بررسي تاثير بازاريابي داخلي بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی کارکنان (مورد مطالعه: شركت پتروشيمي ايلام)

مقدمه

امروزه سازمان­ها در برهه­اي از زمان قرار گرفته­اند كه تحت عناوين مختلف از جمله عصر دانش، عصر فراصنعتي، عصر جامعه اطلاعاتي، عصر سرعت و بالاخره عصر خلاقيت و نوآوري از آن نام برده مي­شود. در اين عصر سازمان­ها خود را جهت مديريت تغييرات شتابان و دگرگوني­هاي ژرف آماده مي­سازند به گونه­اي كه خلاقيت و نوآوري را به عنوان اصلي اساسي از عوامل مهم بقاي سازمان­ها پذيرفته­اند. مي توان گفت در عصر حاضر فرآيند نوآوري از هر زماني براي سازمان­ها مهمتر است زيرا سازمان­هاي غيرخلاق و غيرنوآور به مرور زمان از دور خارج مي­شوند و يا مجبور مي شوند كه سيستم خود را اصلاح كنند. در واقع موفقيت سازماني و عموماً ماندگاري سازمان­ها، به توانايي برنامه­ريزي جهت ايجاد و بكارگيري فكرهاي جديد بستگي دارد (سلطان پناه، شافعی، کریمی و خسروی، 1389: 2). تمامی این امور توسط نیروی انسانی یا به عبارتی اصلی­ترین دارایی­های سازمان صورت می پذیرد. وجود كاركنان راضي و توانمند از شرايط لازم براي پيشرفت هر سازماني تلقي مي شود. بازاريابي داخلي در پي ايجاد چنين سرمايه­هايي مي­باشد. كاركنان به عنوان مشتريان داخلي سازمان هستند و توجه سازمان به مشتريان داخلي با عنوان بازاريابي داخلي مطرح شده است. سازمانهايي كه به كاركنان خود توجه بيشتري دارند به طورمعمول كاركنان مشتري مدارتر، با رضايت شغلي و تعهدسازماني بالاتري دارند (نصراصفهاني، فرخی و امانی، 1391: 41). بنابراین بحث بازاريابي داخلي در سازمان امروزه به يك مقوله بسيار با اهميت تبديل شده است. زيرا دگرديسي يك سازمان به طرف يك سازمان نوآور و رسيدن به موفقيت سازماني مي­تواند بوسيله بازاريابي داخلي پشتيباني شود. امروزه بازاريابي داخلي به عنوان يك راهبرد براي اجراي برنامه­هاي سازمان مورد توافق است. مطالعات مربوط در اين زمينه حاكي از آن است كه فعاليت­هاي بازاريابي داخلي از طريق نفوذ و ايجاد انگيزه در كاركنان مي­تواند فرآيند نوآوري در سازمان را تقويت نمايد و بنابراين مي­توان از آن به عنوان يك توانمندساز فرآيند نوآوري نام برد.

يكي از نتايج بازاريابي داخلي، ايجاد زمينه براي مشاركت كاركنان، ارايه نظرات و ايده­هاي جديد مي­باشد. وجود كاركنان راضي­تر و متعهدتر نسبت به سازمان، آنها را بر عملكردهاي نوآورانه و نوآوري در سازمان ترغيب مي­كند. در دنياي رقابتي امروزه سازمان­هايي موفق­ترند كه در راستاي نوآوري حركت کنند. نوآوري در سازمان، رويكردي نوين در مديريت سازمان­ها محسوب مي­شود و سازمانها مي­توانند با اتخاذ رويكردي نوآورانه، ارزشهاي­جديدي را به ذي­نفعان مختلف خود ارايه دهند. با پيچيده و پوياتر شدن هرچه بيشتر محيط­هاي سازماني، انتظار مي­رود كه نوآوري اهميت بيشتري در دست يابي به مزيت رقابتي و حفظ آن ايفا كند. توجه به نوآوري از جمله راهكارهاي افزايش قدرت رقابتي در محيط پوياي كسب وكار امروزي است، چرا كه امروزه همه چيز در حال تغيير و تحول بوده و رقبا هميشه به دنبال افزايش سهم بازار خود از طريق كسب مزيت رقابتي هستند. در اين عصر، براي بقا و پيشرفت بايد جريان نوآوري در سازمان را تداوم بخشيد تا از ركود و نابودي ممانعت شود. شرط بقا در دنياي متلاطم كسب وكار، توجه به تحولات محيطي، نوآوري و درك ابعاد گوناگون ايجاد نوآوري در كسب وكار است اساس اين پژوهش بر اين مبناست كه در عصر كنوني سازمان هايي موفق هستند كه دست به نوآوري و ابتكار بزنند. نوآوري سازماني راهي به سوي پيشرفت و پيشي گرفتن از رقبا در دنياي رقابت مي باشد. يكي از راه هاي توسعه ي نوآوري سازماني داشتن منابع انساني ماهر بوده و در اين زمينه خودكارآمدي به توانمند شدن كاركنان كمك مي كند. سازمانها براي داشتن منابع انساني كارآمد مي­توانند به بازاريابي داخلي توجه كنند. از اين رو پژوهش حاضر به دنبال بررسي تاثير بازاريابي داخلي بر نوآوري سازماني از طريق متغير ميانجي خودكارآمدي كاركنان می پردازد.