%34تخفیف
دانلود محصول:بررسی رابطه سبک های دلبستگی و صمیمیت با رضایت زناشویی در بین زوجین
تعداد 128 صفحه در فایل word
مشاوره و روانشناسی
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و صمیمیت با رضایت زناشویی در بین زوجین
بیان مسئله
خانواده با ازدواج و پیوند زن و مرد شکل می گیرد و در فرآیند زمان مراحل گوناگونی را طی می کند. در واقع زوج، هسته اصلی و پایه گذار خانواده اند و مراحل رشد خانواده بر اساس این هسته اصلی بنا نهاده می شود. چارچوب رشدی که محققان برای خانواده قائل هستند، بر این اصل مبتنی است که به طور کلی شکل و عملکرد خانواده در طول زندگی تغییر می کند و به همین ترتیب می توان برای آن توالی منظمی متصور شد. این توالی منظم رشد، چرخه زندگی خانوادگی نامیده می شود. از دیدگاه درمانگران خانواده باید مشکلات زناشویی و خانوادگی در این چرخه بررسی شود، زیرا اول این مشکلات در نتیجه اختلال در پیشرفت طبیعی چرخه زندگی زناشویی و خانودگی رخ می دهد و در ثانی هر یک از مراحل رشد خانواده مستلزم و همراه با تکلیف یا مسائلی است که تنها در صورت وجود رابطه ای صمیمی و رضایت بخش میان اعضای خانواده می توان آن را انجام داد یا حل کرد. آنچه در این بین وجود دارد، این است که علی رغم مشکلات و مسائلی که مردم در ازدواج و مراحل مختلف آن تجربه می کنند، در همه جوامع همچنان داوطلبان تشکیل خانواده و ازدواج به مراتب بیش از کسانی است که چندان رغبتی به آن ندارند، روانشناسان دلایل گوناگونی را برای وجود این تمایل مطرح کرده اند، که شاید بهترین آنها احساس امنیتی است که انتظار می رود ازدواج آن را به ارمغان آورد و یکی از عوامل اصلی به وجود آمدن این احساس، رضایت از زندگی زناشویی می باشد (محمدخانی، 1389.)
رضایت زناشویی[1] یک ارزیابی کلی از وضعیت رابطه زناشویی یا رابطه عاشقانه کنونی فرد است. رضایت زناشویی می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی و یا ترکیبی از خشنود بودن بواسطه بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد. می توان رضایت زناشویی را بعنوان یک موقعیت روان شناختی در نظر گرفت که خودبه خود به وجود نمی آید، بلکه مستلزم تلاش هر دو زوج است. در سال های اولیه، رضایت زناشویی بسیار بی ثبات است روابط در معرض بیشترین خطر قرار دارند (احمدی، نبی پور، کیمیایی و افضلی، 2010)
رضایت زناشویی به شادی و لذت از روابط میان زوج ها مرتبط است. رضایت زناشویی به معنای داشتن احساس مطلوب از ازدواج است. کاپلن و مادوکس[2] (2002) بیان می کنند که رضایت زناشویی یک تجربه شخصی در ازدواج است که تنها خود فرد در پاسخ به میزان لذت رابطه زناشویی قابل ارزیابی است آنها باور دارند که رضایت زناشویی به انتظارات افراد بستگی دارد.
آنچه از خود ازدواج و تشکیل خانواده مهمتر به نظر می رسد، رضایت زناشویی است و رضایت زناشویی یکی از عمیق ترین و اساسی ترین لذتهای بشری و در عین حال نبود آن یکی از بزرگ ترین و ژرف ترین سرچشمه های رنج است. عشق همیشه با امید فراوان آغاز می شود، امید به اینکه روزی کامل شناخته شوید، امید به تعلق خاطر، حمایت شدن، امید با عشقی عمیق و پیوندی ماندگار. اما گاهی اوقات این امید در تضاد با واقعیت های زندگی قرار می گیرد. نیاز ها با هم نمی خوانند و گاهی در تضاد با هم هستند، عصبانیت باعث جدایی و فاصله می شود، قضاوت ها مانع از پذیرش می شوند و تنهایی بر زندگی های موازی اما دور از هم سایه می افکند (مک گی، فانینگ و پالگ، 2007، ترجمه گذرآبادی، 1387.)
هر کودکی که به دنیا می آید، اولین کسی را که بدو تولد مشاهده و لمس می کند مادر است. در واقع کودکان در حالی دنیای بسته و امن جنینی را وداع می گویند که این امنیت از دست رفته را با آغوش پرمهر مادر جبران می کنند و این پایگاه سرشار از عاطفه، پایه گذار نخستین روان بنه های عاطفی و طرحواره های ارتباطی در نوزاد است که بی شک متضمن امنیت روانی-عاطفی کودک در چندین سال اول زندگی او است و چه بسا اثرات طولانی مدت عواطف مادری گستره ی زندگی فرد را در بر می گیرد. از این رو بی لطف نخواهد بود که مادران را در درک این حقیقت کمک کرد که به واسطه این احساس عمیق که کودک به طور طبیعی و فطری نسبت به مادر دارد، می توانند تاثیر شگرفی در تامین رفاه و سلامت او داشته باشند و نیروی عظیمی بدین منظور به حساب می آیند (بالبی، 1969.)
ویژگی های بهنجار و نابهنجار روابط بین شخصی به گونه ای عمیق از سبک دلبستگی اشخاص تاثیر می پذیرند. بنابر نتایج پژوهش ها، دلبستگی ایمن با ویژگی های ارتباطی مثبت شامل صمیمیت و خرسندی، دلبستگی اجتنابی با سطوح پایدارتری از صمیمیت و تعهد، دلبستگی دوسوگرا با شور و هیجان و دل مشغولی در مورد روابط توام با خرسندی کم مرتبط است (فینی ونولر، 1990.)
صمیمیت به عنوان توانایی ارتباط با دیگران با حفظ فردیت تعریف می شود. این گونه تعاریف مبتنی بر خویشتن حاکی از آن است که فرد به درجه ای از رشد فردی دست یابد تا بتواند با دیگران رابطه صمیمانه برقرار کند. صمیمیت را می توان به عنوان توانایی شناخت خود در حضور دیگران دانست که خودآگاهی و رشد هویت، برای ظرفیت قابلیت شخص در جهت صمیمیت، بسیار ضروری است. مفهوم پردازی رایج از صمیمت، سطح نزدیکی به همسر، به اشتراک گذاری ارزش ها و ایده ها، فعالیت های مشترک، روابط جنسی، شناخت از یکدیگر و رفتارهای عاطفی نظیر نوازش کردن است. فردی که میزان صمیمیت بالاتری تجربه می کند قادر است خود را به شیوه مطلوب تری در روابط عرضه کند و نیازهای خود را به شکل موثرتری به شریک و همسر خود ابراز کند.
رضایت زناشویی می تواند در زوج هایی که میزان صمیمیت بالاتری دارند، بیشتر باشد یا به عبارتی، زوج هایی که صمیمیت بالاتری دارند ممکن است قابلیت بیشتری در مواجهه با مشکلات و تغییرات مربوط به رابطه خود داشته باشند و در نتیجه رضایت زناشویی بالاتری تجربه کنند (پاتریک، سلز، گیوردانوو فولراد[3]، 2007.) در ارتباط بین متغیرهای مذکور و رضایت زناشویی تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. آسچر و همکاران (2010) به بررسی رضایت زناشویی و رابطه آن با زبان هیجانی در مبتلایان به بیماری دمانس قشر قدامی گیجگاهی مغز (15نفر) و آلزایمر (16نفر) پرداختند. نتایج نشان داد زوجین دمانسی رضایت زناشویی کمتری نسبت به بیماران آلزایمری و زوجین کنترل کننده نشان دادند. همچنین بیماران دمانسی لغات منفی بیشتری نسبت به بیماران آلزایمری بکار گرفتند. سانگیو و هیووانگ[4] (2009) به بررسی عوامل پیش بینی کننده رضایت زناشویی در پیشواهای روحانی کره ای و زنانشان در آمریکا پرداختند. رضایت زناشویی، نشانگر استحکام و کارآیی نظام خانواده است. سعادت و سلامت خانواده به وجود ارتباطات سالم و بالنده زوجین بستگی دارد و چنانچه پایه خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد، پیام منفی آن انواع مشکلات جسمی و روانی است (ستیر[5]، 1983، ترجمه بیرشک، 1384.) در واقع این پدیده عمر زن و شوهر را طولانی تر و باعث افزایش سلامت جسمانی و روانی، پیشرفت اقتصادی و رضایت از کل زندگی می گردد. سازگاری و رضایت زناشویی از طریق علاقه متقابل، مراقبت از یکدیگر، پذیرش و درک متقابل و ارضای نیازها ایجاد می گردد (مهرآبادی، 1385.)
