح،گسترش وشفاف سازي ارتباطات و همچنين ايجاد ارتباطات پايدار و قدرتمند سبب حفظ و گسترش دامنه،انسجام راهبري و تقويت مزيت سيستمي  و درنهايت بهبود ناحيه ي استراتژيهاي فناوري اطلاعات گردد.

  3. مهارت هاي فناوري اطلاعات ، تجربه ، صلاحيت و ارزش هاي کارمندان فناوري اطلاعات را بيان مي کند. لذا برگزاري دوره هاي آموزشي، مديريت نيروي انساني، تقويت کار هاي گروهي، تقويت تواناي فني نيروها و تقويت توان مديريت آنها باعث بهبود ناحيه ي استراتژيهاي فناوري اطلاعات و تناسب استراتژيک دو ناحيه با يک ديگر گردد.

علاوه بر موارد گفته شده در بالا و جدول (5-1) و با توجه به مدل پژوهش و تحليل چرخه اي مدل براي تقويت و حفظ همسويي پيشنهادات کاربردي ديگري را مي توان ذکر کرد که شامل :

  1. تدوين هرچه سريع تر سند برنامه ريزي فناوري اطلاعات ،در صورت تدوين قسمت هاي سند ، پيگيري و اجرايي شدن قسمت هاي تدوين شده سند.

  2. حمايت مداوم مستمر مديريت ارشد سازمان از فناوري اطلاعات و برنامه ريزي فناوري اطلاعات و ساير مباحث مرتبط با آن که یکی از راهکار های بسیار مهم می باشد.

  3. تمرکز بيشتر بر نياز هاي کاربر و واحد هاي سازمان تا پيشرفت هاي فناوري اطلاعات .

  4. تدوين و تغیير نظام تعريف پروژه ها و استراتژي هاي فناوري اطلاعات در سازمان توجه به همسو بودن آنها با اهداف و استراتژي هاي کلان بانک ملي .

  5. ايفاي نقش موثر و کارآمد مدير فناوري اطلاعات در اجرا و پياده سازي پروژه ها ي فناوري اطلاعات در سازمان.

  6. تقويت فرهنگ فناوري اطلاعات در سازمان و معيار هاي وابسته به آن.

  7. آموزش کارکنان جهت آشنا کردن آنها با مبحث فناوري اطلاعات، استراتژيهاي فناوري اطلاعات وتبيين جايگاه و نقش آن در سازمان ومحيط رقابتي.که این عامل می تواند نقش مهمی در دستیابی به همسویی استراتژیک ایفا کند.

  8. استفاده خوب و مناسب از توانمندی های ناحیه ی زیرساخت فناوری اطلاعات برای بهبود و تقویت ناحیه استراتژی های فناوری اطلاعات ودر ادامه استراتژی های سازمان.

5-5- محدوديت­هاي تحقيق:

اين تحقيق عليرغم تلاش­هايي كه براي آن انجام گرفته با محدوديت­هايي مواجه بوده است:

  1. عدم همکاري برخي از مديران و کارکنان جهت پاسخگويي به پرسشنامه‌ها و حتي عدم عودت پرسشنامه‌ها به محقق.

  2. عدم گسترش فرهنگ تحقيق در سازمان هاي دولتي و عدم اعتقاد مديران به اهميت و ضرورت اين تحقيقات و سخت‌گيري بيش از اندازه و بي مورد نسبت به اجراي آنها.

  3. 3. پراکندگي جغرافيايي جامعه آماري مورد مطالعه که باعث دشواري توزيع و جمع آوري پرسشنامه ها گرديد.

  4. كمبود منابع و تحقيقات مرتبط با موضوع مورد مطالعه.

  5. اين تحقيق به بانک ملي استان سمنان محدود بوده است. مي­توان با انجام تحقيق در ساير بانک ها يا بانک ملي ساير استان ها و مقايسه نتايج آنها با يكديگر به نتايج بهتر و قابل اطمينان­تري دست يافت.

به دليل انجام پژوهش در محدوده بانک ملي استان سمنان ، تعميم نتايج بدست آمده به ساير جوامع آماري، بايد با احتياط انجام گيرد.

5-6- پيشنهادات براي تحقيقات آتي:

تحقيق حاضر تلاشي در جهت بررسي همسويي استراتژيک فناوري اطلاعات و سازمان مي باشد، كه بدون شك كاستي­هاي بسياري دارد. با اين حال در اين تحقيق تلاش شد تا موضوع مورد نظر در بانک ملي استان سمنان مورد سنجش قرار گيرد. شناخت هر چه بيشتر همسويي استراتژيک فناوري اطلاعات و سازمان و پيامدهايي كه اين شناخت براي ، مديران، كاركنان ، مشتريان، جامعه و … به همراه دارد مستلزم تحقيقات گسترده­اي است. بدين منظور در زير به تحقيقات بيشتري كه مي­توان در اين زمينه انجام داد اشاره مي­شود:

  • بايستي توجه داشت كه اين تحقيق در شهرستان سمنان انجام شده كه در آن پاسخ دهندگان از نظر فرهنگي با ساير استان­ها تفاوت دارند. لذا قبل از هرگونه تعميم دادن يافته­هاي اخير در ساير استان­ها، براي درك و شناخت بيشتر در اين زمينه بايستي تحقيقات مشابهي در ساير استان­ها انجام شده و ضمن بررسي موضوع مورد پژوهش در ساير استان­ها، استراتژي­ها و پيشنهادات مناسب تدوين و ارائه گردد. ساير تحقيقاتي كه در اين زمينه مي­تواند صورت بگيرد عبارتند از:

  • انجام مطالعه درخصوص بسترسازي مناسب در رابطه با پياده سازي فناوري اطلاعات و استراتژي هاي فناوري اطلاعات در بانک ملي و ساير سازمان ها.

