این پژوهش در نظر دارد ساختار قشربندی اجتماعی بلوچستان ایران و زمینه های اجتماعی تاثیرگذار برآن در دوره پهلوی اول را به بررسی و واکاوی بشیند ، برای این منظور در وهله اول پژوهش قصد آن را دارد تا به مراجعه به زمینه های اجتماعیی دخیل برساختار قشربندی همچون سنت های اجتماعی،دین و سیاست آنها را بررسی نموده و سپس با بیان اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول وبررسی اوضاع بلوچستان در همان دوره ، به بررسی اقشار اجتماعی بپردازد.
تاریخچه مطالعاتی [1]
-
بررسی ساختار قشربندی اجتماعی در دوره قاجاریه از آغاز حکومت آغا محمد خان تا احمدشاه ، موضوع پژوهشی است که نسرین صفوی زاده با راهنمایی دکتر تنهایی و مشاوره دکتر توسلی در دوره کارشناسی ارشد خود در دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک انجام داده است.وی در قسمتی از پژوهش خویش چنین می نویسد:
جامعه ایرانی از زمانهای قدیم تا کنون بر پایه سه نهاد حکومت ، دین و اقتصاد به حیات خویش ادامه داده است و بنیان اجتماعی – اقتصادی قشربندی اجتماعی در دوره قاجاریه نیز مبتنی بر ترکیبی از اقتدار سیاسی ، اقتدار دینی و اقتدار اقتصادی بوده است . به طوری که ارتباط تفکیک ناپذیر این سه محور قدرت تاثیر شگرفی بر ساختار قشربندی اجتماعی این دوران داشت(صفوی زاده ، 154:1374).
-
خاستگاه و تعلقات طبقاتی زنان در قشر اصلی (طبقه فرادست) در نظام قشربندی اجتماعی ایران در دوره سلطنت ناصرالدین شاه تا پایان سلطنت احمدشاه موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی خانم زهرا نادری می باشد که در نیمسال دوم 83-82 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز انجام داده است. در قسمتی از فصل استنتاج این پژوهش چنین آمده است :
ساختار استبدادی حکومت و فرهنگ سنتی ، موجبات محدودیت هایی را برای زنان فراهم نمود و او را در حصار خانه ها محبوس کرد اما این محدودیت ها مانع از تاثیر زنان ایرانی در حوادث و وقایع سیاسی و اجتماعی نگردید …….در عصر قاجار خصوصا از دوران سلطنت ناصرالدین شاه و بعد از شکست ایران از روسیه و انجام اصلاحات و اقدامات افرادی چون امیرکبیر و عباس میرزا و قائم مقام و رفت و آمد خارجیان و… زنان را از حق خود آگاه نمود( نادری ،245:1383).
-
بررسی ساختار طبقاتی قشر حاشیه ای در طبقه فرادست و تاثیرات آن در جریانات اجتماعی و سیاسی با توجه ساختار قشربندی جامعه ایران در دوره پهلوی دوم موضوع پایان نامه مهدی فراتی در مقطع کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می باشد . وی در این پژوهش با بررسی اقشار نظامیان ،ملاکین بزرگ ،روحانیون و … به توصیف و نقش آنها پرداخته است:
در بررسی ساخت طبقاتی با توجه به ملاک چگونگی در اختیار داشتن وسایل و ابزار تولید و توزیع منابع طبیعی و انسانی و قدرت و ثروت و مشارکت در نظام تقسیم کار به مطالعه دو طبقه فرادست و فرو دست ، مشخص شد که طبقه فرادست که شامل دستگاه سلطنت،شاهزادگان ،ملاکین بزرگ ، تجار و روحانیون وابسته ، خوانین و سران نظامی می شد به دلیل مشارکت مستقیم آنها در نظام تقسیم کار اجتماعی و در تملک داشتن وسایل تولید و به تمرکز ثروت و قدرت و منزلت دست می یافته اند(فراتی ،151:1383).
