%34تخفیف

دانلود:انتقال اعضاي بدن از ديدگاه فقهي و حقوقي

تعداد210صفحه در فایل word

انتقال اعضاء بدن یکی از موضوعات اساسی مورد مطالعه در حقوق پزشکی و فقه می باشد، چرا که این شیوه یکی از جدیدترین شیوه های درمانی است که برای نجات جان بیماران لاعلاج و درمان ناپذیر بکاربرده میشود. هدف عمده انتقال اعضاء نجات جان بیماران نیازمند، از مرگ و یا رهایی آنان از درد و رنج است. لذا برداشتن عضو از بدن فرد زنده یا مرده بدین منظور امری کاملا معقول می باشد.

با توجه به جدید بودن این موضوع در حوزه فقهی، نص صریح و خاصی مبنی بر جواز و یا نبودن جواز برداشت عضو از جسم انسان جهت معالجه دیگری وجود ندارد و همین امر موجب شده است که فقها نسبت به مسأله پیوند اعضاء جواز تصرف در بدن مردگان و زندگان مواضع متفاوتی اتخاذ نمایند. همین امر از لحاظ جنبه حقوقی نیز تأثیری شگرف خواهد داشت.  با توجه به اهمیت موضوع این پایان نامه، با هدف بررسی مبحث انتفال اعضا از دیدگاه فقهی حقوقی، ونقد آرای موافق یا مخالف در این خصوص گردآوری شده تا طرحی راهگشا جهت برطرف نمودن موانع قانونمند سازی مساله  انتقال اعضا باشد.

مطالب پایان نامه حاضر در سه فصل اصلی گردآوری شده است که شامل کلیات که حاوی مباحث نظری لازم جهت بستر سازی برای ورود به قسمت اصلی پژوهش می باشد ودر فصل دوم وسوم به مبانی فقهی حقوقی انتقال اعضا وپیوند آن و بررسی قابلیت انتقال و یا عدم قابلیت نقل وانتقال اعضا پرداخته می شود.

کلید واژه: انتقال، مرگ مغزی، پیوند اعضاء، اهداکننده، گیرنده عضو

 

 

1-1-  بیان مسأله

امر سلامت و جان انسانها پيوسته از دغدغه‌هاي مهم جوامع بشري مي باشد. پيشرفت‌هاي چشمگير دانش پزشكي، پيوند اعضا را بعنوان راه آسان درمان بيماريها قرار داد و دانش پزشكي در روند تكاملي خود خدمات ارزشمندي را در اين زمينه ارائه نمود.

به تبع مسالة پيوند اعضا، خريد و فروش اعضاي بدن نيز بعنوان يكي از راههاي معقول و موجه در جهت تأمين عضو پيوندي مطرح گشت، چرا كه امروزه با توجه به آمار بالاي معلوليت جسمي بر اثر حوادث طبيعي، تصادفات، آسيب‌هاي دوران جنگ، ساختن و استفاده از اعضاي مصنوعي، در فعاليتهاي جاري پزشكان بصورت جدي مطرح است، امّا واقعيت آنجاست كه در بسياري از موارد اعضاي مصنوعي قادر به جانشيني اعضاي اصلي نيستند (آقابابایی، ۱۳۸5، ص 22).

لذا اينجاست که ضرورت بحث پيوند اعضا، به علت حفظ جان انسان‌ها اهميت پيدا مي‌كند. روزانه به ليست بيماران نيازمند به پيوند تعدادي اضافه مي‌گردند. امّا به رغم تحولي كه پيوند در درمان نارسايي پيشرفته برخي از اعضا ايجاد كرد، فراهم نبودن تعداد كافي اهدا كننده، سبب شده كه بسياري از بيماران در انتظار عضو پيوندي فوت كنند و به همين علت خريد و فروش اعضاي بدن بطور جدي و با فاصلة زماني اندك از مسأله پيوند عضو مطرح گرديد.

اين مسأله در ابتدا با مخالفت شديد و اختلاف نظرات فراوان ميان علما و حقوقدانان مواجهه شد، امّا در ادامه و با توجه به شرايط مكاني و زماني نظرات تغيير كرد و رو به سوي بهبود قدم نهاد. از آنجا كه شرع مقدس نيز براي حفظ حيات و سلامت انسانها اهميت والايي قائل است، لذا اصل پيوند اعضا را مورد تأييد قرارداده و حتي در مواردي آن را واجب شمرد (مومن قمی، ۱۳۸۷، ص42). البته در اين ميان راههاي ديگري نيز چون وصيت و هبه مطرح شده‌اند كه مخالفان خريد و فروش اعضا بيشتر به اين سمت گرايش پيدا كردند.

در اين بين سوألاتي نيز مطرح شد كه جوابهاي متفاوت علماء و حقوقدانان به اين سوالات سبب چند دستگي ميان آنان گرديد، از جمله:

نوع مالكيت انسان نسبت به اعضاي بدن خويش از چه نوعي است؟

آيا انسان نسبت به اعضاي بدن خويش حق دارد؟ اين حق تا به كجاست؟

آيا اعضاي بدن، مال محسوب مي‌گردند كه قابل خريد و فروش باشند؟ اگر جواب مثبت است، آيا انسان زنده حق اين بيع را دارد؟ يا فقط در صورت مرگ چنين حقي ثابت مي‌گردد؟ رضايت اولياء تا چه حد مؤثر است؟ آيا عمل به وصيت ميت به اهداء يا فروش عضو واجب است، هدف از اين تحقيق پاسخ به همین پرسش هاست. مخالفان بيع اعضا در فقه و حقوق، دو پايه اساسي آن، يعني ماليت داشتن و ملكيت اعضاي بدن را مورد ترديد قرار داده‌اند.

ثبوت يا عدم ثبوت اين نظريه بايد با بررسي دقيق دو جنبه ملكيت داشتن اعضاي بدن و نوع مالكيت انسان نسبت به اعضايش مورد بحث و بررسي قرار گيرد. در حقيقت، زماني مي‌توان قائل شد كه خريد و فروش اعضاي بدن جايز است كه از نظر شرعي و قانون، اين عمل قابل توجيه باشد.

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...
enemad-logo