%34تخفیف
دانلود محصول:بررسی رابطه متغیرهای پیش بینی(هوش هیجانی ، هوش معنوی و حمایت اجتماعی) و متغیر های ملاک
تعداد 106 صفحه در فایل word
گروه مشاوره
بررسی رابطه متغیرهای پیش بینی(هوش هیجانی ، هوش معنوی و حمایت اجتماعی) و متغیر های ملاک
بیان مسئله:
هوش یکی از جذابترین و جالبترین فرایند های روانی است که جلوه های آن در موجودات مختلف به میزان متفاوت مشاهده می شود. هرچه موجودات از تکامل بیشتری بهره مند شوند از نظر هوشی نیز پیشرفته تر هستند و به همان نسبت از پیچیدگی های بیشتری برخوردارند.
واژه هوش کیفیت پدیده ای را بیان می کند که داری حالت انتزاعی بوده و قابل رویت نیست. همچنان که افراد بشر از نظر شکل و قیافه ظاهری با یکدیگر تفاوت دارند از نظر خصایص روانی مانند هوش، استعداد، رغبت و دیگر ویژگی های روانی و شخصیتی نیز بین آنها تفاوت آشکاری وجود دارد با این حال آیا مفهوم هوش در حال حاضر از آشفتگی ها و سر در گمی های قابل توجهی برخوردار نیست؟ و آیا در تمام ابعاد نظری، علمی، اجتماعی، هیجانی و معنوی قابل بحث نیست؟
در حوزه روانشناسی هوش به عنوان یکی از وجوه قابل توجه در سازش یافتگی افراد با محیط و از عوامل مهم تفاوت های فردی بشمار می رود، برخی از صاحب نظران هوش را به عنوان ماهیتی واحد و برخی آن را واجد مولفه های و مقوله های بی شماری می دانند. از زمانی که مفهوم هوش از مطالعات آزمایشگاهی و آزمونهای معما شکل – مواد به سطح جامعه و روابط بین فردی انتقال یافت ،مفاهیمی چون (هوش هیجانی[1]) ، (هوش معنوی[2]) اذهان پژوهشگران را به خود مشغول کرده است.
هوش بر اساس تعریف سنتی خود مدت ها به عنوان اصلی ترین عامل موفقیت و پیشرفت تحصیلی درنظر گرفته می شد، اما امرزه موفقیتی برای پیشرفت تحصیلی محسوب نمی شود زیرا با تغییر نظر در خصوص عوامل تشکیل دهنده هوش، نمی توانند آن را پیش بینی کرد. هرنشتاین و موری[3] که در کتاب خود بنام منحنی زنگوله ای اهمییت نخست را به هوش قائل می شود، به این مطلب ادعان دارند. به اعتقاد آنان مجموعه ویژگی هایی که فرد در زندگی کسب می کند، پیوند میان نتایج آمون پیشرفت ها را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
یکی از پدیده هایی که در دهه اخیر مورد استفاده قرار گرفت پدیده هوش هیجانی بوده است که دلیل این امر توانایی فرضی هوش هیجانی بالاتر در حل بهتر مسائل کاستن از میزان تعارفات، بین آنچه که انسان احساس می کند یا آنچه فکر می کند یا همان تقابل عقل و احساس و مشاهده زندگی شاد و موفقیت آمیز کسانی بوده که از تحصیلات عالی برخوردار نیستند ولی به دلیل هوش هیجانی می توانند سبب افزایش میزان سلامت-رفاه- ثروت-موفقیت تحصیلی گردد(ایمانی 1384).
هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم جدید در روانشناسی حاصل در هم تنیدگی دو ذهن هیجانی و عقلانی است، هوش هیجانی رابطه متقابل عقل و احساس است و از آنجا که انسان ها بطور غالب نه عقلانی نه احساسی از قابلیت فرد برای انطباق با محیط اطراف و کنار آمدن با مشکلات زندگی به کارکرد ترکیبی و قابلیت های عاطفی بستگی دارد.
واژه هوش هیجانی نخستین بار در سال 1990 توسط دکتر پیتر سالودیاز[4] (1990) دانشگاه یل و دکتر جان مایل[5] (1990) از دانشگاه نیوهیشایر مطرح شد.
چرا در هوش هیجانی مجموعه ای از صفاتی که بی اندازه در سر نوشت افراد اهمیت دارند نادیده انگاشته می شوند؟
چون که توانمندی ها و شایستگی های اجتماعی از عوامل تعیین کننده و تاثیر گذار بر موفقیت تحصیلی محسوب می شوند.
مطالعات انجام شده مبین نقش و اهمیت هوش هیجانی و هوش اجتماعی در شئون مختلف زندگی افراد اعم از تحصیل، شغل، محیط اجتماعی و سلامت روانی فرد می باشد، اما نظام آموزشی ما هنوز بر بهره هوشی و تاثیرات آن بر جوانب مختلف زندگی ما تاکید دارد.
به نظر (سالووی[6]،1998)، چهار مولفه اصلی هوش هیجانی شامل موارد ذیل می باشد:
-
دراک و بیان هیجان : بازشناسی و وارد کردن اطلاعات کلامی و غیر کلامی به سیستم هیجانی.
-
تسهیل تفکر به وسیله هیجان : بکارگیری هیجان ها به عنوان قسمتی از شناخت ها مانند خلاقیت و حل مسئله .
-
فهم شناخت هیجانی : پردازش شناخت هیجانی و معلومات بدست آمده درباره ی احساسات خود و دیگران
-
مدیریت یا تنظیم هیجانی:نظام کنترل و تحت اختیاردر آوردن امور احساسی.
نقد و بررسی‌ها
هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.