-
تحقیقی دیگر تحت عنوان بررسی ساختار طبقاتی ایل قشقایی در دوره پهلوی اول را شهرام رشیدی به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک انجام داده است که وی پس از توصیف و تبیین ساختار به بررسی دو طبقه فرا دست و فرودست و هشت قشر موجود در جامعه آماری خود پرداخته است.
-
بررسی ساختار فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی و تفسیر طبقاتی قشر حاشیه نشین در شهر اسلام آباد غرب در محله شهرستانی در سال 1379 موضوع پژوهش پیان نامه رضا صیدمحمدی می باشد در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک انجام داده است.وی در قسمتی از پژوهش چنین عنوان می کند که:اکثز حاشیه نشینان مهاجرانی هستند که به دنبال آرزوها و امیدهای خود به شهر پناه آورده اندو انتظار داشتند که موقعیت بهتری در شهر عایدشان شود. اما به دلیل تخصص گرایی در شهر متاسفانه آنها به چنین موقعیت های دست نیافتند.
تمامی پژوهش های فوق از تئوری قشربندی اجتماعی ابوالحسن تنهایی در تحلیل های خود استفاده نموده اند.
-
قاسم سیاسر در پژوهشی تحت عنوان”مناسبات سرداران ، علما و تحصیل کردگان بلوچ با دولت مدرن ” به شرح چگونگی ورود نیروهای رضاخان به بلوچستان و بررسی اوضاع داخلی آن پرداخته است. وی با دیدی سیاسی چگونگی نفوذ نیروهای پهلوی به بلوچستان ، به بررسی مناسبات آنها با طبقه فرداست جامعه(علما ، تحصیل کردگان و سرداران) پرداخته است. از این میان خاندان علم را که نفوذ بیشتری در بلوچستان داشته اند ، بیش از همه مورد بررسی و واکاوی قرار داده است. کتاب مورد نظر می تواند اطلاعات خوبی در زمینه اوضاع سیاسی اجتماعی بلوچستان در اختیار خواننده قرار دهد. اما این کتاب به بررسی مفصل قشربندی در آن دوره نپرداخته است و باید از لابه لای مطالب آن به این ساختارها پی برد.
-
عبدالغنی دامنی در پژوهشی تحت عنوان” سیمای تاریخی بلوچستان ” در بحثی تحت عنوان بافت اجتماعی بلوچستان به نقل از ناصر عسگری چنین می نویسد:
به بلوچستان که وارد می شوی دو گروه را می بینی که یکی لباس رسمی و دیگری لباس محلی پوشیده است ، با دقت روی دو گروه احساس می کنی که این دو گروه هیچ رابطه ای باهم ندارند ، از کنار یکدیدگر بی اعتنا می گذرند و به هم سلام نمی کنند و هیچ علامتی که نشان دهنده ارتباط آنها باشد دیده نمی شود. اگر از هر کدام در مورد دیگری چیزی بپرسی بدون تردید اظهار نظر بدبینانه ای می شنوی. آنها از یکدیگر خوششان نمی آید( دامنی ، 81:1380).
او در ادامه این مبحث دلایل این شکاف را عواملی چون علل تاریخی ، علل اجتماعی فرهنگی ، علل اقتصادی ، علل مذهبی و … بیان می کند. مثلا او در شرح علل اجتماعی و فرهنگی چنین می نویسد:
ماموران و کارمندانی که بعد از سال 1307 به بلوچستان آمده اند ، همگی کسانی بودند که در شرایط خاص اجتماعی افکار خاصی پیدا کرده بودند که با افکار و عقاید و سنت های بلوچستان کاملا تفاوت داشت. فرهنگ کارمندان تازه وارد شباهتی به فرهنگ مردمان بلوچستان نداشت . آنها از این نظر از همه جهات با هم متفاوت بودند. کارمندان مدرسه رفته بودند……………….این اختلاف فرهنگی سبب گردید که اختلاف گروه بومی و غیر بومی همچنان باقی بماند و دولت نیز هیچ هیچ اقدامی برای آشنا کردن و آشتی دادن آنها نکرد( همان منبع: 84).
