قهر و لطف در دفتر اول و دوم و سوم مثنوی معنوی مولانا
این محصول 244 صفحه در فایل word قابل ویرایش است
كاركرد فعل در مرزباننامه
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) گرایش: زبان و ادبیات فارسی
چکیده
دو واژه لطف و قهر، دو کردار است که خدا و انسان دارای آن می باشد؛ و آنکه لطف و قهرش بی کران است، خداوند یکتاست. اوست که لطفی بی علت و غرض و بی مرز و نهایت دارد و انوار لطفش پیوسته جاری و بر بندگانش متفاوت است. لطف قهرنما و قهر لطف نمایش همواره بشر را آزموده و نشان داده که لطف او بر قهرش پیشی دارد لطفی که با لطف خلق متفاوت است.
آموزگار هستی لطف و رحمت را به ما می آموزد و نشان می دهد که انوار لطف و رحمت را باید از او خواست و برخی از امور جز به لطف او امکان پذیر نیست.
لطف و قهر الهی از آغاز نضج علوم اسلامی از مباحث بحث برانگیز میان اکابر صوفیه، مفسران و دانشمندان علم کلام بوده است کنکاش عرفا و صوفیان در این وادی سبب گردیده که به دو تلقی از لطف و قهر برسند در اغلب موارد به ویژه در نزد متقدمان آنها لطف و قهر از حیث تاثیرات سلوکیشان بر احوال و حیات معنوی سالک مورد توجه بوده و در تلقی دیگری (بیشتر در نزد متأخران و مکتب ابن عربی) لطف و قهر از وجوه نظری ما بعدالطبیعی مورد تامل قرار گرفته است.
به هر حال این خداوند است که جلوه های لطف و شراره های قهرش را در جای جای حیات بشری نمایان کرده است و این ما هستیم که باید در رسیدن به الطاف الهی و دوری از آتش قهر او تلاش نمائیم.
مقدمه
واژه «لطف» در قران نیامده بلکه به صورت صفت مشبهه (لطیف) 7 بار در قران مذکور است. کلمه «لطف» که به نرمی در کار وکردار و رفق و بخشایش معنی شده است 1 در قران کریم به معانی مختلف همچون دین اسلام،2 ایمان،3 بهشت،4 باران،5 پیغامبری،6 نعمت،7 قران،8 روزی،9 خیر و نصرت،10 عافیت، 11دوستی،12 عیسی(ع)، 13 ومحمد(ص)، 14 معنی شده است. در همهی این معانی لطف و محبت و رحمت حق تعالی نمایان و آشکار است.
واژه « قهر » نیز در قران نیامده بلکه شش بار به صورت صیغه مبالغه (قهّار) در قران مذکور است. کلمه «قهر» که به معنی خشم کردن 15 آمده است و در قران کریم که به خداوند نسبت داده شده، همراه با لعنت و نفرین خداوند آمده است و بیشتر خشم خدا را بر کسانی که نا فرمانی او می کنند و از راه راست و درست دور می شوند، می رساند. چنانکه ملاحظه می شود بر پایه آنکه رحمت خداوند بر غضب او پیشی دارد که «سَبَقَتْ رَحْمَتی غضبی» ؛ «خداوند می فرماید: رحمت من برغضبم، پیشی دارد.» 16 دایره و مجال معانی لطف خداوندی فراخ تر و گشاد تر از قهر اوست از کلماتی که تقریباً مرادف با لطف و قهر به کار برده شده رحمت و غضب و رضا و سخط 17 است که آدمی می باید به هر دو خرسند و راضی باشد چنانکه مولانا فرموده است:
«عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد | وین عجب من عاشق این هر دو ضد» |
(1/1570)
در این پایان نامه ویژگی های دو مفهوم لطف و قهر بیان شده است از جمله آنکه لطف خداوند هم چون سایر صفات او معلّل به اغراض نیست و به حد و شمار در نمی آید و بر همه یکسان افاضه می شود هر چند که بر حسب قابلیّت قابل، هر کس بنا بر العَطیَّاتُ عَلی حَبِ اَلقابلَّیات میزان محدودی را کسب می کند هم چون آبی که از آسمان فرو می ریزد و هر آبگیری به اندازه و قدر معلومی از آب برخوردار می شود چنانکه خداوند فرموده: «و انزَلنَا مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَالَت اودِيَهٌ بِقَدَرِها و مَا نُنزَّلُهُ الا بِقَدَر معلوم» «خدا از آسمان، آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد.» 18 بنابراین هر کس باید بکوشد تا ظرفیت خود را برای دریافت آب رحمت خداوند فراخ تر گرداند و هیچ کس هیچ گاه نباید از لطف حق مایوس و ناامید باشد. در مورد قهر باید گفت که خداوند هم در دنیا و هم در آخرت
خشم خود را آشکار می سازد و جهل و نادانی و غفلت مرحله ای از قهر خداوند است قهر و غضب گاهی آشکار و گاهی پنهان است قهر و لطف هر چند در یک کفّه اند ولی لطف بر قهر سبقت و پیشی دارد و بنده با تقرب به حق می تواند لطف خداوند را جلب کند و قهر او را از خود براند و برای جلب این لطف و دفع قهر او خداوند در توبه را برای بندگان خود باز گذاشته است.
ذوالنون مصری گوید: توبه دو نوع باشد: یکی توبه انابت، و دیگر توبه استجابت توبه انابت آن بود که بنده توبه کند از خوف عقوبت خدای عزوجل و توبه استجابت آن که توبه کند از شرم کرم خدای، عز و جل. توبه خوف از کشف جلال بود، و از آن، حیا از نظاره جمال. پس یکی در جلال از آتش خوف وی می سوزد و یکی اندر جمال از نور حیا می فروزد یکی از این دو سَکران بود و دیگری مدهوش. اهل حیا اصحاب سکر بوند و اهل خوف اصحاب صحو. 19
بسیاری از صفات الهی حق و مفاهیم اخلاقی بندگان که به نحوی مرتبط با لطف و قهر خداوند ست در پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است به ویژه مفاهیم دوگانه ای که مستقیم یا غیر مستقیم می تواند حاکی از مفاهیم لطف وقهر باشد، همچون دنیا وآخرت ،مرگ و زندگی، شب وروز ،بهشت و دوزخ، فرشته ودیو، تندرستی، بیماری و سعادت و شقاوت. در این رساله، اشارتی به مقام و روش علمی و عملی برخی از پیامبران الهی که واسطه میان حق و خلق و میانجی الطاف الهی اند شده و نیز سیرت اولیاالله به ویژه حضرت علی بن ابی طالب (ع) جای جای بیان گشته است.
بسیاری از آیات قران و احادیث پیغمبر و ائمه اطهار – علیهم السلام- به مناسبت، نقل و مطالب رساله به آنها مستظهر گردیده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.