  • انجام مطالعه درخصوص  فرهنگ فناوري اطلاعات در سازمان و معيار هاي وابسته به آن در سازمان مورد مطالعه و ديگر سازمان هاي مشابه.

  • انجام مطالعه دقيق و جامع در رابطه با وضعيت و ميزان آشنايي نيروي انساني سازمان در خصوص فناوري اطلاعات به تفکيک سطوح در سازمان مورد مطالعه و ديگر سازمان هاي مشابه.

  • انجام همين پژوهش در بانک ملي ساير استان ها و ساير سازمان هاي مشابه و مقايسه نتايج مختلف با يكديگر.

5-7- جمع بندي:

پژوهش حاضر بر آن بود تا با استفاده از يك مدل و چارچوب مفهومي پيشنهادات و راهکارهاي را جهت کمک به فرايند همسويي استراتژيک فناوري اطلاعات و سازمان در بانک ملي استان سمنان ارائه دهد ، که مي تواند اهميت فناوري اطلاعات و ابعاد آن را براي اين سازمان روشن سازد. بدين منظور در فصل اول پس از بيان مسأله و ضرورت انجام تحقيق، به بيان سؤالات و فرضيات تحقيق پرداخته شد و اهداف اساسي براي انجام اين پژوهش بيان گرديد. در فصل دوم ادبيات موضوع و مفاهيم همسويي، همسويي استراتژيک، فناوري اطلاعات و مدل هاي همسويي ارائه شد و در پايان فصل چارچوب نظري و مدل مورد استفاده در تحقيق و همچنين مطالعات پيشين انجام شده در اين زمينه مورد بررسي قرار گرفت. در فصل سوم، روش تحقيق، روش گردآوري وتجزيه و تحليل اطلاعات بررسي شد. در فصل چهارم، اطلاعات جمعيت شناختي         پاسخ دهندگان، آزمون فرضيات تحقيق و تحليل هاي  مورد نياز ارائه شد و سرانجام در فصل پنجم، پژوهش حاضر با بحث و نتيجه­گيري بر اساس يافته­هاي فصل چهارم، بيان محدوديت­ها و ارائه پيشنهادات پايان گرفت.با توجه به اين نكته كه فناوري اطلاعات و بخصوص همسويي استراتژيک آن با زير ساخت ها و استراتژيهاي سازمان در دنياي رقابتي امروز و به خصوص در صنعت بانکداري، براي رشد و توسعه اين سازمان ها لازم و ضروريست، اميد مي­رود كه اهميت آن روز به روز براي مديران، كاركنان، دانشجويان و مسئولين كشور روشن شود.

1.Chan

1.Barier

1.King

2.David and Olson

3.Reich and Benbasat

  1. 4. Business Strategy

  2. 5. IT Strategy

  3. 6. Business structure

  4. 7. Structure ofInformation Technology

[10] .Strassman

2.Ciborra

1.Coleman and Papp

[13] .Strassman

  1. 1. Matching

  2. 2. Integration

  3. 3. Fusion

  4. 4. Link

[18] . Acquisition

[19] . Massachusetts Institute off Technology.

 [20] . Clear Direction

[21] . Commitment

[22] . Communication

[23] . Cross-Functional Integreation

[24] . Business IT Alignment Methodology

[25] . Detection

[26] . Correction

[27] . Prevention

[28] . One review

[29] . Commitment

[30] . Maturity level of competence

[31] . Mature areas of practice

[32] . Business Scope

[33] . Distinctive Competencies

[34] . Business Governance

[35] . Authority Structure

[36] . Work flowe

[37] . Systemic Competencies

[38] . System Management

[39] . Cohesire Work

[40] . Functional Integration

[41] .  Strategic Alignment Perspectire

[42] . Area of ​​Effect

[43] . Interlinking

[44] . Strategy Execution Perspective

[45] . Dong & Lio & Yin

[46] . Leida Chen

[47] . Esmadi Seman & Juhana salim

  1. Applied Research

  2. Descriptive Research

  3. Survive Research

[51]. Reliability

  1. Validity

  2. Content Validity

  3. Face Validity

  4. Criterion – related Validity

  5. Concurrent Validity

  6. Confirmatory Factor Analysis (CFA)

  7. 2. Kaiser-Meyer-Olkin Measure of Sampling Adequacy

[58] Descriptive Statistics

[59]  Structural Equation Model

[60]  General Leaner Model

[61]  Analysis of Moment Structures

  1. Model Specification

[63].  Iterative Method

[64].  Maximum Likelihood (ML)

[65].  Generalized Least Squares

[66].  Implied Covariance Matrix

[67].  Residual Matrix

[68] Modification Indices

[69] CR

[70] Estimate

[71] S.E.

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo