مقدمه
در جهان حدود 125 ميليون تن پلاستيك توليد ميشود كه حدود 30 ميليون تن آن در بخش بستهبندي مصرف ميشود. آلودگي ناشي از مواد بسته بندي توليد شده از مشتقات نفتي و مشكلات ناشي از روشهاي مختلف آلودگي زدايي (مانند دفن كردن ، سوزاندن و بازيافت آنها) توجه پژوهشگران را در طي سالهاي اخير به يافتن جايگزين هاي مناسب براي اين نوع مواد بسته بندي معطوف كرده است.(فانگ[1]،2003)
اخیراً به دلیل نگرانیهای زیست محیطی در ارتباط با پسماند بستهبندیهای پلاستیکی مصنوعی، تلاشهای بسیاری برای تهیه مواد بستهبندی زیست تجزیهپذیر از پلیمرهای طبیعی است (مز استاکا[2] و همکاران، 2009). امروزه بخش بزرگی از مواد استفاده شده در صنعت بسته بندی از فرآوردهای نفتی و پتروشیمی به دست میآیند که غیر قابل تجزیه در طبیعت بوده و مشکل زیست محیطی ایجاد میکنند. از این رو محققین همواره به دنبال راه حلهایی برای این موضوع میباشند. رشد روز افزون محصولات زیستی و توسعه تکنولوژیهای نوین سبب کاهش وابستگی به استفاده از سوختهای فسیلی گردیده است. در چند دهه اخیر میزان توجه و علاقه افراد به استفاده از بیوپلیمرها به دلیل افزایش بیشتر آگاهی مصرف کنندگان، افزایش قیمت نفت خام، افزایش آلودگیهای زیست محیطی و تجزیه ناپذیر بودن پلیمرهای نفتی و توجه به گرمای جهانی افزایش یافته است و سبب شده تلاشهای فراوانی در جهت تولید مواد بستهبندی با منشا طبیعی(پروتئین،چربی و کربوهیدرات) به صورت فیلم یا پوشش صورت گیرد. اینگونه بیوپلیمرها در مقایسه با استفاده از پلاستیکها اثرات مخرب کمتری بر محیط زیست دارند ( پین[3] و همکاران، 1992). فیلمهای خوراکی که در ارتباط با مواد غذایی کاربرد دارند زیستتخریبپذیر هستند، یعنی قابلیت تجزیه شدن به عناصر سازنده را به وسیلهی موجودات ذرهبینی خاک دارند ( فیگویرو[4] و همکاران، 2004).
[1] . Fang
[2] Mez-Estaca et al
[3] Paine et al
[4] Figueiro et al.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.