درمان های بین فردی مانند زوج درمانی که محور اصلی شان روابط بین فردی است باید از زاویه فرهنگ های مشخص انجام شوند. این امر از بار مسئولیت درمانگر در جهت شناسایی رفتار مشخص اجتماعی فرهنگی که فرآیند درمانی در آن صورت خواهد گرفت نمی کاهد. با تکیه بر این گفته با صراحت می توان بیان کرد که انتخاب رویکردی برای درمان زوجین بدون توجه به جنبه های فرهنگی و اجتماعی به مثابه سوارشدن بر قطاری است بدون آنکه مبدأ و مقصد را بدانیم.
پیستول[6] (1989، به نقل از عیدی خطیبی، 1383) در پژوهشی سبک دلبستگی را با رضایت زناشویی و تعارض بررسی کرد و نتایج پژوهش او موید آن بود که آزمودنی های با دلبستگی ایمن، سطوح بالاتری از رضایت در روابط را نشان دادند. همچنین نسبت به سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و پریشان راهبردهای یکپارچه و مصالحه آمیزتری در حل تعارضات اتخاذ می کردند. نتایج پژوهش حمیدی (1386) نشان داد که دانشجویان متاهل با سبک های دلبستگی ایمن، از رضایت مندی زناشویی بالاتری بهره مند هستند و دانشجویانی که سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا داشتند، میزان رضایت مندی زناشویی آن ها نیز به طور معناداری کمتر از افراد ایمن بود. نتایج پژوهش عیدی خطیبی و خانجانی (1385) نشان داد که بین سبک های دلبستگی از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت وجود دارد. در افراد ایمن چه مرد و چه زن رضایت زناشویی بالاتری نسبت به سبک های دیگر دارند. در پژوهش دیگر رجایی و همکاران (1386)، رابطه سبک های دلبستگی را با رضایت مندی زناشویی بررسی کردند. یافته ها بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی همبستگی مثبت معنادار نشان دادند، اما بین سبک های دلبستگی اجتنابی دوسوگرا همبستگی با رضایت زناشویی رابطه منفی وجود داشت. همچنین سبک های دلبستگی بزرگسالان و سبک های دلبستگی به مادر پیش بینی کننده های معناداری برای رضایت زناشویی بودند. نتایج پژوهش عطاری و همکاران (1385) نشان داد که بین سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.
بپیلاک، آریندل، لوتیجن[7] (2005) درباره نظریه دلبستگی پیش بینی می کند که تجربیات اولیه مراقبان بر کیفیت روابط بعدی (عاشقانه) افراد و در نتیجه سلامتی روان آنها اثر می گذارد.
[1] marital satisfaction
[2] Kaplan & Maddux
[3] Patrick, Sells, Giordano & tollerud
[4] Sangkyu & Heuikwang
[5] Satir
[6] Pistl
[7] Bpielage, Arrindell& Luteijn
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و صمیمیت با رضایت زناشویی در بین زوجین
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و صمیمیت با رضایت زناشویی در بین زوجین در دامنه سنی 25 تا 35 ساله شاغل در شهرداری منطقه 4 شهر تهران بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارمندان متأهل شاغل در شهرداری منطقه 4 شهر تهران بود، که از این میان تعداد 200 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک های دلبستگی، صمیمیت و رضایت زناشویی (انریچ) استفاده شد. پژوهش حاضر ار نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین سبک دلبستگی اجتنابی و رضایت زناشویی زوجین رابطه منفی معنی داری وجود دارد و بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی زوجین رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. به علاوه بین سبک دلبستگی دوسوگرا و رضایت زناشویی رابطه معنی داری مشاهده نشد و بین صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز حاکی از وجود رابطه چندگانه سبک های دلبستگی و صمیمیت با رضایت زناشویی زوجین بود.
کلمات کلیدی : سبک های دلبستگی، صمیمیت، رضایت زناشویی.
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود محصول:بررسی رابطه سبک های دلبستگی و صمیمیت با رضایت زناشویی در بین زوجین ” لغو پاسخ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.