-
عبدالودود سپاهی در پژوهشی تحت عنوان ” بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی بلوچستان در دوره قاجار” به بررسی و شرح اتفاقات آن دوره پرداخته است. از دیدگاه وی توجه به بلوچستان در زمان قاجاریه توسط حکومت با توجه انگلیسی ها به بلوچستان همراه شد. قجرها برای گسترش مرز خود و انگلیسی ها برای ایجاد سپری دفاعی در کنار هندوستان متوجه بلوچستان شدند.در این پژوهش به طور تفضیلی به بیان مطالب پرداخته شده است.
-
حماسه سرایی در بلوچستان نام پژوهشی است که دکتر عبدالغفور جهان دیده برای کتابش انتخاب کرده است.این پژوهش به شرح اشعار حماسی بلوچ پرداخته و در کنار آن ترجمه فارسی آنها را ذکر کرده است.هر چند که تحلیل های اجتماعی و زمینه های اجتماعی رشعر را ذکر نکرده اما از لابه لای اشعار می توان به اوضاع اجتماعی و همچنین ساختار قشربندی آن دوره پی برد.
موارد صدرالذکر نمونه هایی از پژوهش هایی بودند که می توانند اطلاعات مفیدی در زمینه بلوچ و بلوچستان و ساختار اجتماعی آن به ما بدهند. اما اکنون به بیان آن دسته از پژوهش هایی که در زمینه قشربندی اجتماعی شکل گرفته است ، می پردازیم:
-
زمینه های ساختاری پرخاشگری در قشر حاشیه ای (گزارش نمونه تحقیق:بیجه در واقعه پاکدشت) اثر دکتر حسین ابوالحسن تنهایی است که به شرح و بیان موضوع پرداخته است. محقق در این پژوهش سعی برآن دارد که تلفیق روش چشم انداز نظری هربرت بلومر و اریک فرم و تغییر کاربست ملی آن به کاربری طبقاتی ، مدل دیالکتیکی چند اسلوبی و مدل قشربندی دیالکتیکی – تفسیری به ایجاد و بسط یک مبانی نظری و نظریه ای تفسیرگرایانه در زمینه قشربندی اجتماعی بپردازد. او در این پژوهش به بررسی نقش فقر ، نوع کنش های اجتماعی و مواردی دیگر بر پرخاشگری پرداخته است
-
دکتر محمود روح الامینی در پژوهشی به نام بازتاب قشربندی اجتماعی در دیوان حافظ به بررسی نظام قشربندی پرداخته است. او معتقد است که حافظ یک شاعر و عارف بوده و بیشترین اشعار او در قالب غزل سروده شده اند و غزل قالبی مناسب برای بیان اوضاع اجتماعی نیست و او چندان اعتقادی به نظام های زمینی ندارد و بیشتر تفکرات عرفانی را پذیرا می باشد، نمی توان در افکار و سروده های چنین فردی اطلاعات زیادی در خصوص نظام قشربندی پیدا نمود ، اما با دقت قشرهایی که می توان از اشعار او استنباط نمود بدین شرح می باشند: پادشاهان ،وزیران، صاحبان دیوان، محتسب ، قاضیان و مفتیان،صوفیان،کشاورزان و صنعتگران و بازاریان، فقیر و غنی ، ترک و مغول.
-
دگرگونی نظام قشربندی ایران از سقوط ساسانیان تا پایان امویان نام پژوهش شهرزاد ساسان پور و حسین مفتخری می باشد. در این پژوهش بیشتر سعی برآن شده است که نقش اسلام را در تغییر این ساختار مشخص نمایند. در این پوهش ذکر شده که با ورود اسلام به ایران اعراب و غیرایرانی های مسلمان پایگاه و جایگاه بالاتری در ایران پیدا نموده و همچنین دبیران ، کشاورزان و کارگران نیز تحرکی پیدا نموده اند.
-
بررسی ساختار و تعلقات طبقاتی فرق کلامیه موضوع پایان نامه منصوره زارعان می باشد که در فصل پنجم چنین نتیجه گیری نموده است:
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.